1. قابليت تحريك مولوى ندارد; بنابراين كسيكه در صدد امتثال واجب نفسى نيست نمى تواند با اين وجوب تحريك شود زيرا اراده عبد انبعاثِ منطبقِ با اراده تشريعى مولى است. 2. وجوب غيرى از جهت امتثال مستتبع ثواب نيست مگر از جهت اينكه شروع در واجب نفسى كرده كه از اين جهت مثاب است; پس با ترك واجب نفسى صرف امتثال غيرى ثوابى ندارد. 3. مخالفت واجب غيرى به ماهو عقاب ندارد. 4. وجوب غيرى جز وصف مقدميت چيزى ندارد بنابراين هميشه توصلى است مگر آنكه تعبديت مقدمه در واجب نفسى اخذ شده باشد. 5. وجوب غيرى هميشه مسبوق بوجود وجوب واجب نفسى است پس نمى تواند متعلق به اين قيود و مقدمات باشد بلكه متعلق به قيود و مقدمات واجب است. (همان، ص 284)
185 - اقوال در وجوب غيرى:
1. قبول وجوب غيرى و ملازمه بين اراده و ايجاب شيى ء و اراده و ايجاب مقدماتش. 2. انكار ملازمه. 3. قبول ملازمه بين اراده ها و انكار ملازمه بين جعل ها (نظر مصنف)