ترجمه الغدیر جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 19

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


بود؟ آيا همان دو نفرى هستند كه به ايشان فرمود: خدا و فرشتگانش را گواه مى گيرم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد و خشنود نساختيد، و اگر پيامبر "ص" را ملاقات كردم از شما به او شكايت خواهم برد؟ و همان دو نفرى كه مادر حسن و حسين- آن دو سرور بهشتيان- گريان و ناله كنان بانگ شكايت عليه شان برداشت كه آه پدرم پيامبر خدا پس از تو چه ها كه از دست پسر خطاب و پسر ابى قحافه نكشيديم؟ و همان ها كه ميراث خاندان پيامبر "ص" را به يغما بردند و سخن امير المومنين على "ع" در حقشان راست آمد كه در حالى كه خار درديده واستخوان در گلويم خليده بود شكيبائى ورزيدم و نگريستم كه ميراثم به يغما مى رود؟ اين همان ابو بكرى است كه فاطمه- سلام الله عليها- وصيت كرد بر او نماز نگزارد و در تشييع جنازه اش حاضر نشود، و او و رفيقش حاضر نشدند؟ و آيا همان است كه دخترعزيز پيامبر پاك و اقدس به او گفت: در هر نمازى كه مى خوانم ترا نفرين مى كنم؟ و همان كه حرمت خانه فاطمه "ع" را پايمال ساخت و پيامبر "ص"را بدان وسيله آزرد؟ و مى دانيم كه " كسانى كه پيامبر خدا را مى آزارند عذابى دردناك خواهند داشت. " و آيا اين همان است و همان ...

آيا عمر اين روايت را راست مى پنداشت و باور داشت و در عين حال از حذيفه يمانى- كه از نام منافقان آگاه بود- مى پرسيد آيااو از شمار منافقان است و آيا پيامبرخدا "ص" نام او را در رديف آنها آورده است؟ آيا روزى كه در دوره خلافتش از ملقب شدن به " ابو عيسى " نهى كرد، و مغيره به او گفت كه پيامبر "ص" وى را به آن ملقب ساخته است و عمر در جوابش گفت پيامبر "ص"وى را به آن ملقب ساخته است و عمر درجوابش گفت پيامبر "ص" از او در گذشته است و نمى دانيم چه برسرمان خواهد آمد، و لقبش را تغيير داد و "ابو عبد الله " ناميد، آيا در آن روز از اين بشارت اطلاع داشت " و اگرواقعا مژده بهشت به او داده شده بود پس چطور نمى دانست چه بر سرش خواهد آمد
وچه سرنوشتى خواهد داشت؟ ! آيا اين همان عمرى است كه على را مثل " شتر مهار شده " مى كشيد و مى برد تا از او براى ابو بكر بيعت بگيرد و تهديدش مى كرد كه " بيعت كن و گر نه كشته خواهى شد "؟ و همان كه همان وقت منكر برادرى على با پيامبر "ص" گشت، منكر حقيقتى كه با سنت صحيح و ثابت مسلم گشته و مورد قبول همه قرار گرفته است؟ چنانكه بسيارى از دستورات و تعليمان پيامبر "ص" سنتش را منكر گشته است و همان كه وصيت كرد در شورا انتخاب خليفه هر كه را از بيعت خود دارى كرد بكشند، و مى دانست يگانه مخالف آن انتخاب نادرست امير المومنين على "ع" است، يا يكى ديگر از ده نفرى كه مى گويند مژده بهشت يافته اند؟ و مى دانيم " هر كس مومنى را عمدا بكشد جزايش جهنم است و در آن جاودان خواهدبود و خشم خدا و لعنتش بر او خواهد بود و عذابى سهمگين برايش مهيا ساخته است ".

آيا عثمان اين روايت را درست مى پنداشت و باور داشت و با وجود اين به مغيره بن شعبه- وقتى به او توصيه كرده مدينه را به قصد مكه ترك كند و خود را از محاصره كنندگان برهاند- مى گفت: از پيامبر خدا شنيدم كه در مكه مردى از قريش به گور سپرده مى شود كه نيمى از عذاب اين امت را بردوش خواهد داشت، و نمى خواهم من آن شخص باشم؟ و چگونه عثمان، على را- كه به موجب اين روايت مژده بهشت يافته است- برتر از مروان نمى دانست در حالى كه مروان را پيامبر "ص" لعنت فرستاده است؟ و مى دانيم " دوزخيان با بهشتيان برابر نيستند و بهشتيان همان پيروز مندانند. "

آيا اين طلحه و زبير همانهايند كه عثمان را به كشتن دادند و مردم را عليه او شوراندند و به فرمايش امير المومنين على "ع": " ساده ترين كارشان در حق وى "يعنى عثمان" پر خاش بود و نرمترين رفتارشان باوى خشونت و جفا. و مردم را بر سر او شوراندند و كار را بر او سخت گرفتند و مقصودشان اين بود كه حكومت را بچنگ
خويش آورند. و اولين كسانى بودند كه زبان به بد گوئى او گشودند و آخرين كسانى كه دستور "كشتن او را" دادند تا خونش را بريختند؟ " همان دو كه مولاى متقيان چنين معرفيشان كرده: "هر يك از آن دو، حكومت را براى خويش مى خواهند و آن را به سوى خود مى كشند و هيچ رابطه اى با خدا ندارند وبهيچ وجه با خدا مرتبط و در حساب نيستند، و هر يك كينه رفيقش را در دل مى پرورد، و به زودى پرده از كارشان بر خواهد افتاد؟ "

همان دو كه بر پيشواى خويش و امامى كه اطاعتش واجب است شوريدند و پيمان بيعتش را گسستند و آتش جنگ تجاوز كارانه داخلى را افروختند و عليه او جنگيدند و در آن جنگ كشته شدند و روشن ترين مصداق فرمايش پيامبر "ص" گشتند كه " هر كس امام زمان خويش نشناخته بميرد به حال جاهليت "و در حال كفر" مرده است "؟

/ 162