رجال سندش - ترجمه الغدیر جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 19

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رجال سندش

الف-وليد بن فضل مقبرى:

ابن حبان درباره اش مى گويد: روايات جعلى نقل مى كندو به هيچ و جه نمى توان به روايتش استناد كرد. ذهبى مى گويد: همان است كه روايتش از قول اسماعيل بن عبيد الله دردست است كه مى گويد: عمر يكى از كارهاى نيك ابو بكر- رضى الله عنه- است. و اسماعيل گمراه است و اين روايت باطل و بى اساس. درسنن دارقطنى آمده كه " اسماعيل بن عباس وراق از عباد بن وليد- ابو بدر- روايت كرده است ... "همان روايت رابا همان سند ذكر مى كند" آنگاه دارقطنى مى گويد: در سند روايت پس از عباد يك عده از راويان ضعيف وجود دارند "يعنى وليد و عبد الجبار و مكرم وسيف".

ابن حجر مى گويد: گفته دارقطنى كه " افرادى كه نامشان بين عباد و ابو درداء آمده راويان ضعيفند " به اين معنى است كه عبد الجبار نيز از راويان ضعيف است. چنانكه در گفته عقلى آمده كه " سندى مجهول است ". در اينجا نام سيف بن منير آمده و در روايتى ديگر: منير بن سيف. شايد نامش وارونه گشته باشد، ابن ابى حاتم از قول پدرش مى گويد: مجهول و ناشناخته است. حاكم نيشابورى و ابو نعيم و ابو سعيد نقاش مى گويند: از كوفيان روايات جعلى و نادرست نقل مى كند

ب- عبد الجبار بن حجاج خراسانى:

ابن حجر در " لسان الميزان " از او ياد كرده و قسمتى ازاين روايت را با همين
سند آورده و مى گويد: اين درست حفظ نشده، و اين متن را سندى متين نيست. و دارقطنى آن را سست شمرده و در " سنن " از همان طريق آورده، ولى از روايت عباد بن وليد و غبرى از وليد بن فضل، و مى گويد: راويانى كه نامشان پس از عبادآمده سست و ضعيفند. و با اين سخن، عبد الجبار و ابن منير را در رديف آنان قرار داده است.

ج- مكرم بن حكيم خثعمى:

ذهبى در " ميزان الاعتدال " مى گويد: روايتى باطل و بى اساس نقل كرده است "يعنى همين روايت"، و مى گويد: ازدى گفته است: روايت وى بى ارزش است.

ابن حجر مى گويد: "ازدى" مى افزايد كه او مجهول و ناشناخته است، و روايت نامبرده در شرح حال وليد بن فضل آمده و دارقطنى نيز او را سست روايت شمرده است.

د- سيف بن منير:

ذهبى مى گويد: مجهول است و دارقطنى او را ضعيف شمرده به اين دليل كه چيز دشوارى از ابو درداء- رضى الله عنه- منسوب به پيامبر "ص" نقل كرده به اين صورت كه " اهل دين مرا گر چه مرتكب گناهان كبيره شوند كافر نشماريد "، لكن اين را مكرم بن حكيم كه از راويان ضعيف است از زبان او نقل كرده است.

ابن حجر مى گويد: ازدى از او ياد كرده مى گويد: سست روايتى است ناشناخته كه رواياتش نوشتنى است و اسناد روايتش استوار نيست. مولف " الحافل " مى گويد اين را مكرم ابن حكيم كه بى اعتبار است از او نقل كرده ست. و آن روايت در "سنن " دارقطنى است.

7- از " انس " روايت شده كه پيامبر "ص" فرمود: پيامبرى يافت نمى شود كه درميان امتم نظيرى نداشته باشد. مثلا ابو بكر نظير ابراهيم است و عمر نظير


/ 162