بدعت اذان گفتن براى نماز عيد - ترجمه الغدیر جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 19

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بدعت اذان گفتن براى نماز عيد

شافعى در كتاب " الام " از قول زهرى اين روايت را ثبت كرده كه " در نماز دو عيد "فطر و قربان" براى پيامبر "ص" و ابو بكراذان گفته نشد و نه براى عمر و عثمان تا آنكه اين را معاويه در شام بدعت گذاشت و سپس حجاج در مدينه وقتى استاندارش شد ".

ابن حزم در " المحلى " مى نويسد: " امويان اين راكه دير به نماز عيد بروند و خطبه را پيش از نماز بخوانند، و اذان واقامه را بدعت گذاشتند ".

در " بحر الزخار" چنين آمده: " بنابر آنچه گذشت نماز عيد فطر و قربان نه اذان دارد ونه اقامه، و اختلافى در اين نيست كه آن من در آوردى و ساختگى
است به موجب روايت سعيد بن مسيب آن را معاويه ساخته است و به موجب روايت ابن سيرين آن را مروان ساخته است و حجاج از او پيروى كرده است و به موجب روايت ابو قلابه در حقيقت ابن زبير از خود در آورده و ساخته است. بنابرفرمايش پيامبرش "ص" كه " ... بدترين آنها از خود آورده ها و ساختگى آن است " كه از خود در آورده و ساخته اى بدعت است. براى نماز عيد بايد چنين بانگ در دهند كه " الصلاه جامعه ". "

ابن حجر در " فتح البارى " چنين مى نويسد: درباره اين كه چه كسى نخست اذان گفتن در نماز عيد را باب كرده باب اختلاف است. ابن ابى شيبه با سندى صحيح از سعيد بن مسيب نقل مى كند كه او معاويه بوده است. شافعى از ثقه از زهرى مثل آن آورده است. ابن منذر از حصين بن عبد الرحمن روايت مى كند كه اولين كسى كه آن را پديد آورد زياد بود در بصره. داودى مى گويد: اولين كسى كه آن را باب كرد مروان بود.

همه اين اقوال و روايات منافاتى با اين ندارد كه معاويه آنرا بدعت نهاده باشد چنانكه در مساله پيش انداختن خطبه بر نماز بيان كرديم. " و در مساله پيش انداختن خطبه بر نماز مى نويسد: " اين دو روايت با روايت مربوط به مروان مغايرتى ندارد زيرا مروان و زياد هر دو استاندار معاويه بوده اندو آن روايات چنين تفسير و توجيه مى شود كه معاويه اين كار را بدعت گذاشته و شروع كرده باشد و استاندارانش از او پيروى نموده باشند."

قسطلانى در " ارشاد السارى " مى نويسد: " نخستين كسى كه اذان را در نماز عيد بدعت نهاد معاويه بود، و اين را ابن ابى شيبه با سندى صحيح روايت كرده است. شافعى در روايتش اين افزوده را دارد كه چون حجاج استاندار مدينه شد آن "يعنى اذان نماز عيد" را پيش گرفت. بروايت ابن منذر چون زياد استاندار بصره شد. .. بنابر بروايت داودى، مروان آن را بدعت نهاد. بنابر روايت ابن حبيب،
هشام بدعت نهاد. و بروايت ديگرى از ابن منذر، عبد الله بن زبير بدعت نهاد. "

زرقانى در " شرح موطا " همين گونه مى نويسد.

سيوطى در " اوائل " مى نويسد: " اذان گفتن در نماز فطر و قربان را بنو مروان باب كردند. اين مطلب را ابن ابى شيبه از قول ابى سيرين ثبت كرده است. همو از قول سعيد بن مسيب ثبت كرده كه اولين كسى كه اذان گفتن در نماز فطر و قربان را بدعت نهاد معاويه بود. و از قول حصين چنين ثبت كرده كه اولين كسى كه در عيد اذان گفت زياد بود. "

شوكانى در " نيل الاوطال " مى نويسد: " ابن قدامه دركتاب " مغنى " مى گويد: درباره ابن زبير روايت شده كه وى اذان و اقامه گفته است. و گفته اند: اولين كسى كه در عيد فطر و قربان اذان گفت زيادبود. ابن ابى شيبه در كتاب " مصنف "با سندى صحيح از قول ابن مسيب چنين آورده كه اولين كسى كه اذان گفتن در عيد را بدعت نهاد معاويه بود ".

/ 162