ترجمه الغدیر جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
بر اثر حملات رسوا گر اصحاب به معاويه، و پرده برداشتن از انحرافات و زشتكاريهايش مجبور شد نامه اى به عثمان بنويسد و به مدينه بفرستد كه "عباده شام و مردمش را عليه من شورانده. يا او را ببر پيش خودت يا من شام را به او وا مى گذارم. " و عثمان در جوابش دستور مى فرستد كه " عباده را سواره بفرست و به خانه اى كه در مدينه دارد بر گردان ". عباده بن صامت به اين شكل به مدينه تبعيد مى شود و مى آيد به خانه عثمان و در آن حال در خانه وى هر كه بوده از پيشاهنگان اسلام و از تابعان بوده است. و همه گرد هم و در انجمن و عثمان به ناگهان چشمش به عباده بن صامت مى افتد و مى بيند جلوش سبز شده و در گوشه خانه نشسته است. رو به اومى كند كه: ما با تو چكار داريم اى عباده ! عباده برخاسته در برابر خلق چنين مى گويد: " من از پيامبر خدا "ص"- ابو القاسم- شنيدم كه مى فرمود: پس از من كسانى عهده دار كارهاى حكومتيتان خواهند شد كه آنچه را ناپسند مى دانيد روا مى شمارند و به شما مى آموزند و آنچه را پسنديده مى شماريد ناروا و زشت ميدانند و شمارا از آن نهى مى نمايند. و از كسى كه سر از حكم خدا بپيچد نبايد فرمان برد و مبادا از راه پروردگارتان بدر شويد. به آن كه جان عباده در دست او است سوگند كه آن شخص- يعنى معاويه- از همين كسان است. " عثمان در جوابش كلمه اى بر زبان نياورد.
شراب خوارى را معاويه از پدرش- ابو سفيان- آموخته بود. ابوسفيان شراب خوار بود و اين كار زشت از زشتكارى هاى معروف او است و در داستان ابو مريم سلولى شراب فروش آمده كه وى در طائف نزد اين شراب فروش اقامت كرد و شراب خورد و مست شدو با " سميه " مادر زياد بن ابيه در آميخت، و اين داستان و روايت تاريخى مربوط است به كار معاويه كه زياد را به عضويت خانواده خويش در آورد و فرزند ابو سفيان شمرد.
بنابر اين، خانه معاويه از نخست دكان شراب فروشى و محل زشتكارى و فاحشه خانه بوده است و شعار خانواده اش ميگسارى و بد كارى، و ارشاد الهى و نهى از شراب خوارى در آنها كمترين اثرى نگذاشته و تهديدات قرآن را در مورد ميگساران نشنيده گرفته و به لعنتى گرفتار گشته اند كه پيامبر "ص" نثارشان كرده است آنگاه كه فرمود:
" لعنت و ننگ بر شراب باد و بر شربخوار و ساقى و شراب فروش و شراب خر و حمال شراب و آنكه برايش حمل ميشود و شرابگير و شرابساز و هر كه از پولش امرار معاش كند ".
و فرمود: " شرابخوار مثل بت پرست است " يا به عبارتى: " دايم الخمر مثل بت پرست است "
و " سه نفرند كه خداى تبارك و تعالى از بهتش محرومشان كرده است: دائم الخمر، رانده از جانب پدر و مادر، ديوثى كه بدكارى را براى خانواده اش بپسندد "