ترجمه الغدیر جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
5- عبد الرحمن بن عباس مى گويد: " مردى از ابن عباس پرسيد: نماز عيدى را با رسول خدا "ص" بوده اى؟ گفت ك آرى، و اگر به نزد حضرتش گرامى نمى بودم نمى توانستم از كودكى در نمازش حضور يابم. پيامبر خدا "ص" آمد به نزديك پرچمى كه بر كنار خانه كثير بن صلت بود و آنجا نماز خواند و سپس خطبه خواند. و ابن عباس هيچ اذان و اقامه نگفت.
6- عطاء از قول جابر مى گويد: " در نماز عيدفطر چه وقتى پيشنماز براى نماز برون مى آيد و چه پس از آن اذان گفتن نيست و نه اقامه و نه بانگ دادن و نه هيچ چيز، در آن روز نه بانگ دادن هست و نه اقامه."
7- عبد الله بن عمر مى گويد: " روز عيدى رسول خدا "ص" بيرون آمد و نماز خواند بى اذان و بى اقامه.
8- سعد بن ابى وقاص مى گويد: " پيامبر "ص" بدون اذان و اقامه نماز خواند. " 9- براء بن عازب مى گويد: " رسول خدا "ص" در عيد قربان بى اذان و اقامه تماز خواند."
10- ابو رافع مى گويد: " پيامبر "ص" پياده براى نماز عيد مى رفت بى اذان و اقامه، "
11- عطاء مى گويد: " ابن عباس به ابن زبير- ابتدائى كه براى او بيعت گرفته شده بود- پيغام فرستاد كه براى نماز عيد فطر اذان گفته نمى شد بنابر اين تو هم براى آن اذان نگو. و در آن روز ابن زبير براى نماز عيد اذان نگفت. "
اين شريعت خدا است و دستورى كه براى نماز عيدين داده، و در دوره پيامبر "ص" به عمل در آمده و نيز در دوره ابو بكر و عمر و پس ازآن ادامه يافته تا آنكه اين موجود منافق بدعتش را پديد آورده و چيزى دردين وارد كرده كه از دين و شريعت نيست، و بديهى است كه سرنوشت او و كار بدعت آميزش و هر كه بان عمل كرده در افتادن به دوزخ است، و امت برستاخيز روزگارى سياه از اثر بدعت گزارى معاويه خواهد داشت همانسان كه از دست وى در دنيا تيره بخت بوده است0 چه خليفه اى است اين كه براى قوم خويش در دنيا و آخرت تيره بختى و بد حالى ببار مى آورد اين بدعتش مثل ديگر بدت هايش حكايت از آن مى كند كه شريعت و احكام دين را بچيزى نمى شمرد، و به تعاليم و سنن آن بايبند نبوده است و هر جور كه دلش مى خواسته و با تمنيات و تمايلاتش جور مى آمده عمل مى كرده و باكى از اين نداشته كه كارش با سنت و دين مطابقت مى نمايد يا نه. مثلا پنداشته اگر پيش از نماز عيد اذان بگويند تشويق به اجتماع و وحدت صفوف شده و شكوه و رونقى بيشتر به نماز عيد داده است، و از ياد برده و ندانسته كه دين خدا و احكامش را با چنين ملاك ها و قياس ها نمى سنجند و بنياد احكام را مصالح و حكمتهائى تشكيل مى دهد كه جز خدا كسى از آن آگاه نيست، و اگر در اذان گفتن پيش از نماز عيد مصلحت و حكمتى نهفته بود بى گمان پيامبر عالى مقام "ص" از طريق وحى خبر دارمى شد و مامور ابلاغش به خلق و اجرايش، بگذار معاويه در منجلاب تخيلات گمراهانه و بد كارى هايش بلولد و از پى ناروائى ها بدود، خدااز حركاتش با خبر است و از سر نوشت وسر انجامش