عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل
آن درياى خروشان سپاهى توجهش را جلب نكرد؟ يافرمايشات پيامبر "ص" را نمى توانست ببيند كه در فضيلت روز جمعه و ساعت هايش و كارهاى مستحبى آن شرف صدور يافته بود و اين را كه حضرتش جمعه راعيدى كه مايه امتياز و تمايز امت اسلامى از ديگر اقوام است شمرده و پس از وى مسلمانان چنين كرده بودند، و پسر هندى جگر خوار نمى توانست بر تن هموار سازد كه يكى از سنتهاى پيامبر "ص" همچنان رايج و بر قرار باشد و او تباهش نساخته و لگدمالش ننموده باشد، و در نتيجه از سر نافرمانى و بد خواهى بر آنشد كه سنت نماز حمعه را بگرداند و تغيير دهد، و او بسيارخلافكارى كرد و در تباهى دين و شريعت تلاش ورزيده و مسلمانان را به فساد كشانده است؟ شايد هم روز چهارشنبه را از آنجهت برگزيده كه حديث از پيامبر "ص" آمده كه سنگين ترين روزها است و روزى نحس و دراز، و خواسته با خواندن نماز جمعه در آن ازنحسى و سنگينى اش بكاهد، و ندانسته كه كارش تغيير سنت تغيير ناپذير الهى است و جمعه سرور روزها است و بهترين روزى كه خورشيد بر آن رخساره نموده است. با ديدن اين بدعت و امثالش ديگر از اين كه بگويند نماز جمعه از وقتش به- بعد از ظهر تاخير انداخته است چندان تعجبى به ما دست نخواهد داد. در حالى كه در شريعت اسلام هنگام نماز جمعه، " زوال " است زول خورشيد و نه ديگر وقت، و نماز جمعه بجاى نماز ظهر است و وقتش درست همان وقت نماز ظهر، و اين سنت ثابت و مسلم پيامبر "ص" جمع مى شديم "براى نماز" و پس از فراغت بدنبال سايه مى گشتيم. " هم سلمه مى گويد: " ما در حالى با پيامبر "ص" نمازجمعه مى خوانديم كه ديوار سايه اى نداشت كه زيرش بنشينند ". از جابر بن عبد الله انصارى مى پرسند: پيامبر خدا "ص" نماز جمعه را چه وقت مى خواند؟ جواب مى دهد: " نمازمى خواند بعد مى رفتيم شترانمان را به هنگام زوال خورشيد به حال آسايش در آوريم ". انس بن مالك مى گويد: " پيامبر خدا "ص " نماز جمعه را به هنگام گردش آفتاب مى خواند ". زبير بن عوام مى گويد: " نماز جمعه را بارسول خدا "ص" خوانده آنگاه به سايه مى رفتيم و در آن حال بيش از يك يا دو قدم نبود " يا چنانكه ابو معاويه روايت كرده "... آنگاه بر مى گشتيم و روى زمين سايه اى نمى يافتيم جز باندازه جاى پايمان ". " در روى زمين سايه فقط به اندازه جاى پايمان بود " بخارى در " صحيح " خويش مى نويسد: " وقت "نماز" جمعه هنگام زوال خورشيد است. و از قول عمرو على و نعمان بن بشير و عمرو بن حريث- رضى الله عنهم- همينطور روايت شده است ". بيهقى در " السنن الكبرى " مى نويسد: " اين گفته از زيان عمر وعلى و معاذ بن جبل و نعمان بن بشير وعمرو بن حريث روايت شده است، مقصودم اين گفته است كه وقت "نماز" جمعه هنگام زوال خورشيد است. " ابن حزم در " المحلى " مى نويسد: " جمعه عبارتست از ظهر روز جمعه. و جز پس از زوال خورشيد روا نيست نماز "جمعه" بخوانى، و پايان وقت آن پايان وقت نماز ظهر است در ديگر روزها "ى هفته". " ابن راشد مى نويسد: " اما وقت"نماز جمعه"، عامه بر اين عقيده اند كه وقت نماز جمعه درست وقت نماز ظهر است، يعنى وقت زوال، و خواندان نماز جمعه پيش از زوال خورشيد روانيست. جمعى بر اين عقيده اند كه خواندن نماز جمعه پيش از زوال خورشيد جايز است، و اين گفته احمد حنبل است. " نووى در شرح " صحيح " مسلم پس از نوشتن احاديثى كه در اين موضوع هست مى گويد: مالك و ابو حنيفه و شافعى و توده اى از علمااز اصحاب و تابعان و نسل هاى بعد از ايشان گفته اند كه خواندن نماز جمعه، فقط پس از زوال خورشيد جايز است، و هيچ كسى جز احمد بن حنبل و اسحاق نظرى بر خلاف اين عقيده نداده است و فقط اين دو نفر خواندنش را پيش از زوال خورشيد جايز شمرده اند. قاضى مى گويد: در اين موضوع چيزهائى از اصحاب روايت شده است كه هيچ يك از آنها درست نيست مگر آنچه مورد اتفاق عامه است. " قسطلانى مى گويد: اين عقيده عموم دانشمندان است، و احمد بن حنبل عقيده دارد كه اگر پيش از زوال خورشيد خوانده شود، درست است به استناد روايات ثابت نشده اى كه مى گويد ابو بكر و عمر و عثمان- رضى الله عنهم- نماز جمعه را پيش از زوال خورشيد مى خوانده اند. طرق روائى يى كه احمد بن حنبل به آنها استناد كرده، به عبد الله بن سيدان سلمى منتهى مى شود و حديثشناسان اين طرق روائى را به علت وجود عبد الله بن سيدان، بى ارزش و بى اعتبار خوانده اند. زيلعى در " نصب الرايه " مى نويسد: " آن، حديثى ضعيف است " و نووى در كتاب " خلاصه " مى گويد: " بر ضعيف عبد الله بن سيدان اتفاق نظر هست " و ابن حجر در " فتح البارى" مى نويسد: " او تابعى بزرگى است،لكن به عادل بودن شناخته نشده است " ابن عدى مى گويد: " شبه مجهول است "بخارى مى گويد: " حديثى كه وى روايت كرده با روايت ديگران تاييد نگشته، بلكه روايات ديگرى كه محكم تر از آن مى باشد با آن ناساز گار است " آنگاه رواياتى مى آورد با سندهاى درست و متين حاكى از اين كه ابو بكر و عمر وعلى، بر خلاف آنچه عبد الله بن سيدان روايت مى كند عمل مى كرده اند. بنابراين، سنت ثابت و مسلم درباره وقت نماز جمعه، همان است كه در وقت نماز ظهر هست. و كار معاويه كه نماز جمعه را در نيمروز و پيش از زوال خورشيد خوانده، تخلف ازسنت و راهنمائى پيامبر اكرم "ص" بوده است و انحراف از شيوه پيشينيان راسترو. انحرافى چنان ديگر انحرافاتش و ديگر كارهايش.