ترجمه الغدیر جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 19

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


و ديگر ابيات كه در جلد دوم غدير نگاشته شد، و اين سخنان عمرو عاص نيز بگذشت:

معاويه دينم را به تو نمى دهم بى آنكه

دنيا را بدست آوردم بنابر اين بنگر كه چه خواهى كرد

اگر مصر را به من بدهى، معامله پر سودى كرده ام

و چيزى را به دست آورده ام كه مايه سود و زيان است

دين و دنيا،برابر و همسنگ نيستند و من

در حالى داده ترا مى ستانم كه سرافكنده و زيانكارم!

8- محمد بن مسلمه انصارى در نامه اى به معاويه مى نويسد: " تو، بجان خودم جز در پى دنيا نرفته اى و جز پيروى هواى نفس نكرده اى. اگر عثمان را پس از مرگ يارى مى دهى او را به هنگام زندگى خوار گذاشته اى..."

9- نصر بن مزاحم مى نويسد: " وقتى دو قبيله عك و اشعرون براى معاويه شرط كردند كه حقوق و مواجبى "در ازاى بيعت با او" براى آنان مقررنمايد و مقرر نمود، از اهالى عراق هر كه در دلش بيمارى يى بود طمع به معاويه بست و چشم به او دوخت به طوريكه اين حالت درميان مردم سرايت كرد و شايع گشت و خبر آن به على رسيدو ناراحت و متنفر شد. و منذر بن ابى حميصه وادعى كه از قهرمانان و شاعران قبيله همدان بود به خدمت وى آمده گفت: اى امير المومنين دو قبيله عك و اشعريون از معاويه حقوق و مواجب خواستند و به آنها داد و با اين عمل دينشان را به دنيا فروختند. در حالى كه ما آخرت را به جاى دنيا اختيار كرده. و به آن دل خوش ساخته ايم و به عراق به جاى شام و به تو بجاى معاويه. بخدا قسم آخرت ما بهتر از دنياى آنها است و عراقمان بهتر از شام آنها و اماممان هدايت يافته تر از پيشوايى آنها. بنابر اين به وسيله ما جنگ را آغاز كن و اطمينان داشته باش كه تو را يارى خواهيم كرد و ما را به جانبازان و مرگ وادار ساز0 آنگاه در اين باره چنين سرود:
قبيله عك مواجب خواستند و قبيله اشعر

خواستار خلعت و پاداش گ شتند

دين را به خاطر گرفتن مواجب و خلعت رها ساختند

و با اينكار بدل به بدترين موجودات گشتند

و ما پاداش نيك از خدا طلبيدم و

پايدارى و نيت وتصميم راسخ در جهاد را

بدينسان هر يك از ما به آنچه طلب كرد و آرزو نمود

رسيد و همه مان سر پيچى را گناه مى شماريم

مردم عراق در هنگامه نبرد و آنگاه كه

سپاهيان بهم آويزند بهتر و بر تر از ديگرانند

و چون بلا و گرفتارى مردمان را فرا گيرد

مردم عراق پر تحمل تر از ديگرانند

هر كه از ميان ما در راه خدا دوست و حامى تو

نباشد اى صاحب ولايت واى وصى پيامبر از ما نيست

/ 162