ترجمه الغدیر جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 19

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از اين روايت پيداست كه پسر عمر عمدا عمره اى براى پيامبر خدا "ص" در ماه رجب جعل كرده است. گر چه مجاهد و عروه نخواسته اند او را دروغگو نمايند، واين را از آن جهت جعل كرده تا بتواند بدان وسيله نظرخلاف سنتى را كه پدرش درباره متعه حج اظهار كرده تاويل و توجيه نمايد. توجيهى كه در روايت احمد حنبل در " مسند " آمده است: پسر عمر مى گويد: عمر به شما نگفته است كه عمره در ماه هاى حج حرام است، بلكه گفته كمال عمره در آن است كه در غير ماه هاى حج به جاى آوريد. بنابراين پسر عمر خواسته با جعل عمره اى در ماه رجب براى پيامبر خدا "ص" تاييد و پايه اى براى تاويل و توجيه خويش درباره آن راى پدرش بسازد، و ندانسته كه اين توجيه تكذيب حرف پدرش مى باشد كه تصريح مى كند: " من آن را حرام مى سازم و مرتكبش را مجازات مى كنم "- چنانكه در جلد ششم- به تفصيل و بطرزى قاطع و روشن گذشت.

پيامبر اكرم "ص" هرگز در رجب عمره بجاى نياورده است چنانكه از حديث " انس " هم پيداست: " پيامبر خدا "ص" چهار عمره بجاى آورده همه در ذى القعده " و در حديث ابن عباس كه ابن ماجه در " سنن " ثبت كرده است: " پيامبر خدا "ص" جز در ذيقعده عمره اى بجا نياورده است. "

پسر عمرمى پنداشت رسول خدا "ص" فقط دو بارعمره بجاى آورده است، و عائشه حرفش را تكذيب كرد. و شايد اين حرف را پسرعمر پيش از آن
تكذيب عائشه زده باشد. ابو داود و احمد حنبل از طريق مجاهد چنين ثبت كرده اند كه " از پسر عمر پرسيدند: پيامبر خدا "ص" جند بار عمره بجاى آورده است؟ گفت: دو بار. عائشه گفت: پسر عمر مى داند كه پيامبر خدا "ص" غير از عمره اى كه مقارن با حجه الوداع بجاى آورده، سه بار عمره بجاى آورده است.

خواننده ژزف بين هرگاه در روايتى كه ابن عساكر از طريق پيشوايى حنبليان- احمد- از قول ابن ابزى ثبت كرده دقت كافى نمايد شايد به ماهيت پسر عمر بهتر پى ببرد و او را به درستى بشناسد. مى گويد: " عبد الله بن زبير هنگامى كه عثمان در محاصره بود به وى گفت: من اسب هاى اصيلى دارم كه برايت آماده ساخته ام. آيا مى خواهى رهسپار مكه شوى تا درآنجا هر كه مى خواهد به تو بپيوندد؟گفت: نه، من از رسول خدا "ص" شنيده ام كه در مكه يكى از قريش كافر"يامدفون" خواهد گشت به نام عبد الله كه نيمى از گناهان مردم را بدوش دارد. و فكر نمى كنم او كسى جز تو يا عبد الله بن عمر باشد. "

احمد حنبل در مسندش اين را ثبت كرده كه " عبد الله بن عمر نزد عبد الله بن زبير رفته به او گفت: مبادا در حرام خداى تبارك و تعالى كافر "يا مدفون" شوى، زيرا من از پيامبر خدا "ص"شنيدم كه مردى از قريش در آنجا كافر "يا مدفون" خواهد گشت كه اگر بار گناهانش را با گناهان خلائق بسنجند از آن سنگين تر خواهد بود. بنابراين، مواظب باش تو آن شخص نباشى. "


/ 162