الف- ابو طالب عشارى- محمد بن على بن فتح:
ذهبى در " ميزان الاعتدال " رواياتى از او ذكر كرده و آنها را جعلى خوانده است و گفته: خدا روى جاعلش را سياه كند. و محدثان بغداد را بايد نكوهش كرد كه گذاشته اند عشارى چنين اباطيلى را روايت كند. همچنين پس از ذكر اين كه خطيب بغدادى او را " ثقه " شمرده مى گويد: حجت نيست.ب- ابو الحسن بردعى:
خطيب بغدادى مى نويسد: از او حديث نوشته ام و رواياتش قابل تامل و ترديد است هر چند مقدار زيادى روايت ننموده است.ج- ابو الحبيش فقيه:
مجهولى است كه او را نشناخته اند.د- صدقه:
مجهولى است كه از او به نيكى ياد نگشته و نه نيكرفتارى.ه- عمر بن ليث:
مجهولى ناشناس است.و- محمد بن جعفر كه همان مدائنى است.
احمد درباره اش مى گويد: از او حديث شنيده، اما هرگز روايت نكرده ام و هرگز چيزى از او روايت نخواهم كرد. عقيلى وى را در رديف راويان " ضعيف "آورده و نظر احمد حنبل را درباره اش نوشته است. ابن قانع مى گويد: " ضعيف " است. ابن عبد البر مى گويد:به نزد اساتيد علم حديث، " قوى " شمرده نمى شود.ابو حاتم مى گويد: رواياتش نوشتنى، ولى غير قابل استدلال و استناد است.