حرکت و زمان در فلسفه اسلامی ج1 جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حرکت و زمان در فلسفه اسلامی ج1 - جلد 2

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در باب اضافه ثابت شده كه نسبت ها جز به تبع طرفين خودشان حكمي ندارند . اگر حركت را به خروج شي ء من القوه الي الفعل تعريف كنيم امري نسبي است ، و اگر حركت را به تجدد تعريف كنيم عين نسبت است . و الا ضافه كمفهوم الانقضاء و التجدد ، فهاهنا ثلاثه أشياء : تجدد شي ء ( 1 ) ، و شي ء به التجدد ، و شي ء متجدد . و الاول معني الحركه ، و الثاني المقوله ، و الثالث الموضوع ( 2 ) . و كذا خروج الشي ء من القوه أو حدوث الشي ء لا دفعه معنا هما غير معني الخارج ( 3 ) من القوه كذلك أو الحادث و غير الذي به الخروج و الحدوث ، و كما أن في الابيض أمورا ثلاثه : أبيضيه و هي معني نسبي انتزاعي ،و بياض ، و شي ء ذو بياض ، فكذلك فيما نحن فيه . فالخروج التجددي من القوه الي الفعل هو معني الحركه و وجودها في الذهن لا بحسب الخارج ( 4 ) . و اما ما به الخروج منها اليه أولا فهي نفس الطبيعه ( 5 ) ، و أما الشي ء القابل للخروج فهي الماده ، و أما المخرج ( 6 ) فهو جوهر آخر ملكي أو فلكي ( 7 ) ، و أما قدر الخروج فهو الزمان ، فان ماهيته مقدار التجدد و الانقضاء ، و ليس وجوده

1 - كه همان حركت باشد ، بنابراين كه حركت را به خود تجدد تعريف كنيم .

2 - اين بنابراين است كه حركت را به خود تجدد تعريف كنيم .

3 - " حركت خروج است " غير از اين است كه حركت خارج است ، و " حركت حدوث است " غير از اين است كه حركت حادث است .

4 - " لا بحسب الخارج " غلط است، در نسخه هاي قديمي " لكن بحسب الخارج " است كه صحيح است . چون امور انتزاعي ظرف عروضشان ذهن است و ظرف اتصافشان خارج . اينكه بگوئيم " وجودها في الذهن " به اصطلاح اين آقايان وجود محمولي آن در ذهن است ، ولي وقتي مي گوييم " بحسب الخارج " يعني وجود رابطش در خارج است .

وقتي مي گويند " ظرف عروض " مقصود وجود محمولي است و از " ظرف اتصاف " مقصودشان وجود رابط است . ظرف عروض شي ء ذهن است يعني وجود استقلالي اش در ظرف ذهن است ، ظرف اتصافش خارج است يعني فقط به عنوان يك صفت در خارج وجود دارد كه موصوفش وجود دارد .

5 - در حركت جوهري متجددو ما به التجدد يكي است ، و اما در غير حركت جوهري اگر بگوئيم " ما به الخروج فهو الطبيعه " با آن حرفي كه گفتيم " ما به الخروج مقوله است " اختلاف پيدا مي كند .

6 - مخرج يعني فاعل .

7 - ملكي باشد يعني از سنخ عقول باشد ، و فلكي باشد يعني از سنخ نفوس باشد .

/ 93