مثنویات و تمثیلات و مقطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنویات و تمثیلات و مقطعات - نسخه متنی

پروین اعتصامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ارزش گوهر





  • مرغى نهاد روى بباغى ز خرمنى
    پنداشت چينه ايست، بچالاكيش ربود
    چون ديد هيچ نيست فكندش بخاك و رفت
    خواندش گهر به پيش كه من لعل روشنم
    چون من نكرده جلوه گرى هيچ شاهدى
    ما را فكند حاده اي، ورنه هيچگاه
    با چشم عقل گر نگهى سوى من كنى
    در چهره ام ببين چه خوشيهاست و تابهاست
    خنديد مرغ و گفت كه با اين فروغ و رنگ
    چون فرق در و دانه تواند شناختن
    در دهر بس كتاب و دبستان بود، وليك
    اهل مجاز را ز حقيقت چه آگهيست
    آن به كه مرغ صبح زند خيمه در چمن
    دانا نجست پرتو گوهر ز مهره اى پروين، چگونه جامه تواند بريد و دوخت
    پروين، چگونه جامه تواند بريد و دوخت



  • ناگاه ديد دانه ى لعلى به روزنى
    آري، نداشت جز هوس چينه چيدنى
    زينسانش آزمود چه نيك آزمودنى
    روزى باين شكاف فتادم ز گردنى
    چون من نپرورانده گهر هيچ معدنى
    گوهر چو سنگريزه نيفتد به برزنى
    بينى هزار جلوه بنظاره كردنى
    افتاده و زبون شدم از اوفتادنى
    بفروشمت اگر بخرد كس، به ارزنى
    آن كو نداشت وقت نگه، چشم روشنى
    درس اديب را چكند طفل كودنى
    ديو آدمى نگشت به اندرز گفتنى
    خفاش را بديده چه دشتي، چه گلشنى
    عاقل نخواست پاكى جان خوش از تنى آنكس كه نخ نكرده بيك عمر سوزنى
    آنكس كه نخ نكرده بيك عمر سوزنى


/ 292