مثنویات و تمثیلات و مقطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنویات و تمثیلات و مقطعات - نسخه متنی

پروین اعتصامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گوهر اشك





  • آن نشنيديد كه يك قطره اشك
    برد بسى رنج نشيب و فراز
    گاه درخشيد و گهى تيره ماند
    عاقبت افتاد بدامان خاك
    گفت، كه اي، پيشه و نام تو چيست
    من گهر ناب و تو يك قطره آب
    دوست نگردند فقير و غنى
    اشك بخنديد كه رخ بر متاب
    داد بهر يك، هنر و پرتوى
    من گهر روشن گنج دلم
    پرده نشين بودم ازين پيشتر
    برد مرا باد حواد نوا
    من سفر ديده ز دل كرده ام
    آتش آهيم، چنين آب كرد
    من بنظر قطره، بمعنى يمم
    همنفسم گشت شبى آرزو
    تيرگى ملك تنم، رنجه كرد
    تاب من، از تاب تو افزونتر است
    چهر من از چهره ى جان، يافت رنگ نكته درينجاست، كه ما را فروخت
    نكته درينجاست، كه ما را فروخت



  • صبحدم از چشم يتيمى چكيد
    گاه در افتاد و زمانى دويد
    گاه نهان گشت و گهى شد پديد
    سرخ نگينى بسر راه ديد
    گفت مرا با تو چه گفت و شنيد
    من ز ازل پاك، تو پست و پليد
    يار نباشند شقى و سعيد
    بى سبب، از خلق نبايد رميد
    آنكه در و گوهر و اشك آفريد
    فارغم از زحمت قفل و كليد
    دور جهان، پرده ز كارم كشيد
    داد تو را، پيك سعادت نويد
    كس نتوانست چنين ره بريد
    آب شنيديد كز آتش جهيد
    ديده ز موجم نتواند رهيد
    همسفرم بود، صباحى اميد
    رنگم از آن روي، بدينسان پريد
    گر چه تو سرخى بنظر، من سپيد
    نور من، از روشنى دل رسيد گوهرى دهر و شما را خريد
    گوهرى دهر و شما را خريد


/ 292