مثنویات و تمثیلات و مقطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنویات و تمثیلات و مقطعات - نسخه متنی

پروین اعتصامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چند پند





  • كسى كه بر سر نرد جهان قمار نكرد
    خوش آنكه از گل مسموم باغ دهر رميد
    به تيه فقر، ازان روى گشت دل حيران
    نداشت ديده ى تحقيق، مردمى كاز دور
    شكار كرده بسى در دل شب، اين صياد
    سپهر پير بسى رشته ى محبت و انس
    مشو چو وقت، كه يك لحظه پايدار نماند
    برو ز مورچه آموز بردبارى و سعى
    غبار گشت ز باد غرور، خرمن دل
    سفينه اى كه در آن فتنه بود كشتيبان
    مباف جامه ى روى و ريا، كه جز ابليس
    كسى ز طعنه ى پيكان روزگار رهيد
    طبيب دهر، بسى دردمند داشت وليك
    چرا وجود منزه به تيرگى پيوست
    ز خواب جهل، بس امسالها كه پار شدند روا مدار پس از مدت تو گفته شود
    روا مدار پس از مدت تو گفته شود



  • سياه روزى و بدنامى اختيار نكرد
    برفق گر نظرى كرد، جز به خار نكرد
    كه هيچگه شتر آز را مهار نكرد
    بديد خيمه ى اهريمن و فرار نكرد
    مگو كه روز گذشت و مرا شكار نكرد
    گرفت و بست بهم، ليك استوار نكرد
    مشو چو دهر، كه يك عهد پايدار نكرد
    كه كار كرد و شكايت ز روزگار نكرد
    چنين معامله را باد با غبار نكرد
    برفت روز و شب و ره سوى كنار نكرد
    كس اين دو رشته ى پوسيده پود و تار نكرد
    كه گاه حمله ى او، سستى آشكار نكرد
    طبيب وار سوى هيچ يك گذار نكرد
    چرا محافظت پنبه از شرار نكرد
    خوش آنكه بيهده، امسال خويش پار نكرد كه دير ماند فلانى و هيچ كار نكرد
    كه دير ماند فلانى و هيچ كار نكرد


/ 292