پاسخ ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ ما - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ولى بـا كـمـال تـاءسـف در هـمـيـن شـهـر در مقابل آن بتخانه هائى كه گنبدهاى طلا دارند و در

مـقابل اين همه هنر و صنعت معمارى ومساجد و مقابرى كه از مسلمانها باقى مانده است ،آنقدر مردم

فقير و بى چاره زندگى مى كنند كه وقتى ماشين ما سر چهار راه براى چراغ قرمز مى ايستاد

گـداهـا دور مـاشـيـن حـلقـه مـى زدنـد، گـاوهـاى مـقـدس چـاق و چـله بـا

خيال راحت در كوچه و خيابان راه مى رفتند ولى انسانها از گرسنگى نمى دانستند چه بكنند.

از اين مقوله و درد دلها بهتر است بگذريم ، بحث خودمان را ادامه دهيم .

در شـب بـعـد كـه به زيارت مقبره مرحوم "قاضى نوراللّه " (شيهد ثالث ) رفتيم اجتماعى از

شـيـعيان آكره (با آنكه جمعيت مسلمانان در آنجا زياد نبودند) بوجود آمده بود و ظاهرا در آكره از

شيعيان كسى باقى نبود كه در آن شب حاضر نشده باشد.

اسـتـقـبـال پـرشـورى از مـا كـرده انـد حـتـى وزيـر مـعـارف استان يوپى هندوستان آقاى "محمد

عـمـارحـسـيـن " كـه شـيـعـه بـود در ايـن اجـتـمـاع حـضـور داشـت ، حـلقـه هـاى

گـل بگردن ما انداختند، سپس در مقبره و حرم مرحوم (شهيد ثالث ) همه براى استماع سخنرانى

حاضر شدند.

مـن در پـيـرامـون مـبـارزه بـا خـرافـات و ايـجـاد تـوحـيـد در فـكـر و

افـعـال ، سـخـن گـفـتم جمعى از جوانان كه طبق اظهارات خودشان قبلا نام من و مؤ سسه "كانون

بـحـث و انـتـقـاد ديـنـى " را شـنـيده بودند چند سؤ ال در خصوص توحيد پرسيدند كه به اين

ترتيب جواب داده شد.

1 - سؤ ال كردند "آيا ما مى توانيم خدا را به هر نامى ياد كنيم ؟"

مـن گـفـتـم :

خـيـر، زيـرا مـا نـسـبـت بـه ذات مـقـدس حـق مـعـرفـتـى نـداريـم پس آنچه را كه با

عقل ناقص خود در وصف پروردگار بگوئيم مردوداست .

حتّى كلمه "معشوق " را كه در حقيقت به معناى "محبوب " است ؛ چون پيشوايان دين كه مرتبط با

منبع وحى اند در اسماء الهى ذكر نكرده اند نمى توانيم بر خداآنرا اطلاق كنيم .

/ 179