مـقابل اين همه هنر و صنعت معمارى ومساجد و مقابرى كه از مسلمانها باقى مانده است ،آنقدر مردم
فقير و بى چاره زندگى مى كنند كه وقتى ماشين ما سر چهار راه براى چراغ قرمز مى ايستاد
گـداهـا دور مـاشـيـن حـلقـه مـى زدنـد، گـاوهـاى مـقـدس چـاق و چـله بـا
خيال راحت در كوچه و خيابان راه مى رفتند ولى انسانها از گرسنگى نمى دانستند چه بكنند.از اين مقوله و درد دلها بهتر است بگذريم ، بحث خودمان را ادامه دهيم .در شـب بـعـد كـه به زيارت مقبره مرحوم "قاضى نوراللّه " (شيهد ثالث ) رفتيم اجتماعى از
شـيـعيان آكره (با آنكه جمعيت مسلمانان در آنجا زياد نبودند) بوجود آمده بود و ظاهرا در آكره از
شيعيان كسى باقى نبود كه در آن شب حاضر نشده باشد.اسـتـقـبـال پـرشـورى از مـا كـرده انـد حـتـى وزيـر مـعـارف استان يوپى هندوستان آقاى "محمد