عالم فرموده است :بـراى آنـكـه هـر آبى خواص مخصوص به خود را حفظ كند و هر يك نعمتى عليحده در جاى خود
باشد ما كه آفريدگار آنهائيم نمى گذاريم كه با يكديگر ممزوج شوند و خواص خود را از
دست بدهند و حال آن كه ممكن است با يكديگر تلاقى كنند.و البتّه اين آيه شريفه تفسير و تاءويلاتى هم دارد كه ما براى اختصار از درج آنها خوددارى
مى كنيم ."در اين موقع اين جلسه خاتمه يافت و رفقا با اظهار تشكّر از مجلس خارج شدند".ضـمنا در تيرماه 1349 دوست آمريكائى ما آقاى "محمّدجان " كه در "كانون بحث وانتقاد دينى "
مـسـلمـان شـده بـود و از ايـن اشـكـالات سـؤ ال كـرد و مـا هـم هـمين جوابها را به جز پاسخ سؤ
ال اخير به او داديم و او اقرار به اسلام نمود، اجازه خواست كه نظريّات خود را درباره اسلام
در مـيـان اجـتـمـاع مردمى كه در مسجد "صاحب الزّمان " جنب كانون بحث و انتقاد دينى براى اقامه
نماز گرد آمده بودند اظهار كند؛ لذا پس از اقامه نماز جماعت با مترجم خود جناب آقاى "مجابى
" پشت مكرفون قرار گرفت و چنين گفت .به نام خدا خـوشـوقـتـم كـه امـشـب خـود را مـانـنـد يـكـى از شـمـا مـردم پـاك و مـسـلمـان داراى مـذهـبـى
كـامـل و آئيـنى منزّه از خرافات و نواقص مى بينم ؛ اميد است شما هم مرا به برادرى خود در راه
تكامل و اهداف مقدّسه اسلام بپذيريد.شـنـونـدگـان مـحترم تا اين ساعت كه چند روز است در آغوش گرم "كانون بحث و انتقاد دينى "
به مطالعه قرآن و نهج البلاغه اى كه به انگليسى ترجمه شده بود و جناب آقاى "ابطحى
" در اختيار من گذارده بودند مى پرداختم و آنچه را از اسلام تشخيص داده ام با چند جمله كوتاه