پاسخ ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ ما - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

"لئون دنـى " در كـتـاب "عـالم پـس ازمـرگ " پـس از آنـكـه تـغـيـيـرات

سلول مغزى را تذكّر مى دهد مى گويد:

"با وجود اين تحوّلات و تغييراتى كه در پيكر جسمانى ما روى مى دهد پيوسته همان شخص و

موجودى كه بوديم هستيم .

لكـن فـكـر و انـديـشـه قـوه حـافـظه و خاطرات ديرينه كه جسم و بدن فعلى ما در آن حوادث

گـذشـتـه هـيـچ گـاه سهيم و دخيل نبوده ، ثابت و پايدار مى ماند. بنابراين در نفس ما قدرتى

نهفته است كه غير از ماده است ، يعنى عنصر جسمانيّت و آن نيروى لايتجزّائى است كه با وجود

آن همه تحوّلات مداوم ثابت و پايدار مى ماند".((99))

"فلاماريون " نويسنده معروف فرانسوى مى گويد:

"جـسـم مـادّى از اجـتماع مولكولها و اتمهائى تشكيل شده كه كارشان تجديد سلولها است ، به

طورى كه جسم آدمى در مدّت چند ماه به كلّى سر تا پا عوض مى شود نه در خون نه در گوش

نـه در مـغز نه در استخوانها، ديگر يك اتم از آنها كه چند ماه پيش آن را درست كرده بود وجود

ندارد.

پـس كـالبـد انـسـان مـجـمـوعـه اى از مـلكـولهـاى مـادّى اسـت كـه بـدون انـدكـى درنـگ در

حال تجديد و معاوضه است ".((100))

نتيجه گفتار:

شـايـد ايـنجا از ما سؤ ال كنند كه بحث از تغيير سلولهاى مغزى و عدم تغيير آنها چه ارتباطى

به اثبات استقلال روح دارد؟

در پـاسـخ مـى گـوئيـم :

اگـر ثـابـت شـود كـه سلولهاى مغزى هم مانند بقيه سلولهاى بدن

قـابـل تـغيير است بايد معتقد شويم كه غير از اين مواد متغيّره ، موجود ديگرى كه به هيچ وجه

دسـتـخـوش تـغـيـيـرات واقـع نـمى گردد و كاملا استقلال دارد در وجود ما موجود است كه حافظ

معلومات ما مى باشد.

مرحوم علاّمه بزرگ استاد آية اللّه "حاج شيخ مجتبى قزوينى " در كتاب "بيان الفرقان " مى

نويسد:

"نـزد عـلمـا مـسـلّم اسـت كـه اجـزاء بـدن بـواسـطـه جـريـان خـون و تـنـفـّس و تـغـذيـه در

تـبديل مى باشد، يعنى دائما قسمتى از سلولهاى بدن مى ميرند و از بين مى روند و سلولهاى

ديـگـر جـانـشـيـن آنـهـا مـى شـونـد ولى بـا ايـن تـبـديـل دائمـى و در هـمـه

احوال وجدانا همان شخصيّت انسان باقى است و هر كس خود را همان شخص ده يا بيست يا پنجاه

سـال قـبـل مـى شـنـاسـد و مـعـلومـات او از بـيـن نـرفـتـه اسـت ، در صـورتـى كه تمام بدن او

تبديل شده است ؛ بنابراين آنچه كه حافظ معلومات انسان است همان "روح " است نه جسم ".

/ 179