ترجمه قرآن نسخه متنی ترجمه

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه قرآن - نسخه متنی ترجمه

محمد مهدی فولادوند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

55- گفتند «ما تو را به حق بشارت داديم پس، از نوميدان مباش»

56- گفت «چه كسى - جز گمراهان - از رحمت پروردگارش نوميد مى‏شود؟»

57- [سپس] گفت «اى فرشتگان، [ديگر] كارتان چيست؟»

58- گفتند «ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شده‏ايم،

59- مگر خانواده لوط، كه ما قطعاً همه آنان را نجات مى‏دهيم،

60- جز زنش را كه مقدر كرديم او از بازماندگان [در عذاب] باشد»

61- پس چون فرشتگان نزد خاندان لوط آمدند،

62- [لوط] گفت «شما مردمى ناشناس هستيد»

63- گفتند «[نه،] بلكه براى تو چيزى آورده‏ايم كه در آن ترديد مى‏كردند،

64- و حق را براى تو آورده‏ايم و قطعاً ما راستگويانيم،

65- پس، پاسى از شب [گذشته] خانواده‏ات را حركت ده و [خودت] به دنبال آنان برو، و هيچ يك از شما نبايد به عقب بنگرد، و هر جا به شما دستور داده مى‏شود برويد»

66- و او را از اين امر آگاه كرديم كه ريشه آن گروه صبحگاهان بريده خواهد شد

67- و مردم شهر، شادى كنان روى آوردند

68- [لوط] گفت «اينان مهمانان منند، مرا رسوا مكنيد،

69- و از خدا پروا كنيد و مرا خوار نسازيد»

70- گفتند «آيا تو را از [مهمان كردن] مردم بيگانه منع نكرديم؟»

71- گفت «اگر مى‏خواهيد [كارى مشروع] انجام دهيد، اينان دختران منند [با آنان ازدواج كنيد]»

72- به جان تو سوگند، كه آنان در مستى خود سرگردان بودند

73- پس به هنگام طلوع آفتاب، فرياد [مرگبار] آنان را فرو گرفت

74- و آن [شهر] را زير و زَبر كرديم و بر آنان سنگهايى از سنگ گل بارانديم

75- به يقين، در اين [كيفر] براى هوشياران عبرتهاست

76- و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [داير] برجاست

77- بى‏گمان، در اين براى مؤمنان عبرتى است

78- و راستى اهل «ايكه» ستمگر بودند[ «ايكه» بيشه‏اى بوده كه قوم شعيب در آنجا زندگى مى‏كردند]

79- پس، از آنان انتقام گرفتيم، و آن دو [شهر، اكنون] بر سر راهى آشكار است

80- و اهل «حجر» [نيز] پيامبران [ما] را تكذيب كردند [ «حجر» سرزمينى بوده ميان مدينه و شام كه قوم ثمود در آنجا زندگى مى‏كردند]

81- و آيات خود را به آنان داديم، و[لى] از آنها اعراض كردند

82- و [براى خود] از كوهها خانه‏هايى مى‏تراشيدند كه در امان بمانند

83- پس صبحدم، فرياد [مرگبار]، آنان را فرو گرفت

84- و آنچه به دست مى‏آوردند، به كارشان نخورد

85- و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق نيافريده‏ايم، و يقيناً قيامت فرا خواهد رسيد پس به خوبى صرف نظر كن،

86- زيرا پروردگار تو همان آفريننده داناست

/ 286