ترجمه قرآن نسخه متنی ترجمه

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه قرآن - نسخه متنی ترجمه

محمد مهدی فولادوند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9- [فرشته] گفت «[فرمان] چنين است پروردگار تو گفته كه اين [كار] بر من آسان است، و تو را در حالى كه چيزى نبودى قبلاً آفريده‏ام»

10- گفت «پروردگارا، نشانه‏اى براى من قرار ده» فرمود «نشانه تو اين است كه سه شبانه [روز] با اينكه سالمى با مردم سخن نمى‏گويى»

11- پس، از محراب بر قوم خويش در آمد و ايشان را آگاه گردانيد كه روز و شب به نيايش بپردازيد

12- اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير، و از كودكى به او نبوّت داديم

13- و [نيز] از جانب خود، مهربانى و پاكى [به او داديم] و تقوا پيشه بود

14- و با پدر و مادر خود نيكرفتار بود و زورگويى نافرمان نبود

15- و درود بر او، روزى كه زاده شد و روزى كه مى‏ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى‏شود

16- و در اين كتاب از مريم ياد كن، آنگاه كه از كسان خود، در مكانى شرقى به كنارى شتافت

17- و در برابر آنان پرده‏اى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوش اندام بر او نمايان شد

18- [مريم] گفت «اگر پرهيزگارى، من از تو به خداى رحمان پناه مى‏برم»

19- - گفت «من فقط فرستاده پروردگارم توام، براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم»

20- گفت «چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده‏ام؟»

21- گفت «[فرمان] چنين است، پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است، و تا او را نشانه‏اى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم، و [اين] دستورى قطعى بود»

22- پس [مريم] به او [ عيسى] آبستن شد و با او به مكان دور افتاده‏اى پناه جست

23- تا درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد گفت «اى كاش، پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموش شده بودم»

24- پس، از زير [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه غم مدار، پروردگارت زير [پاى] تو چشمه آبى پديد آورده است

25- و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان، تا بر تو خرماى تازه فرو ريزد

26- و بخور و بنوش و ديده روشن دار پس اگر كسى از آدميان را ديدى، بگوى «من براى [خداى] رحمان روزه نذر كرده‏ام، و امروز مطلقاً با انسانى سخن نخواهم گفت»

27- پس [مريم] در حالى كه او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند «اى مريم، به راستى كار بسيار ناپسندى مرتكب شده‏اى»

28- اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نيز] بدكاره نبود»

29- [مريم] به سوى [عيسى] اشاره كرد گفتند «چگونه با كسى كه در گهواره [و] كودك است سخن بگوييم؟»

30- [كودك] گفت «منم بنده خدا، به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است،

31- و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته، و تا زنده‏ام به نماز و زكات سفارش كرده است،

32- و مرا نسبت به مادرم نيكوكار كرده و زورگو و نافرمانم نگردانيده است،

33- و درود بر من، روزى كه زاده شدم و روزى كه مى‏ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى‏شوم»

34- اين است [ماجراى] عيسى پسر مريم، [همان] گفتار درستى كه در آن شك مى‏كنند

35- خدا را نسزد كه فرزندى برگيرد منزّه است او؛ چون كارى را اراده كند، همين قدر به آن مى‏گويد «موجود شو»، پس بى‏درنگ موجود مى‏شود

/ 286