پـيـش از هجرت رسول خدا (ص )، افزون بر مشركان بومى ، سه طايفه بزرگ يهودى ، به نام يهوديان (بَنى قَيْنُقاع )، (بَنى نَضير) و (بنى قُرَيْظَهْ) در اين شهر زندگى مى كردند كه صنعت ، تجارت وبازار شهر را در دست داشتند.هر چند رسول گرامى اسلام (ص ) با انعقاد پيوند برادرى ميان مهاجر و انصار، گامى مهم در بـرقـرارى وحـدت ميان مسلمانان برداشت ، مشكل داخلى بزرگ ديگر، يعنى توطئه هاى يهوديان همچنان بر جاى بود. از اين رو، پيمانى سياسى با يهوديان به امضا رسانيد.بـا انـعـقـاد اين پيمان ، حكومت پيامبر (ص ) از شكل ساده خود بيرون آمد و جنبه رسمى به خود گـرفـت و پـيـامـبـر (ص ) رسـمـاً بـه عـنـوان حـاكـم مـديـنـه شـنـاخـتـه شـد، وحـدت سـيـاسـى شكل گرفت و بنيه دفاعى اسلام در برابر دشمنان خارجى تقويت شد.
كار شكنى هاى يهود
گسترش روز افزون اسلام حسد و كينه يهود را برانگيخت . چيزى كه مايه افزايش كارشكنى ها مى شد، اسلام آوردن (عبدالله بن سلاّم ) از دانشمندان يهود بود. او پس از مذاكراتى گسترده با پـيـامـبر به آيين اسلام گرويد. خبر اسلام آوردنش موجى از خشم در گروه هاى يهود پديد آورد. چيزى نگذشت كه يكى ديگر از دانشمندان آنان ، به نام (مُخَيْرِقْ) به او پيوست . (68) اين امر باعث شد كه يهود موقعيّت سياسى اجتماعى خود را از سوى حكومت اسلامى در خطر ببيند و پيمان خود را با رسول خدا (ص ) ناديده بگيرد و عليه آن حضرت توطئه چينى كند.آنـان بـا القـاى اشكالات و شبهات اعتقادى بى اساس كوشيدند عقايد مسلمانان را تضعيف كنند و هـمـبـسـتـگى آنان را بر هم زنند. همچنين با دامن زدن بر اختلافات و كينه هاى دوران جاهلى ميان دو قـبـيـله اوس و خـزرج سـعـى مـى كـردند كه ميان مسلمانان آتش افروزى كنند. به عنوان نمونه ، روزى