نـهـضـت اسـلامـى حـضـرت حسين بن على (ع ) و انقلاب خونين كربلا، يكى از مهمترين رويدادهاى تاريخ است . در تجزيه و تحليل تاريخ خونين عاشورا چند مطلب بيش از ديگر مطالب شايان توجه است كه در اين جا، به اختصار، درباره دو مورد از آن ها سخن مى گوييم :
الف ـ علّت اصلى قيام امام حسين (ع )
اصلى ترين علت قيام امام (ع )، انحراف دستگاه حكومت بود. در اين حكومت ، به سنّت پيامبر(ص ) عـمـل نـمـى شـد، حـلال خدا، حرام و حرام خدا، حلال بود، ميگسارى و عياشى حاكمان بنى اميه در جامعه مشهور بود و فساد و تباهى و فقر و بيچارگى و ظلم و ستم ، بى داد مى كرد.بـراى روشـن شـدن عـلت قـيـام امـام (ع )، لازم اسـت ويژگى هاى فكرى و رفتارى يزيد را باز نماييم و از آن آگاه شويم .يزيد، جوانى عيّاش ، آلوده به گناه و معتاد به شراب بود. او دوران كودكى را ميان قبيله (بنى كـِلاب ) نـزد دايـى هـايش ، ـ كه پيش از اسلام مسيحى بوده اند ـ زندگى كرد و به آدابشان خو گرفت . يزيد، با آنان شراب مى خورد و سگ بازى مى كرد.(133) رسـوايـى يـزيـد بدان پايه بود كه جانشينى خلافت براى او حتّى نزد كسانى چون (زياد بن اَبـيـه )، جـرثـومه زشتى و پليدى ، امرى غريب و شگفت مى نمود. (زياد) به معاويه ، كه از او خواسته بود از مردم بصره براى يزيد بيعت بگيرد، محرمانه پاسخ داد:چـگـونـه مـى تـوان مـردم را بـه بـيـعـت بـا يزيد فرا خواند، درحالى كه با سگ ها و بوزينه هابازى مى كند، لباس هاى رنگارنگ مى پوشد، به نوشيدن شراب معتاد است و روز را با آلات موسيقى به پايان مى برد؟!(134) يزيد اعتقادى به اسلام و احكام حياتبخش آن نداشت . او اشعارى سروده است كه براين حقيقت گواه است ؛ چنان كه هنگام زدن چوب بر دهان و دندان سر بريده امام حسين (ع ) مى سرايد:
لَعِبَتْ هاشِمُ بِالمُلْكِ فَلا لَسْتُ مِنْ خِنْدِفَ اِنْ لَمْ اَنْتَقِمْ مِنْ بَنى اَحْمَدَ ما كان فَعَلَ
خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحْىٌ نَزَلَ مِنْ بَنى اَحْمَدَ ما كان فَعَلَ مِنْ بَنى اَحْمَدَ ما كان فَعَلَ
بـنـى هـاشـم ، در پـى حـكـومـت بـوده انـد. نـه خـبـرى آمـده و نـه وحـى اى نـازل شـده اسـت . فـرزند جنگجويان (خندق ) نيستم اگر از فرزندان احمد [پيامبر(ص )]، انتقام آنچه كرده اند، نگيرم .(135) بـيـعـت بـا چنين كسى و تاءييد چنين حكومتى ، براى مسلمانى كه اندكى از معارف وحقايق اسلامى آگـاه اسـت ، سـزاوار نـيست تا چه رسد به فرزند پيامبر(ص )، كه تربيت يافته مكتب وحى و رسالت و امامت است .
ب ـ پى آمدهاى انقلاب امام حسين (ع )
برخى از مهمترين پى آمدهاى انقلاب امام حسين (ع ) به اختصار عبارتند از:1 ـ قطع نفوذ دينى امويان : امويان براى اين كه وانمود كنند كه جانشينان پيامبرند و حكومتشان بر تقدير الهى است ، از آلودن عقايد دينى مردم استفاده مى كردند. بدين سان ، مى خواستند كه هر گونه جنبش احتمالى را پيشاپيش سركوب نمايند و به نام دين ، بر مردم حكومت كنند. واكنش يـزيد در برابر انقلاب امام حسين (ع ) اسلام و حكومت اموى را از يكديگر تمايز بخشيد و ماهيّت اصلى حكومت ناحق اموى را آشكار ساخت .2 ـ بـيـدارى وجـدان هـاى خـفـتـه : پـى آمـد مهم ديگر انقلاب امام حسين (ع ) احساس گناه و بيدارى وجـدان افـرادى بود كه مى توانستند به يارى آن حضرت بشتابند، ولى نشتافتند. اين احساس گناه و بيدارى وجدان ، سرچشمه و انگيزه انقلاب هايى پس از حادثه كربلا شد.3 ـ بـيـدارى روح مـبـارزه : انقلاب امام حسين (ع ) موجب احياى اسلام شد؛ به گونه اى كه پس از شـهـادتـش روح مـبـارزه در امـّت اسـلامـى بـيـدار شـد و جنبش هايى بسيار پديد آمد؛ مانند انقلاب تـوّابـيـن