شهادت امام به دست ماءمون - مروری بر زندگانی پیامبر و امامان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مروری بر زندگانی پیامبر و امامان - نسخه متنی

حسن قاسمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امـام (ع ) پـس از چـنـد بـار ردّ پـيـشنهاد، ناچار با اكراه و اجبار، ولايتعهدى را پذيرفت . البته پـذيرش ولايتعهدى از سوى امام (ع )، مصلحت سياسى و اجتماعى آن روز اسلام را تاءمين مى كرد واگـر جز اين مى بود، هرگز آن را قبول نمى كرد، هر چند به ريختن خونش منجر شود. برخى از آثـار و نـتـايـج پـذيـرش ولايـتـعـهـدى عـبـارت اسـت از: رهـايـى عـلويـان از چنگال ظالمانه خلفاى عباسى ، نمايش قدرت و عظمت مقام امامت شيعه كه تا آن زمان مردم تصور مـى كـردنـد امـامـان ، تـنها دانشمند و فقيه اند و در صحنه سياست نقشى ندارند، و نتيجه ديگر، افشاى نيّت و هدف هاى شوم ماءمون و نشان دادن چهره واقعى اش ، و سرانجام ، گسترش فرهنگ اصيل شيعى و جلوگيرى از افكار انحرافى است .

شهادت امام به دست ماءمون

مـاءمـون پـيـوسـته از محبوبيت روزافزون امام بيمناك و از علاقه وافر مردم به آن حضرت سخت نـگـران بـود. از ايـن رو، امـام (ع ) را در روز آخـر مـاه صـفـر سال 203 هجرى مسموم كرد و براى آن كه سرپوشى بر جنايت خود بگذارد، پس از انتشار خبر شـهـادت امام (ع ) سراسيمه درحالى كه گريبان چاك زده و اشك مى ريخت ، به خانه آن حضرت شتافت . مردم با انتشار خبر شهادت امام (ع ) در خانه حضرت گرد آمدند و صداى ناله و گريه از آنـان بـلنـد بود و از ماءمون به عنوان قاتل آن حضرت ياد مى كردند و خود را براى تشييع پيكر مطهر حضرت مهيا ساختند.

مـاءمـون احساس كرد كه اگر پيكر مطهر امام (ع ) را آشكارا تشييع كند، ممكن است حادثه اى پيش آيـد. از ايـن رو، دسـتـور داد اعـلان كـنـنـد كـه تـشـييع امروز انجام نمى گيرد. چون جمعيّت متفرق شدند، شبانه امام (ع ) را غسل دادند و در جلو قبر هارون كه در باغ (حميد بن قحطبه واقع بود، به خاك سپردند.(168)

زندگانى امام محمّد تقى (ع )

نـهـمـيـن امـام مـعـصـوم ، امـام مـحـمـد تـقـى (ع ) ،مـلقـب بـه جـواد و مـكـنّى به ابوجعفر، در رمضان سال 195 هجرى ، چشم به جهان گشود.(169) امـام جـواد(ع ) مصداق كامل بخشندگى و كرامت بود و مردم از عطايا و عناياتش بهره ها مى جستند. لقب (جواد) براى آن بزرگوار نشانگر اين حقيقت است .

امامت امام جواد(ع )

امـامـت ، مانند نبوت ، موهبتى الهى است كه خداى متعال به بندگان برگزيده وشايسته اش عطا مى كند و در اين موهبت ، سن و سال دخالتى ندارد. امام نهم (ع ) در حدود هشت سالگى عهده دار مقام امامت و رهبرى امت شد.(170) (خـيرانى )، از پدرش نقل مى كند كه : (در خراسان نزد امام رضا(ع ) بودم . كسى از آن حضرت پـرسـيـد: اگـر بـراى شـمـا حـادثـه اى رخ دهـد بـه چـه كـسى رجوع كنيم ؟ فرمود: به پسرم ابـوجـعـفـر. [امـام جـواد(ع )]. گـويـى سـؤ ال كـنـنـده سـن و سـال امـام جـواد(ع ) را كـافـى نـمـى دانـسـت و از ايـن رو، امـام (ع ) افـزود: خـداى مـتـعـال عـيـسـى بـن مريم (ع ) را به نبوت و رسالت برانگيخت درحالى كه سنش از سن كنونى ابوجعفر(ع ) هم كمتر بود.(171)) امـام جواد(ع ) در دوران امامت خود، كه حدود هفده سال بود، با دو خليفه عباسى به نام هاى ماءمون و مـعـتصم معاصر بود. موضع امام (ع ) در برابر حكومت ستم ، همان موضع امام رضا(ع )، يعنى مـوضع گيرى هاى منفى و بى اعتنايى به حاكمان جور و نيز فعاليت هاى فرهنگى براى نشر علوم و معارف اسلامى بود.

ماءمون براى زير نظر داشتن فعاليت هاى امام (ع ) و با هدف خدشه دار ساختن قداست و عظمت امام (ع )، تـصـمـيـم گـرفـت آن حـضـرت را از مـديـنه به بغداد آورد و دختر ديگرش را به ازدواجش درآورد. او، اصـرار داشـت كـه امـام در بـغـداد و در كـاخ ‌هـاى مجلل زندگى كند. ولى امام (ع ) براى خنثى كردن نقشه هاى ماءمون ، پافشارى مى كرد كه به مـديـنـه بـازگـردد و بـه هـمـيـن دليـل هـمـراه هـمـسـرش بـه مـديـنـه بـازگـشـت و تـا سال دويست و بيست در مدينه باقى ماند.(172)

تلاش هاى علمى و فرهنگى

با اين كه امام جواد(ع ) همه مدت عمر خود را به صورت هاى گوناگون زير نظردستگاه خلافت گذرانيد، تا حد امكان در سنگر مبارزه هاى سياسى ، اجتماعى و فرهنگى به تلاش پرداخت .

/ 52