امـام حـسـيـن (ع )، هـفـت سال نخست زندگى خود را در دامان پيامبر(ص ) پرورش يافت . مدت سى سـال از عمر با بركت خود را نيز در كنار پدر گرامى اش سپرى كرد و در اين مدت همراه و يار راستين پدر بود. در زمان زمامدارى برادر نيز در تمام حوادث ، همگام و همراه آن حضرت و مدافع مواضع او بود.امـام حـسـين (ع ) در دوران زمامدارى معاويه به دلايلى خاص ، دست به قيام نزد و راه برادرش را ادامـه داد. پـس از مـرگ مـعاويه ، خلافت به فرزندش ، يزيد، رسيد. همين كه يزيد زمام امور را بـه دسـت گـرفت ، مردم و شخصيت هاى بزرگ جامعه و در راءس آن ها امام حسين (ع ) را به بيعت بـا خـويش فراخواند. امام حسين (ع ) با توجه به ناحق بودن حاكميت يزيد و ناشايستگى اش ، از بيعت با او امتناع ورزيد.انـقـلاب امـام حسين (ع )، موجب احياى اسلام شد و پيامدهايى شگرف در پى داشت و درس شهادت ، شهامت ، ايثار و از خودگذشتگى در راه دين و آيين را به همه جهانيان آموخت .
پرسش
1 ـ امـام حـسـيـن (ع ) در چـه تـاريـخـى مـتـولد شـد و چـنـد سال از زندگى خويش را با پيامبر(ص ) گذراند؟ 2 ـ چرا امام حسين (ع ) در زمان معاويه قيام نكرد؟ 3 ـ مهمترين انگيزه امام حسين (ع ) را از قيام عليه حكومت اموى به اختصار توضيح دهيد.4 ـ قـيـام امـام حـسـيـن (ع ) در بـرابـر حـكـومـت يـزيـد چـه پـيـامـدهـايـى در جـامـعـه اسـلامـى به دنبال داشت ؟ به اختصار توضيح دهيد.
درس يازدهم زندگانى امام سجاد و امام باقر(ع )
ولادت
چـهـارمـيـن امـام مـعـصـوم ، حـضـرت عـلى بـن الحـسـيـن (ع ) اسـت . او در پـنـجـم شـعـبـان سـال سـى و هـشـت هجرى در شهر مدينه چشم به جهان گشود.(136) پدرش ، سرور شهيدان ، حضرت امام حسين (ع ) است و مادرش شهر بانو، دختر يزدگرد، پادشاه ايران .(137)
ويژگى هاى اخلاقى
امـام سـجـاد(ع ) نـمـونـه بـارز انـسـان كامل بود. در اخلاق نيك و دستگيرى از مستمندان و صبر و بردبارى كسى به مرتبه اش نمى رسيد.نـقـل اسـت كه يكى از بستگان امام سجاد(ع ) در حضور جمعى به آن حضرت ناسزا گفت و رفت . امـام (ع ) هـمـراه بـا چـند نفر به سوى خانه او حركت كرد و فرمود: (با من بياييد تا پاسخ مرا بـشنويد.) حضرت ، در راه آيه ذيل را، كه بردبارى و بخشايش مؤ منان را وصف مى كند، قرائت فرمود:(وَالْكاظِمينَ الغَيْظَ وَالْعافينَ عَنِ النّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الُمحْسِنينَ)(138) وآنان كه خشم خود را فرو مى برند و از مردم درمى گذرند وخداوند نيكوكاران را دوست مى دارد.چـون بـه خـانـه مـرد رسـيـدنـد، امـام (ع ) او را فـراخواند. مرد به گمان اين كه امام (ع ) براى تـلافـى آمـده ، خود را آماده ستيز ساخت و بيرون آمد. امام (ع ) فرمود: (برادرم ! تو اندكى پيش نـزد مـن آمدى ) و سخنانى گفتى . اگر آنچه گفتى ، درست است ، از خدا مى خواهم مرا بيامرزد و اگر درست نيست ، از خداى مى خواهم تو را بيامرزد.گـذشـت و بـخـشايش امام (ع )، مرد را شرمنده كرد. جلو آمد و پيشانى امام (ع ) را بوسيد و گفت : (آنچه گفتم درست نيست . اعتراف مى كنم كه خود به آنچه گفتم ، سزاوارترم .(139))
امام سجّاد(ع ) و پيام عاشورا
امـام سجاد(ع ) ـ كه تنها فرزند ذكور باقيمانده امام حسين (ع ) پس از حادثه كربلا بود ـپس از شـهـادت