اندیشه سیاسی مسکویه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
«تهذيب الاخلاق»، وى را با عنوان، «استاد فاضل و حكيم كامل» ياد مىكند.بهنظر نگارنده آنچه معلم ثالث را در حكمت عملى و اخلاق شاخص كرده پرداختن به فلسفه اخلاق و تبيين اخلاق مدنى است، بهطورى كه به جد مىتوان او را «پدر اخلاق مدني» معرفى كرد. با اين پيشفرض در سرتاسر اين كتاب كوشيديم تا سياست، مدنيت، دولت و حكومت را در ظلّ اين اخلاق شناسايى كرده و به منصه ظهور برسانيم. در آغاز با كالبدشكافى ماهيت انواع اجتماعات به اين نتيجه رسيديم كه فضايل و ملكات و ويژگىهاى انسان كامل تنها در سايه تعامل جمعى امكانپذير است و فرد منزوى و گوشهگير هرگز نمىتواند به سعادت و فضيلت نائل شود، زيرا فضايلْ امور وجودىاند و زمانى به فعليت مىرسند كه انسان در داد و دهش با ديگران باشد. از نظر مسكويه، زهد امرى عدمى نيست تا بتوان با عزلت به آن رسيد، بلكه زهد در سايه مدنيت بهوجود مىآيد؛ بنابراين، همه مقولههاى اخلاقى و فضيلتْمحور با رويكرد اجتماعى به فعليت مىرسند و شريعت بر همين اساس پايهريزى شده است. عبادت جمعى، از قبيل جمعه و جماعات و حج كه به حضور جمعى مؤمنان در زمان و مكان خاصى بستگى دارد، براى برقرارى «انس مدني» كه ريشه در «طبع مدني» انسانها دارد، طراحى شده است تا بدين وسيله انسانها به مقتضاى طبيعتشان سير كنند و در مواجهه با طبيعت براى جبران كاستىهاى خود و دستيابى به ضرورتها و خيرات مشترك و نيل به كمال و سعادت، به تعاون و همكارى با ديگران برخيزند.واضح است كه به صِرف اجتماع، اهدافِ ياد شده، تأمين نمىشود، بلكه به سياست و دولت و حكومت نياز است؛ بنابراين، در فصل دوم كوشيديم تا عنصر سياست را در منظومه فكرى مسكويه مورد كنكاش قرار دهيم. سياست در ديدگاه او، عبارت از تدبير انسان براى تأمين مصالح اجتماعى در نيل به سعادت دنيوى و اخروى است، و نسبت سياست با ساير مؤلفههاى اين منظومه، از جمله