يگانه مطلق، حقيقتى است كه به هيچ وجه و سببى در آن تغاير راه ندارد، همان است كه شريفترين، گرامىترين و برترين چيز است و كمال وجودى دارد و محض وجود است. اين دو تعبير كه خداوند «وجود تام و كامل» و «يگانه حق» است، به حقيقتى واحد اشاره دارند. تعدد تعبير موجب تعدد دو طبيعت نمىشود، بلكه شأن ذات الهى از آن جهت كه ذاتى يگانه مىباشد، به گونهاى است كه چون لحاظ شود نه در خود آن و نه در اضافه آن به چيز ديگرى تصور كثرت مىشود؛ براساس اين پيشفرض، يگانگى خدا در مقابل كثرت و تغاير قرار مىگيرد كه در آنجا اختلاف و تباين و تغاير وجود دارد؛ تغايرى كه به سبب نقص وجودى پستترين و پايينترين اشيا است و در آن تكثر يافت مىشود. اگر براى اين كثرت علتى يافت شود كه آنرا به سوى وحدت سوق دهد به همان ميزانى كه