اندیشه سیاسی مسکویه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وزارت را به دست گرفت. در اين زمان مسكويه چهل سال داشت. سابقه همكارى او با ابوالفتح ريشه در دورانى داشت كه وى در نقش معلم و استاد وى بود. مسكويه از هوش و ذكاوت ابوالفتح در كشوردارى تمجيد كرده و در شرح حوادث سال 361 هجرى قمرى از او با عنوان استاد ياد مىكند: «در اين سال استاد بزرگوار ابوالفتح فرزند ابوالفضل بن عميد بر جاى پدر به وزيرى نشست».1 ايشان از خود لياقت فراوانى نشان داد و در مقام رقابت با وزراى عزالدوله بختيار در بغداد توانست از خليفه عباسى ـ طايع للّه ـ لقب «ذوالكفايتين» بگيرد. معالوصف، رفتارهاى ناپسند او موجب انتقاد مسكويه از او نشد:
ليكن اين فرزند او، ابوالفتح، در كنار برترى علمى و ادب دبيرى و تيزهوشى كه داشت سبكى بچگانه و مستى جوانانه و بىباكى نيرومندانه نيز در او بود به خودآرايى و قدرتنمايى، با به خدمت گماردن ديلميان و تركان براى ركابدارى در موكبها دلبستگى بسيار نشان مىداد... ابوالفتح بن عميد در سير كردن اين هوس خود اصرار داشت او مىخواست از بيشترين امكانات آن بهره گيرد. اين رفتار او رشك فراوان شاهان و صاحبان شمشير و قلم را بر ضد او برانگيخت.2
4 ـ مسكويه و دربار عضدالدوله وزير
مسكويه از عضدالدوله به عنوان شخصيتى سياسى ـ فرهنگى ياد مىكند و در تهذيب الاخلاق چنين مىگويد: «اعظم من شاهدت من الملوك؛3 او بزرگترين پادشاهى است كه تاكنون مشاهده كردهام». وى در سرآغاز تجارب الامم نيز آورده است: