اندیشه سیاسی مسکویه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندیشه سیاسی مسکویه - نسخه متنی

محسن مهاجرنیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به صورت عادلانه توزيع شده باشد و تعامل و هم‏كارى در همه اجزاى جامعه فراگير باشد:

تعاون به ضرورت واجب است و اجتماع بسيار آدميان در بقاى افراد طبيعى است؛ بنابراين، لازم است كه مردم زندگى شهرنشينى را پيشه كنند؛ به اين معنا كه اجتماع كرده و كارها و مشاغل و امور جامعه را بين خودشان توزيع نمايند تا از هم‏كارى همگانى به مقصود برسند و مطلوب كه بقا و حيات برتر است، حاصل شود، و فرض كرديم كه جامعه به صورت طبيعى محقق شده و هم‏كارى هم لازم مىشود؛ براى مثال، نجّارى كه با چوب سر و كار دارد و آن را در دسترس آهنگر قرار مىدهد و آهنگرى كه با آهن سر و كار دارد و آن را براى كشاورز فراهم مىآورد و هم‏چنين در ساير مشاغل كه هرگاه به يك‏ديگر نياز پيدا مىكنند تعاون برقرار مىشود. اما اگر هم‏كارى يك‏طرفه شد و طرف مقابل بىنياز از حرفه او گرديد؛ براى مثال، اگر آهنگر نياز به صناعت بافندگى پيدا كند و مالك پارچه نياز به صنعت آهنگرى نداشت هم‏كارى متوقف مىشود و معامله نمىچرخد و در نتيجه، محصول هركدام در دستش مىماند و در ساير مواردى كه نياز بدان‏ها پيدا مىكند و جاى هم‏كارى است اين محصول برايش سودمند نمىافتد؛ از اين‏رو، جامعه نيازمند به سرپرست و وكيلىدارد كه بر همه امور و حرفه‏ها نظارت نمايد و در امانت و عدالتش مورد اطمينان باشد تا همگان به اوامرش گردن نهند و دستوراتش قابل اجرا و امرش نافذ و مورد قبول باشد.1

از آن‏چه گذشت مىتوان چنين نتيجه گرفت كه دولت مفهومى كلى ـ انتزاعى است كه مجموعه مردم سرزمين مشخصى به نام مدينه را در برمىگيرد كه با حكومت و حاكميت خاصى اداره مىشود و مردم آن براى رسيدن به سعادت و غايت مطلوب خويش با هم تعاون دارند. اين تعريف از دولت با سه ره‏يافت

1. همان، ص 347.

/ 169