اندیشه سیاسی مسکویه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بدنى غافل نباشد و علائم قدرت خداوندى را انديشه كند، و دلايل حكمت عظيمه پروردگار را بسنجد و پيروى كند و آنها را به نظم صحيح آورد و بر كارهاى نيكو پيشى گيرد... انسان كه قابليت تحصيل هر دو مرتبه را دارد هرگاه خود را ممنوع داشته از حيوانات پستتر مىشود. هر دو مرتبه سعادت براى انسان لازم هستند بدون سعادت بدنى و دنيوى نمىشود به سعادت قصوا رسيد.1معلم ثالث بعد از اين مقدمه «سعادت شناسانه»، بسيارى از سعادتها را ناشى از حيات اجتماعى و «مدنى بالطبع» بودن انسان مىداند و كسانى را كه برخلاف سرشت اجتماعى باشند ذم مىكند:لذلك ذممنا المتوسمين بالزهد اذا تفردوا عن الناس و سكنوا الجبال والمفازات و اختاروا التوحش الذى ضد التمدن لانهم ينسلخون عن جميع الفضايل الخلقيه؛2 زاهدانى كه گوشه عزلت مىگزينند و در كوهها، بيابانها و غارها به سر مىبرند توحش را كه ضد تمدن است بر خود مىپسندند و جميع فضايل اخلاقى را از خود كنده و به دور مىاندازند، آنها بهرهاى از فضيلت و سعادت ندارند.مسكويه بر مبناى اخلاق مدنى خويش علاوه بر «انزواطلبان»، فرشتگان را نيز از سعادت اجتماعى بىبهره مىداند، زيرا آنها طبع مدنى و تعامل اجتماعى ندارند. وى با نقد ديدگاه ارسطو مىگويد:سزاوار نيست كه بگوييم ملائكه اين فضايل را كه در سعادت انسان مطرح است دارا هستند، زيرا ملائكه را مانند بشر حشر و نشر، معاشرت و امثال آن نباشد، وديعه به يكديگر ندهند تا سپرده محتاج به ردِّ آن باشد، تجارت ندارند تا به عدالت نيازمند شوند، از چيزى نترسند تا نجدت را دارايى كنند،