اندیشه سیاسی مسکویه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندیشه سیاسی مسکویه - نسخه متنی

محسن مهاجرنیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسكويه براى حفظ نظام، رهبرى را به صورت جمعى و شورايى مىپذيرد، زيرا نمىتوان در اين شرايط امور جامعه را بدون رهبر گذاشت. او بر مبناى عقلانيت، معتقد است چنان‏چه رهبر ناتوان باشد يا بايد حكومت را رها كرد و يا به حكومت شورايى تن داد، چنان‏كه مىگويد:

فان تركت الشركة فى مثل هذه الامور و اهملت المعاونة فات ذلك الامر دفعة و فى فوته فوت منافع عظام؛ اگر در اين امور هم‏كارى جمعى و شراكت و معاونت‏نباشد همه فوايد آن به كلى فوت مىشود و در فوت آن منافع بسيارى از دست مىرود.1

«ابوحيان توحيدي» از معلم ثالث سؤال مىكند كه چرا مردم مىگويند: «لاخير فى الشركة؛ هيچ فايده‏اى در كارهاى جمعى و مشاركتى نيست». سپس خود ايشان نيز با تأييد قول مردم، حكومتى را كه به صورت جمعى اداره شود بادوام نمىداند. مسكويه در جواب، با تأييد گفته او امور مختلف را به دوگونه تقسيم مىكند: 1 ـ امورى كه فرد به تنهايى مىتواند درباره آن تصميم‏گيرى و آن‏را اجرا كند و 2 ـ امورى كه تصميم‏گيرى و اجراى آن در توان يك فرد نيست، بلكه نياز به مشاركت افراد بسيارى دارد. آن‏گاه وى در مورد حكومت و رهبرى جامعه مىگويد:

حكومت و فرمان‏روايى بشرى چون از امورى است كه با تدبير واحد به سامان مىرسد، تمركز و فردگرايى در آن بهتر است. اما اگر [در صورت فقدان فرد جامع‏الشرايط [ضرورتاً افرادى متصدى امر فرمان‏روايى شدند آنان بايد در تصميم‏گيرى همانند فرد واحد عمل كنند و مجموعه آن‏ها ابزارى [مشاوران] براى پادشاه باشند تا كثرت‏شان به وحدت نظر منتهى گردد و نظام حَسَن از رأى آنان پديد آيد. اما چنان‏چه آراى آنان مختلف باشد در امر حكومت «ظهر فيه من الخلل والوهن والتفاوت»؛ آسيب،

1. همان، ص 65 ـ 68.

/ 169