م ـ اگر سر را پوشانيد و گوسفند را براى كفاره ذبح كرد و باز سر را پوشانيد احتياط به كفاره دادنِ دوباره خيلى مطلوب است گرچه وجوبش معلوم نيست.
م ـ كفاره در صورتى واجب است كه از روى علم به مسأله و عمد سر را بپوشاند، پس اگر از روى ندانستن مسأله يا غفلت و سهو و نسيان بپوشاند كفاره ندارد.
هيجدهم ـ پوشانيدن(731) زن روى خود را به نقاب و روبند و برقع.
م ـ پوشانيدن رو را به هر چيز، اگرچه چيزهاى غير متعارف باشد; مثل پوشال و گل و چيزهاى ديگر، جايز نيست بنابر احتياط، و جايز نيست با بادبزن روى خود را بپوشاند.
م ـ بعض رو در حكم تمام آن است و نبايد آن را بپوشاند.
م ـ اگر دست هاى خود را روى صورت بگذارد مانع ندارد.
م ـ اگر روى خود را براى خوابيدن روى بالش بگذارد مانع ندارد.
م ـ واجب است براى نماز سر را بپوشاند و مقدمتاً براى پوشانيدن سر كمى از اطراف رو را بپوشاند،(735) ليكن واجب است(736) بعد از نماز فوراً آن را باز كند.
م ـ جايز است براى رو گرفتن از نامحرم(737) چادر يا جامه را كه به سر افكنده پايين بيندازد تا محاذى بينى، بلكه چانه، بلكه در صورت احتياج تا گردن و چيزى بر او نيست.
* م ـ بهتر آن است كه آن چيزى را كه در موقع حاجت از سر پايين مى اندازد، با دست يا چيز ديگر دور از رو نگه دارد(739) كه به صورت نچسبد، بلكه اين كار احوط(740) است.
م ـ بعضى براى دور نگه نداشتن جامه از صورت، كفاره لازم دانسته اند(741) و آن احوط است، گرچه اقوى واجب نبودن آن است.
م ـ سايه قراردادن جايز نيست از براى مردان، و براى زنها و بچه ها جايز است و كفاره هم ندارد.
خود تا محلى كه ذبح مى كنند يا محلى كه رمى جمرات مى كنند با چتر برود(747) گرچه احتياط مستحب(748) ترك است در حال راه رفتن.
م ـ فرق نيست در حرام بودن سايه قرار دادن در وقت طى كردن منزل، بين آن كه در محملى باشد كه روپوش دارد يا در اتومبيل سرپوشيده باشد يا در هواپيما باشد يا زير سقف كشتى باشد.
م ـ احتياط آن است كه در وقت طى منزل، به پهلوى محمل يا هر چيزى كه بالاى سر او نباشد، استظلال نكند، اگرچه جايز بودنِ(749) آن خالى از قوت نيست.
م ـ كسانى كه از تهران يا جاى ديگر مى خواهند به مكه مشرف شوند با هواپيما، اگر نذر كنند براى احرام بستن از تهران، نذر آن ها صحيح است و بايد محرم شوند(751) و اگر راه ديگرى نباشد جز هواپيما، بايد بروند به حج، ليكن براى زير سقف بودن در حال طى منزل بايد كفاره بدهند.
حتى الإمكان بايد از راهى برود كه زير سايه ـ در طى منزل ـ قرار نگيرد و اگر راهى نباشد كه زير سقف قرار نگيرد در صورت التفات به اين مطلب پيش از نذر معصيت كار است(753) براى آن كه خود را از روى عمد مبتلاى به معصيت كرده است.
بودن آن به نظر بعيد(760) نيست، بنابراين بعيد نيست جايز بودن نشستن محرم در هواپيمايى كه شب حركت مى كند.
م ـ در جايز نبودنِ سايه بالاى سر قرار دادن، فرق(761) نيست بين سواره و پياده.
م ـ كسانى كه كشتى سوار مى شوند در حال احرام، زير سقفِ آن نبايد بروند، ليكن در كنار ديوار كشتى كه سايه است، ظاهراً(762) نشستن جايز است.
م ـ اقوى كفايت يك گوسفند است در احرام عمره، هر چند بيش ازيك مرتبهسايه قرار داده باشد و يك گوسفند است در احرام حج هر چند بيش از يك مرتبه استظلالكرده باشد.
بيستم ـ بيرون آوردن خون از بدن خود:
م ـ بيرون آوردن خون از بدنِ ديگرى; مثل حجامت كردن او، يا دندان او را كشيدن حرام نيست.
م ـ جايز نيست(768) به مثل خراشيدنِ بدن، خون از آن بيرون آورد و همينطور به مسواك(769) نمودن، خون از بن دندان ها بيرون آورد.
م ـ جايز است در حال احتياج(770) خون بگيرد به حجامت و غير آن و همينطور خون دمل را بيرون آوردن در حال احتياج و جَرَب را خاريدن در صورتى كه موجب آزار است، اگرچه از آن خون درآيد.
م ـ خون از بدن درآوردن كفاره ندارد.
بيست و يكم ـ ناخن گرفتن:
م ـ جايز نيست بعض ناخن را هم بگيرد مگر آنكه موجب آزار شود; مثل آن كه بعض آن افتاده باشد و بعض ديگر موجب آزار او باشد.
م ـ جايز نيست ناخن پا را هم بگيرد; چنانچه جايز نيست ناخن دست را بگيرد.
م ـ فرقى نيست بين آلات ناخن گيرى، قيچى باشد يا چاقو يا ناخن گير و احتياطواجب آن است كه ازاله ناخن نكند به هيچوجه، حتى به سوهان و دندان.
م ـ اگر انگشت زيادى داشته باشد جايز نيست ناخن آن را بگيرد احتياطاً، و همچنين اگر دست زيادى داشته باشد احتياط(774) آن است كه ناخن آن را نگيرد، اگرچه بعيد نيست جواز، اگر معلوم شود آن انگشت يا آن دست(775) زيادى است.
م ـ اگر يك ناخن از دست يا پا بگيرد يك مد(776) طعام بايد كفاره بدهد و براى هر ناخنِ دست تا به ده نرسيده بايد يك مد طعام بدهد و همچنين در ناخن هاى پا.
م ـ اگرتمام ناخن دست ها و پاهارادريك مجلس بگيرديك گوسفند كفاره آن است.
م ـ اگر ناخن دست ها را تماماً بگيرد، در يك مجلس يا چند(777)مجلس، و در محل ديگر يا چند محل ديگر ناخن پاها را بگيرد دو گوسفند كفاره آن است.
م ـ اگر تمام ناخن دست ها را بگيرد و ناخن پاها را كمتر از ده ناخن بگيرد يك گوسفند براى ناخن دست و براى هريك از ناخنهاى پا يك مد(778) طعام بايد بدهد و همچنين اگر ناخن پاها را بگيرد تماما و ناخن دست ها را كمتر از ده بگيرد.
م ـ اگر پنج ناخن از پا بگيرد و پنج ناخن از دست، براى هر يك بايد يك مد طعام كفاره بدهد و همچنين است اگر كمتر از ده، در هر يك از دست و پا، بگيرد براى هريك بايد كفاره بدهد.
م ـ اگر بيشتر از ده ناخن داشته باشد، پس اگر تمام رابگيرد بايد يك گوسفند بدهد، و احتياط مستحب(781) آن است كه براى ناخن زيادى از ده تا، كفاره بدهد براى هريك، يك مد.
است كه يك گوسفند بدهد و اگر بعضى از ناخن هاى اصلى را و بعضى از ناخن هاى زيادى(783) را بگيرد براى ناخنهاى اصلى يك مد بدهد و براى زيادى ها احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد.
م ـ اگر تمام ناخن هاى دست را گرفت و كفاره آن را داد و بعد در همان مجلس ناخن هاى پا را تماما گرفت بايد يك گوسفند ديگر كفاره(785) بدهد.
* م ـ اگر كسى كمتر از ده ناخن داشت و تمام آن را گرفت براى هريك، يك مد طعام بايد بدهد و احتياط مستحب(786) آن است كه يك گوسفند ذبح كند.
م ـ اگر محتاج شد به گرفتن ناخن، احتياط واجب(787) آن است كه كفاره به همان نحو كه ذكر شد بدهد.
م ـ بيست و دوم ـ كندن دندان است; هرچند خون نيايد بنابر احتياط(789) و احتياط آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد.
بيست و سوم ـ كندن(791) درخت يا گياهى(792) كه در حرم روييده باشد:
م ـ اگر درختى در منزل او روييده، بعد از آن كه منزل او شده ليكن خودش آن را نكاشته باشد، احتياط(794) آن است كه آن را قطع نكند گرچه اقوى جواز است.
* م ـ اگر گياهى كه در منزل او روييده، بعد از آن كه منزل او شده و خودش آن را نكاشته باشد احتياط واجب(795) آن است كه آن را قطع نكند.
* م ـ اگر منزلى خريده باشد كه داراى درخت و گياه است، نبايد آن را قطع كند.
* م ـ درخت هاى ميوه و درخت خرما از اين حكم بيرون است و مى تواند(797) آنها را قطع كند ودرگياه ها (اذخر) كه گياه معروفى است از حكم مستثنى است و قطع آن مانع ندارد.
* م ـ اگر درختى را كه جايز نيست كندنش، بكند، احتياط آن است كه(798) اگر بزرگ باشد يك گاو كفاره بدهد و اگر كوچك باشد يك گوسفند.
م ـ اگر بعض درخت را قطع كند، اقوى(800) آن است كه قيمت آن را كفاره بدهد.
م ـ در قطع گياه ها كفاره نيست به جز استغفار.
* م ـ جايز است شتر خود را بگذارد كه علف بخورد،(802) ولى خودش براى او قطع نكند.
م ـ آنچه ذكر شد از قطع درخت و گياه حرم، مختص به مُحرم نيست، بلكه براى همه كس ثابت است.
م ـ اگر به نحو متعارف راه برود و گياهى از راه رفتن او قطع شود اشكالى ندارد.
مسائل متفرقه محرّمات احرام
م ـ اگر حاجى در حال احرام براى سر درد دستمالى به دور سر ببندد، اگرچه تمام سر را بگيرد كفاره(810) ندارد.م ـ آنچه در حال احرام حرام است، سايه بر سر قرار دادن است. بنابراين اگر ماشين از زير پل هايى كه در مسير واقع شده برود و به ناچار مُحرمين از زير پل ها عبور كنند و يا در محل بنزين در زير سقف متوقف شوند و محرمين زير سقف قرار گيرند اشكالى پيدا نمى شود و كفاره ندارد.