مستحبات احرام - مناسک حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناسک حج - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مستحبات احرام

م ـ مستحبات احرام چند چيز است:

1 ـ آن كه قبلاً بدن خود را پاكيزه نموده و ناخن و شارب خود را بگيرد و موى زير بغل و عانه را با نوره ازاله نمايد.

2 ـ كسى كه قصد حج دارد از اول ماه ذى قعده و شخصى كه قاصد عمره مفرده است پيش از يك ماه موى سر و ريش را رها كند.

3 ـ آن كه پيش از احرام در ميقات غسل احرام بنمايد و اين غسل از زن حايض و نفساء نيز صحيح است(539) و تقديم اين غسل به خصوص در صورتى كه خوف آن باشد كه در ميقات آب يافت نشود جايز است و در صورت تقديم، اگر در ميقات آب يافت شد مستحب است غسل را اعاده نمايد و بعد از اين غسل، اگر مكلف لباسى را پوشيد يا چيزى را خورد كه بر محرم حرام است باز هم اعاده مستحب است و اگر مكلف در روز غسل نمود از غسل تا آخر شب آينده كفايت مى كند و همچنين اگر غسل در شب نمود تا آخر روز آينده كافى است ولى اگر بعد از غسل و پيش از احرام به حدث اصغر محدث شد غسل را اعاده نمايد.

4 ـ آن كه دو جامه احرام از پنبه باشد.

5 ـ آن كه احرام را به ترتيب ذيل ببندد، در صورت تمكن بعد از فريضه ظهر و در صورت عدم تمكن بعد از فريضه ديگر(542) و در صورت عدم تمكن از آن، بعد از شش يا دو ركعت نماز نافله، در ركعت اول پس از حمد سوره توحيد و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند و شش ركعت افضل است و بعد از نماز حمد و ثناى الهى را به جا آورد و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد، آنگاه بگويد:

« أللّهُمَّ إنِّي أسْأَ لُكَ أنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجابَ لَكَ، وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ، وَ اتَّبَعَأمْرَكَ، فَاِنِّي عَبْدُكَ، وَ في قَبْضَتِكَ، لا اُوْقى إلاّ ما وَقيتَ، وَ لا آخُذُ إلاّ ما أعْطَيْتَ، وَقَدْ ذَكَرْتَ الْحَجَّ، فَأسْألُكَ أنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلى كِتابِكَ، وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِوَ آلِه، وَتُقَوِّيَنِي عَلى ما ضَعُفْتُ، وَ تُسَلِّمَ لِي مَناسكي في يُسْر مِنْكَ وَ عافِيَة،

وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَفْدِكَ الّذي رَضِيتَ وَ ارْتَضَيْتَ وَ سَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ. أللّهُمَّ إنِّي خَرَجْتُمِنْ شُقَّة بَعيدَة، وَ أنْفَقْتُ مالِي ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ. أللّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي حَجَّتِي وَ عُمْرَتِي. أللّهُمَّ إنّي اُريْدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ إلَى الْحَجِّ عَلى كِتابِكَ، وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَاِنْ عَرَضَ لِي عارِضٌ يَحْبِسُنِي، فَخَلِّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي بِقَدَرِكَ الَّذي قَدَّرْتَ عَلَيَّ. أللّهُمَّ إنْ لَمْ تَكُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً، أحْرَمَ لَكَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ عِظامِي وَ مُخّي وَ عَصَبِي مِنَ النِّساءِ وَ الثِّيابِ وَ الطِّيْبِ، أبْتَغِي بِذلِكَ وَجْهَكَ وَ الدارَ الاْخِرَةَ ».

6 ـ هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:

« اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِي رَزَقَنِي مَا اُواري بِهِ عَوْرَتي، وَ اُؤَدِّي فِيْهِ فَرْضِي، وَ أعْبُدُ فِيْهِ رَبِّي، وَ أنْتَهِي فِيْهِ إلى ما أمَرَنِي، اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَ أردْتُهُ فَأعانَنِي وَ قَبِلَنِي وَ لَمْ يَقْطَعْ بِي، وَ وَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِي فَهُوَ حِصْنِي وَ كَهْفِي وَ حِرْزِي وَ ظَهْرِي وَ مَلاذِي وَ رَجائي وَ مَنْجايَ وَ ذُخْرِي وَ عُدَّتِي في شِدَّتِي وَ رَخائِي ».

7 ـ آن كه تلبيه ها را در حال احرام تكرار كند; خصوصاً در موارد آينده:

الف ـ وقت برخاستن از خواب.

ب ـ بعد از هر نماز واجب و مستحب.

ج ـ وقت رسيدن به سواره.

د ـ هنگام بالا رفتن از تلّ يا سرازير شدن از آن.

هـ ـ وقت سوار شدن يا پياده شدن.

و ـ آخر شب.

ز ـ اوقات سحر.

زن حايض و نفساء(544) نيز اين تلبيه ها را بگويند.

و شخص متمتّع، تلبيه گفتن او در عمره مستمر خواهد بود تا آن كه خانه هاى مكه را ببيند و اما تلبيه حج تا ظهر روز عرفه مستمر است.

مكروهات احرام

م ـ مكروهات احرام چند چيز است:

1 ـ احرام در جامه سياه،(546) و افضل احرام در جامه سفيد است.

2 ـ خوابيدن محرم بر رخت(547) و بالش زرد رنگ.

3 ـ احرام بستن در جامه چركين و اگر جامه در حال احرام چرك شود بهتر آن است كه مكلف مادامى كه در حال احرام است آن را نشويد.

4 ـ احرام بستن در جامه راه راه.

5 ـ استعمال حنا(550) پيش از احرام، در صورتى كه اثر آن تا حال احرام باقى بماند.

6 ـ حمام رفتن،(551) و اولى آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.

7 ـ لبيك گفتن محرم در جواب كسى كه او را صدا نمايد.

فصل سوم

مُحرّمات احرام

اول ـ شكار صحرايى كه وحشى باشد، مگر در صورتى كه ترس داشته باشد از آزار آن.

م ـ خوردن گوشت شكار بر محرم حرام است; چه خودش شكار كند يا غير خودش، چه مُحرم شكار كند يا غير مُحرم.

م ـ نشان دادن شكار به شكارچى حرام است و همينطور اعانت او به هر نحوى حرام است.

م ـ اگر مُحرمى صيد را ذبح كند در حكم(555) ميته خواهد بود بنابر مشهور و به احتياط واجب(556) هم درباره مُحرم و هم مُحِل.

م ـ شكار دريايى مانع ندارد و آن حيوانى است كه تخم و جوجه، هر دو را در دريا كند.

م ـ ذبح و خوردن حيوانات اهلى، مثل مرغ خانگى و گاو و گوسفند و شتر مانع ندارد.

م ـ پرندگان، جزو شكار صحرايى مى باشند و ملخ نيز در حكم شكار صحرايى است.

م ـ احتياط واجب آن است كه زنبور(558) را نكشد، اگر قصد اذيت او را نداشته(559) باشد.

بدان كه در شكار احكام بسيارى است و چون محلِ حاجتِ چندان نيست، از بيان آن ها خوددارى شد.

كفاره بر او واجب مى شود و كفاره(578) بنابر احتياط واجب يك شتر است; چه ثروتمند باشد يا نباشد.

م ـ اگر در احرامِ حج اين عمل را از روى علم و عمد به جا آورد، اگر قبل از وقوف به عرفات بوده حج او فاسد است مسلّماً،(579) و اگر بعد از وقوف به عرفات و قبل از وقوف به مشعر الحرام بوده، حج او فاسد است بنابر اقوى،(580) و در هر دو صورت كفاره آن يك شتر(581) است.

م ـ در اين دو صورت كه حج فاسد شد بايد حج را تمام كند و در سال ديگر نيز حجبه جا آورد.

م ـ اگر اين عمل بعد از وقوف به عرفات و مشعر واقع شد دو صورت دارد:

يكى آن كه: قبل از تجاوز از نصفِ(584) طواف نساء مرتكب شده، در اين صورت حج او صحيح است، و فقط بايد كفاره بدهد.

دوم آن كه: بعد از تجاوز از نصف طواف نساء(585) مرتكب شده، پس حج او صحيح است و كفاره هم ندارد بنابر اقوى.

م ـ اگر زنى را از روى شهوت ببوسد كفاره آن يك شتر(587) است و اگر بدون شهوت ببوسد كفاره آن يك گوسفند(588) است و احتياط مستحب آن است كه يك شتر كفاره بدهد.

م ـ اگر محرم نگاه كند به زن خود از روى شهوت و انزالش شود، مشهور(591) آن است كه يك شتر كفاره است، ولى اگر از روى شهوت نباشد(592) كفاره ندارد.

است و اگر انزالش شود احتياط(594) آن است كه يك شتر كفاره بدهد اگرچه كفايت گوسفند خالى از قوت نيست.

م ـ هريك از اين امور(595) كه موجب كفاره است، اگر با جهل به مسأله يا از روى غفلت يا از روى نسيان واقع شود، به عمره و حج او ضرر نمى رساند و بر شخص كفاره نيست.

م ـ اگر مردى با زن خود كه مُحرم است، از روى اجبار جماع كند، بر زن چيزى نيست و مرد بايد علاوه بر كفاره خود كفاره زن را هم بدهد،(596) و اگر زن از روى رضايت جماع دهد كفاره بر خود اوست(597) و مرد بايد كفاره خودش را بدهد و كفاره اى كه بايد بدهند گذشت.

سوم ـ عقد كردن زن از براى خود يا غير، چه آن غير، احرام بسته باشد يا نبسته باشد و مُحِلّ باشد.

م ـ جايز نيست(598) شخص محرم شاهد شود براى عقد، گرچه آن عقد براى غير محرم باشد.

م ـ احتياط آن(599) است كه شهادت ندهد بر عقد، اگرچه شاهد عقد شده باشد، در حال محرم نبودن،(600) اگرچه جايز بودن آن خالى از قوت نيست.

* م ـ اقوى آن است كه خواستگارى كردن در حال احرام جايز است و احتياط(601) در ترك است.

م ـ رجوع كردن به زنى كه طلاق رجعى داده است مانع ندارد.

م ـ اگر زنى را در حال احرام براى خود عقد كند، با علم به مسأله، آن زن بر او حرام دائمى مى شود.

م ـ احتياط آن است(604) كه زن اگر احرام بسته باشد و مرد محرم نباشد و عقد كند او را، با او نزديكى نكند و طلاق دهد او را، و در صورت علم به مسأله، او را طلاق دهد و با او هيچ وقتازدواج نكند.

م ـ اگر كسى عقد كند زنى را براى محرمى و محرم دخول كند، پس اگر هر سه عالم به حكم(605) باشند بر هر يك آنها يك شتر كفاره است و اگر دخول نكند كفاره نيست و در اين حكم فرق نيست بين آن كه زن و عاقد مُحِلّ باشند يا مُحرم و اگر بعضى از آن ها حكم را مى دانند و بعضى نمى دانند; بر آن كه مى داند كفاره است.

پنجم ـ استعمال عطريات; از قبيل مشك و زعفران و كافور و عود و عنبر، بلكه مطلقعطر، هر قسم كه باشد.

م ـ ماليدن عطر بر بدن و لباس جايز نيست و همينطور پوشيدن لباسى كه بوى عطر مى دهد، اگرچه قبلاً به آن عطر ماليده شده باشد.

م ـ خوردن چيزى كه در آن چيزى است كه بوى خوش مى دهد; مثل زعفران، جايز نيست.

م ـ اگر به پوشيدن لباس يا خوردن غذايى كه بوى خوش مى دهد اضطرار پيدا كند،بايد(611) دماغ خود را بگيرد كه بوى خوش به آن نرسد.

/ 130