فصل هفتم: تقصير و بعض احكام آن - مناسک حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناسک حج - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

« أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْب أذْنَبْتُهُ قَطُّ فَاِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ فَاِنَّكَ أنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللَّهُمَّ افْعَلْ بي ما أ نْتَ أهْلُهُ فَاِنَّكَ اِنْ تَفْعَلْ بِي ما أنْتَ أهْلُهُ تَرْحَمْني وَإنْ تُعَذِّبني فَأَنْتَ غَنيٌّ عَنْ عَذابي وَأ نَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِكَ. فَيا مَنْ أ نَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِهِ ارْحَمْني، أللَّهُمَّ لا تَفْعَلْ بي ما أ نَا أهْلُهُ، فَاِنَّكَ إنْ تَفْعَلْ بي ما أنا أهْلُهُ تُعَذِّبْني وَلَمْ تَظْلِمْني أصْبَحْتُ أتَّقي عَدْلَكَ وَلا أخافُ جَوْرَكَ فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لا يَجُورُ اِرْحَمْني ».

پس بگويد:

« يا مَنْ لا يَخيبُ سائِلُهُ وَلا يَنْفَدُ نائِلُهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَأجرْني مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ ».

و در حديث شريف وارد شده است: هركس كه بخواهد مال او زياد شود، ايستادن بر صفا را طول دهد و هنگامى كه از صفا پايين مى آيد بر پله چهارم بايستد و متوجه خانه كعبه شود و بگويد:

« أَللَّهُمَّ إنَّي أعُوذُ بِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَفِتْنَتِهِ وَغُرْبَتِهِ وَوَحْشَتِهِ وَظُلْمَتِهِ وَضِيقِهِ وَضَنْكِهِ، أللَّهُمَّ أظِلَّني في ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ ».

پس از پله چهارم پايين رود و احرام را از روى كمر خود بردارد و بگويد:

« يا رَبَّ الْعَفْوِ يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ يا مَنْ هُوَ أوْلى بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلىَ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يا جَوادُ يا كَريمُ يا قَريبُ يا بَعيدُ، اُرْدُدْ عَلَيَّ نِعْمَتَكَ وَاسْتَعْمِلْني بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ ».

و مستحب است پياده سعى نمايد و از صفا تا به مناره ميانه راه رود و از آنجا تا جايى كه محل بازار عطاران است مانند شتر تند رود و اگر سوار باشد اين حدّ را فى الجمله تند نمايد و از آنجا تا به مروه نيز ميانه رود و در وقت برگشتن نيز به همان ترتيب مراجعت نمايد و از براى زنها هروله نيست و مستحب است در هنگامى كه مى رسد به مناره ميانه بگويد:

« بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، وَاللهُ أكْبَرُ، وَصَلَّىَ اللهُ عَلى مُحَمَّد وَأهْلِ بَيْتِهِ، أَللَّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمْ إنَّكَ أنْتَ الأعَزُّ الأجَلُّ الأكْرَمُ، وَاهْدِني لِلَّتي هِيَ أقْوَمُ، اللَّهُمَّ إنَّ عَمَلي ضَعيفٌ، فَضاعِفْهُ لي وَتَقَبَّلْهُ مِنّي، أللَّهُمَّ لَكَ سَعْيي، وَبِكَ حَوْلي وَقُوَّتي تَقَبَّلْ مِنّي عَمَلي يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقينَ ».

و همين كه از محل بازار عطاران گذشت بگويد:

« يا ذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالنَّعْماءِ وَالْجُودِ، اغْفِرْ لي ذنُوبي، اِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ الاّ أ نْتَ ».

و هنگامى كه به مروه رسيد برود بالاى آن و بجا آورد آنچه را كه در صفا بجا آورد و بخواند دعاهاى آنجا را به ترتيبى كه ذكر شد.

و پس از آن بگويد:

« أللَّهُمَّ يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ يا مَنْ يُعْطي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ ».

و مستحب است در گريه كردن كوشش كند و خود را به گريه وادارد و در حال سعى دعا بسيار كند و بخواند اين دعا را:

« أللَّهُمَّ إنِّي أسْأَ لُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حال وَصِدْقِ النِّيَّةِ في التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ ».


فصل هفتم:


تقصير و بعض احكام آن

م ـ واجب است بعد از آنكه سعى كرد تقصير كند يعنى قدرى از ناخنها يا قدرىاز موى سر يا شارب يا ريش را بزند و بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند(572) واز موى قدرى بزند، بلكه موافق احتياط است و تراشيدن سر در تقصير كفايت نمى كند بلكه حرام است.

م ـ اين عمل نيز از عبادات است و بايد با نيت پاك و خالى از قصد غير اطاعت خدا بياورد و اگر ريا كند موجب باطل شدن عمره اش مى شود مگر آنكه جبران كند.

م ـ اگر تقصير را فراموش كند تا وقتى كه احرام حج را ببندد عمره اش صحيح است و مستحب است فديه يك گوسفند(574) و احتياط آن است كه فديه بدهد.

اقوى و ظاهراً حج او حج افراد شود، و احتياط واجب(576) آن است كه پس از تمام كردن حج افراد، عمره مفرده بجا آورد و در سال بعد حج را اعاده كند.

م ـ در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست و اگر بخواهد احتياط كند طواف و نماز آن را رجاءاً (578) بجا آورد.

م ـ در تقصير، كندن مو كافى نيست بلكه ميزان كوتاه كردن استبه هر وسيله اى باشد و اكتفا به كوتاه كردن موى زير بغل و نحو آنمشكل است و احوط(581) در تقصير، گرفتن ناخن يا چيدن ريش يا شارب ياموى سر است.

مسائل و استفتائات متفرقه تقصير...

س ـ آيا كسى كه تقصير او محكوم به بطلان است و بعد از آن محرمات احرام را بجا آورده و جاهل به مسأله بوده كفاره دارد يا خير ؟

ج ـ با جهل كفاره ندارد مگر در صيد; به تفصيلى كه در كتب ذكر شده است.

س ـ كسى كه بعد از سعى در عمره تمتع تقصير كرد، بعد به شك افتاد كه آيا تقصيرى كه كردم صحيح است يا نه، آيا اشكال دارد يا نه ؟

ج ـ اگر در حال عمل عالم به مسأله و ملتفت بوده، اشكال ندارد.

س ـ يكى از خدمه كاروانها به احرام عمره مفرده از ميقات محرم مى شود و به مكه مى آيد و طواف و نماز آن و سپس سعى بين صفا و مروه را به همان عنوان بجا مى آورد، ولى براى تقصير، گمان مى كرد نتف; يعنى كندن مو كافى است و چند نخ مو را به عنوان تقصير كَنْد و بهحساب خودش از احرام خارج شد، سپس براى عمره تمتع كه وظيفه اش بود به ميقات رفت و محرم شد و به مكه آمد و كليه اعمال ; از طواف تا تقصير، را انجام داد، آيا اعمالش چگونه است و در آينده وظيفه اش چيست ؟

ج ـ كندن مو در تقصير كافى نيست و عمره تمتع او صحيح نيست مگر آنكه قبل از احرام براى آن، از احرام عمره مفرده با تقصير صحيح خارج شود.

س ـ اگر كسى تقصير عمره مفرده را فراموش كرد، آيا مى تواند در هر جايى تقصير كند يا نه ؟ زيرا به ايران بازگشته است و آيا نيازى به طواف نساء مجدد هست ؟

ج ـ تقصير را در هرجا مى تواند انجام دهد، ولى بايد طواف نساء(585) را اعاده كند و اگر خودش نمى تواند برود، نايب بگيرد.

س ـ هرگاه سنى براى شيعه تقصير نمايد چه صورت دارد ؟

ج ـ اشكال ندارد.

س ـ شخصى در حج به عوض تقصير در عمره تمتع يك مو از بدن كنده است و الآن كه متوجه شده است، آيا حج او اشكال دارد يا نه ؟ و در صورتى كه مرتكب خلاف شده باشد تكليف چيست ؟

ج ـ اگر حج را انجام داده، با عمل مزبور از احرام فعلاً خارج شده است و چنانچه حج واجب بوده(586) احتياط آن است كه يك عمره مفرده بجا آورد و بعداً عمره و حج تمتع را انجام دهد.

س ـ شخصى بعد از طواف و نماز طواف تقصير كرد و سپس سعى را بجا آورد و دوباره تقصير كرد، وظيفه اش چيست ؟

ج ـ اگر جاهل يا ساهى بوده چيزى بر او نيست.

س ـ كسانى كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مى دارند، اگر بعد از سعى تقصير نمودند، آيا موجب مُحل شدن و يا كفاره مى گردد ؟

ج ـ مُحلّ نمى شوند و اگر جاهل يا ساهى بوده اند كفاره ندارد.

س ـ اگر كسى بجاى تقصير حلق نمود، آيا كفايت مى كند ؟

ج ـ در عمره تمتع كفايت نمى كند.

س ـ كسى كه بعد از انجام اعمال عمره، درمنزل تقصيركرده است، وظيفه اش چيست؟

ج ـ مانع ندارد.

س ـ حضرت عالى در مسأله دوم تقصير مى فرماييد: اگر كسى تقصير را به ريا انجام دهد عمره اش باطل است، مقصود از بطلان عمره چيست ؟ ديگر اينكه وظيفه او چه مى شود ؟

ج ـ مقصود اين است كه در تقصير ريا كند و بدون تدارك تقصير، براى حج محرم شود و حج انجام دهد، كه در اين صورت حكم كسى را دارد كه بدون تقصير وارد اعمال حج شده است و در هر صورت لازم است حج تمتع را سال بعد بجا آورد.

* س ـ اگر كسى در اثناى سعى تقصير نمود، وظيفه او چيست ؟

ج ـ بايد سعى را تمام كند و تقصير را اعاده كند، بلى اگر از روى نسيان يا جهل تقصير كرده، اعاده تقصير لازم نيست(591) و اگر از اول سعى قصد هفت شوط نداشته سعى اعاده دارد.

ج ـ بايد تقصير نمايد و طواف نساء را اعاده نمايد(593) و فرقى بين صور عمد و سهو و علم و جهل نيست على الأحوط.

م ـ بعد از انجام عمره تمتع و قبل از حج تمتع نبايد عمره مفرده بجا آورده شودو اگر بجا آوردند صحت عمره مفرده محل اشكال است ولى براى عمره و حج تمتع اشكالى ايجاد نمى شود.

بجا آورده اند، بنابر احتياط(598) نبايد از مكه خارج شوند مگر در صورت حاجت در حالى كه محرمند به احرام حج.

س ـ خدمه كاروانها كه پس از انجام عمره تمتع بايد به عرفات و منى بروند، براى ديدن چادرها و كارهاى ديگر و برگردند به مكه، وظيفه آنان چيست ؟

س ـ آيا بين عمره تمتع و حج تمتع ماشين كردن سر جايز است ؟

* س ـ بين عمره تمتع و حج تمتع كه جايز نيست سر بتراشد، آيا سر تراشيدن كفاره دارد يا خير ؟

ج ـ كفاره ثابت نيست.

* س ـ زنى كه حيض بود و نمى دانست و اعمال عمره را كلاً بجا آورد، بفرماييد بايد دوباره بجا آورد يا كافى است ؟

ج ـ اگر در وسعت وقت است بايد طواف و نماز را(608) اعاده كند، ولى اگر وقت ندارد، در اينكه وظيفه مبدل شده يا نه، اشكال است و احتياط را مراعات نمايد.

س ـ همچنان كه تراشيدن سر بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج حرام است، آيا تراشيدن صورت نيز همين حكم را داراست ؟

ج ـ غير از حكم تراشيدن ريش در غير اين مورد، حكم خاصى ندارد.

س ـ آيا غار حِرا جزو محدوده مكه است ؟ و بنابراين، آيا مى توان قبل از وقوف به آنجا رفت و صدق خروج از مكه نمى كند ؟

ج ـ بايد از اهل محل تحقيق شود.
س ـ كسى كه از كارمندان سازمان حج است و به ناچار بايد بعد از عمره تمتع و قبلاز حج از مكه خارج و به عرفات برود، با توجه به اينكه حج او نيابتى است، آيا لطمه به حج او نمى زند؟

ج ـ ضرر به حج و نيابت نمى زند، ولى در صورت امكان بايد محرم شود به احرام حج و از مكه خارج شود على الأحوط.

س ـ بعضى از حجاج منزلشان از مكه خارج است، بعد از عمره تمتع و قبل از احرام به حج تمتع، خارج شدن آنان از مكه چه حكمى دارد ؟

ج ـ خروج از مكه بعد از عمره تمتع جايز نيست على الأحوط، مگر در مورد ضرورت كه در اين صورت هم بايد محرم شوند به احرام حج و خارج شوند.

س ـ اخيراً خط كمربندى در اطراف مكه از پاى جبل النور و جبل ثور مى گذرد، كه غار حِرا و غار ثور در اين دو جبل است، بين عمره و حج رفتن براى زيارت اين دو مكان مقدس، چه صورت دارد ؟

ج ـ حكم كلى مسأله معلوم است(613) و در مسأله قبل نيز بيان شد و تشخيص موضوع با خود مكلف است.

س ـ خروج از مكه براى كسى كه عمره تمتع انجام داده، براى كار غير ضرورى جايز است يا نه و ملاك ضرورت چيست ؟

ج ـ بنابر احتياط واجب جايز نيست(615) و ضرورت عرفى است.

م ـ اگر بدون احرام وارد مكه شد و نبستن احرام بواسطه عذرى بوده و وقت هم تنگ باشد، بايد در مكه احرام حجّ اِفراد ببندد و به دستور سابق عمل كند.

م ـ اگر از روى عمد و بى جهت احرام نبسته و عمره خود را باطل كرده و وقت تنگ شده از عمره تمتع، احتياط واجب آن است كه حج افراد بجا آورد و پس از آن عمره مفرده و در سال ديگر حج را اعاده كند.

م ـ كسى كه حج مستحب بجا مى آورد و پس از ورود به مكه ديد وقت تنگ است، عدول به افراد كند و حج افراد بجا آورد و عمره مفرده بر او واجب نيست.

م ـ كسى كه محرم شد به احرام عمره تمتع از حج واجب و عمداً تأخير انداخت تا وقت تنگ شد، بايد به دستورى كه در مسأله 924 ذكر شد عمل نمايد.

م ـ كسى كه وظيفه اش حج تمتع است و در وقت احرام بستن علم پيدا كندكه اگر بخواهد عمره تمتع بجا آورد، به وقوف عرفات نمى رسد، مى تواند(624) از اولمُحْرم شود به حج افراد و آن را بجا آورد و پس از آن، عمره مفرده بجا آورد و عملش صحيح است.

/ 130