فصل دوم واجبات احرام - مناسک حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناسک حج - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل دوم


واجبات احرام

م ـ واجبات در وقت احرام سه چيز است:

چه قصد بكند احرام را يا نكند و چه قصد بكند ترك محرمات را يا نكند. پس كسى كه مى داند ارتكاب مى كند بعضى محرمات را; مثل زير سايه رفتن در حال سفر، احرام او صحيح(455) است. ولى احتياط آن است كه قصد كند ترك محرمات را.

است كه عمره يا حج را باطل مى كند; مثل اكثر محرمات و اما آنچه عمره يا حج را باطل مى كند; مثل نزديكى با زن در بعضى از صور كه ذكر خواهد شد پس با قصد(457) ارتكاب آن، احرام باطل است بلكه غير ممكن است.

* م ـ اگر عمره را به ريا يا غير آن باطل كند، احتياط(461) واجب آن است كه حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال ديگر حج را اعاده كند.

م ـ اگر حج را به نيت خالص به جا نياورد و به ريا و غير آن باطل كند، بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند.

م ـ اگر بعضى از اركان عمره يا حج را به نيت خالص نياورد و به ريا و غير آن باطل كند و نتواند آن را جبران كند، پس در عمره حكم بطلان عمره را دارد و در حج حكم بطلان حج را، ولى اگر محل جبران باقى است و جبران كرد، عملش صحيح مى شود، گرچه معصيت كار است.

م ـ اگر بهواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر، به جاى نيتِ عمره تمتع، حج تمتع را قصد كند، پس اگر در نظرش آن است كه همين عمل را كه همه بجا مى آورند او هم به جا آورد و گمان كرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش: حج تمتع است ظاهراً عمل او صحيح است و عمره تمتع است و بهتر آن است كه نيت را تجديد كند.

م ـ اگر بهواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر، گمان كند كه حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نيت حج تمتع كند به عزم اين كه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج به جا آورد و عمره را پس از آن به جا آورد، احرام او باطل است(463) و بايد در ميقات تجديد احرام كند و اگر از ميقات گذشته است بايد در صورت امكان برگردد به ميقات و محرم شود والاّ از همانجا محرم شود و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد بايد در صورت امكان از حرم خارج شود و محرم شود، و الا در همانجا محرم شود.

م ـ دوّم ـ تلبيه; يعنى لبيك گفتن، و صورت آن بنابر اصح، آن است كه بگويد:

« لَبَّيْكَ، اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ ».

و به اين مقدار اگر اكتفا كند محرم شده و احرامش صحيح است و احتياط مستحب(465) آن است كه پس از آن كه چهار « لبيك » را به صورتى كه گفته شده گفت، بگويد:

« اِنَّ(466) الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ، لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْك ».

و اگر بخواهد احتياط(467) بيشتر بكند، پس از گفتن آنچه ذكر شد، بگويد:

« لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ اِنَّ الْحَمْدَ و النِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ لا شَرِيْكَ لَكَ لَبَّيْكَ ».

و مستحب است بعد از آن بگويد:

« لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعياً إلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ الْتَلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الجَلالِ وَ الاِْكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِيْ و يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمَيلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ ».

و اين جملات را نيز بگويد خوب است:

« لَبَّيْكَ، أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِمُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة إلىَ الْحَجِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَيْكَ ».

م ـ واجب است صحيح گفتن قدر واجب از لبيك را كه گذشت، همانطور كه صحيح گفتن تكبيرة الاحرام در نماز واجب است.

م ـ اگر تلبيه را بقدر واجب كه ذكر شد، نداند بايد آن را ياد بگيرد يا كسى او را در وقت گفتن تلقين كند; يعنى كلمه كلمه آن شخص بگويد و شخصى كه مى خواهد احرام ببندد دنبال او به طور صحيح بگويد.

م ـ اگر نتواند ياد بگيرد يا وقت ياد گرفتن نباشد و با تلقين هم نتواند بگويد، احتياط آن است كه به هر نحو كه مى تواند بگويد،(468) و ترجمه اش را هم بگويد و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب(469) هم بگيرد.

به خارج حرم و احرام ببندد و لبيك بگويد(471) و اگر ممكن نيست همانجا محـرم شـود و لبيك بگويد، و اگر بعد از گذشتنِ وقتِ جبران، يادش آمد بعيد نيست صحت عمل.

م ـ اگر كسى لبيك واجب را نگفت، چه بهواسطه عذرى و چه بدون عذر، چيزهايى كه بر محرم حرام است بر او حرام نمى شود و اگر آنچه در احرام موجب كفاره مى شود به جاآورد، كفاره ندارد و همچنين اگر لبيك را به ريا باطل كند.

م ـ اگر بعد از گفتن لبيكِ واجب در ميقات، فراموش كند كه نيت عمره تمتع كرده يا نيت حج تمتع، بنا بگذارد كه نيت عمره تمتع كرده و عمره او صحيح است و همچنين اگر بعد از لبيك گفتن در روز هشتم كه بايد براى حج تمتع بگويد، فراموش كرد كه لبيك را براى حج گفت يا براى عمره، بنا بگذارد كه براى حج تمتع گفته و حج او صحيح است و احتياط مستحب(473) در تجديد تلبيه است.

م ـ جايز نيست(474) لبيك واجب را از ميقات تأخير بيندازد و اگر تأخير انداخت بايد به دستورى كه در مسأله 215 ذكر شد، عمل كند.

م ـ واجب در لبيك بيش از يك مرتبه نيست، ولى مستحب است تكرار آن و زياد گفتن آن هرچه مى تواند و براى هفتاد مرتبه گفتن ثواب زيادى ذكر شده است، و لازم نيست آنچه را در حال احرام بستن گفته است تكرار كند، بلكه كافى(475) است بگويد « لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْك » يا تكرار كند « لَبَّيْك » را فقط.

احتياط واجب(478) براى كسى كه احرام حج بسته آن است كه لبيك را تا ظهر روز عرفه بيشتر نگويد.

م ـ لازم نيست(483) كه لنگ، ناف و زانو را بپوشاند و كفايت مى كند كه به نحو متعارف باشد، ولى مستحب است كه ناف و زانو را بپوشاند.

م ـ در پوشيدن دو جامه احرام ترتيب خاصى معتبر نيست، بلكه به هر ترتيبى(484) بپوشد مانع ندارد، فقط بايد يكى را لنگ قرار دهد به هر كيفيتى كه مى خواهد و يكى را رداء قرار دهد به هر كيفيتى كه مى خواهد و احتياط مستحب(485) آن است كه ردا شانه ها را بپوشاند.

م ـ شرط است(490) در اين دو جامه كه نماز در آنها صحيح باشد، پس كفايت نمى كند جامه حرير و غير مأكول(491) و جامه اى كه نجس باشد به نجاستى كه در نماز عفو از آن نشده باشد.

م ـ لازم است جامه اى را كه لنگ قرار مى دهد نازك نباشد، به طورى كه بدن نما باشد و احتياط مستحب(492) آن است كه رداء هم بدن نما نباشد.

م ـ احتياط واجب(494) آن است كه لباس احرام زن، حرير خالص نباشد، بلكه احتياط آن است كه تا آخر احرام حرير نپوشد.

مى تواند در لباس خودش به هر نحو هست محرم شود; چه دوخته باشد يا نباشد،(496) ولى حرير محض نباشد(497) چنانچه گذشت.

م ـ لازم نيست(504) كه جامه احرام منسوج و بافتنى باشد، بلكه اگر مثل « نمد » ماليده باشد و جامه به آن گفته شود مانع ندارد.

م ـ افضل آن است كه محرم اگر جامه احرام را عوض كرده، وقتى كه وارد مكه مى شود براى طواف همان جامه اى را كه در آن محرم شده است بپوشد، بلكه موافق احتياط استحبابى است.

آن بيرون نياورد و احوط(508) آن است كه پشت و رو نيز بكند و پيراهن را نيز بايد به دوش بيندازد و نپوشد و اگر اضطرار رفع نمى شود مگر به پوشيدن قبا و پيراهن، مى تواند بپوشد.

م ـ لازم نيست جامه احرام را هميشه در برداشته باشد، بلكه جايز است آن ها را عوض كند و براى شستن بيرون بياورد و براى حمام رفتن آن ها را بِكَند، بلكه جايز است براى حاجت(510) هر دو را بيرون بياورد و لخت شود.

م ـ شخص محرم مى تواند از دو جامه احرام بيشتر بپوشد، مثل دو سه رداء و دو سه لنگ براى حفظ از سرما يا غرض ديگر.

م ـ اگر لباس احرام را عمداً نپوشد يا لباس دوخته در حالى كه مى خواهد محرم شود بپوشد معصيت كرده است، ولى به احرام او ضرر نمى رساند(512) و احرامش صحيح است، و اگر از روى عذر باشد معصيت هم نكرده و احرامش صحيح است.

م ـ شرط نيست دراحرام بستن پاك بودن از حدث اصغر و اكبر، پس جايز است در حال جنابت وحيض ونفاس محرم شود، بلكه غسل احرام براى حايض و نفساء مستحب است.

م ـ اگر پيراهن بپوشد بعد از آنكه محرم شد، لازم است كه پيراهن را شكاف دهد و از پايين بيرون آورد، ولى اگر در پيراهن محرم شود(516) لازم نيست شكاف دهد و از پايين بيرون آورد، و همين قدر لازم است آن را بكند و لباس احرام بپوشد و در هر دو صورت احرامش صحيح است.

استفتائات احرام

س ـ كسى در وقت احرام اين طور قصد مى كند: محرم مى شوم يا احرام مى بندم، براى عمره تمتع يا غير آن، با توجه به اين مسأله كه فرموده ايد نيت احرام لازم نيست، بلكه ممكن نيست، اين احرام چه صورت دارد ؟

ج ـ نيت را به حج افراد برگرداند(524) و اشكال ندارد، بلى اگر با التفات به اينكه نمى تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحيح نيست به نيت عمره تمتع محرم شود، صحت اين احرام، بلكه حصولِ جِدّ به آن، محل اشكال است.

س ـ مردها معمولاً براى احرام، يك حوله به عنوان لنگ به كمر مى بندند و يكى هم بر روى شانه ها مى اندازند، ولى بعضى افراد براى اينكه موقع وزش باد و يا سوار شدن ماشين عورت آنان ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، يك متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور مى دهند به نحوى كه دو طرف پارچه از جلو و عقب زير حوله قرار مى گيرد، آيا اين عمل صحيح است يا اشكال دارد ؟

ج ـ اشكال ندارد.

س ـ آيا مى شود براى كسى كه قادر بر تلبيه گفتن نيست نايب گرفت يا خير ؟

ج ـ اَخْرَس (لال) بايد با انگشت به تلبيه اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد،(526) و نايب گرفتن كافى نيست.

س ـ كسى كه در گذشته حج واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبى بجا آورد، ولى از روى ناآگاهى و يا فراموشى در نيت اِحرام عمره مى گويد « احرام عمره تمتع از حج تمتع از حجة الاسلام مى بندم قربة الى الله »، آيا آوردن و در نيت داشتن حجة الاسلام، در حالى كه حج مستحبى است، اشكال دارد يا خير ؟

ج ـ اشكال دارد،(528) مگر آنكه اشتباه لفظى باشد و قصدش اين بوده عمره اى كه وظيفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد.

س ـ اگر كسى بداند در صورت صحيح نگفتن تلبيه، محرم نمى شود و تلبيه را غلط بگويد و اعمال حج را انجام دهد، آيا اعمالش صحيح است يا نه ؟

س ـ اگر كسى تلبيه را غلط بگويد و بعد از وقوفين و قبل از اتمام اعمال حج فهميد كه صحيحاً محرم نشده است، آياوظيفه اونسبت به سايراعمال، وهمچنين عمره قبلى او چگونه است؟

ج ـ با فرض اينكه بعد از وقت جبران متوجه شده بعيد نيست صحت عمل، لكن احوط عدم اكتفا به اين حج است و اين احتياط ترك نشود.
س ـ ترجمه تلبيه (لبَّيك، اللّهُمَّ لَبَّيك، لَبَّيك لا شَريكَ لَكَ لَبّيك) چيست ؟

ج ـ ترجمه جمله مذكور چنين است:(534) «اجابت مى كنم دعوت تو را، خدايا! اجابت مى كنم دعوت تو را، اجابت مى كنم دعوت تو را، شريكى نيست مر تو را، اجابت مى كنم دعوت تو را». و اگر كلمه «دعوت» را هم نگويد كفايت مى كند در مواردى كه بايد ترجمه را بگويد.

س ـ لباس احرامى كه معلوم نيست از درآمد منبر است يا وجوهات شرعيه، آيا لازم است خمس آن را بدهد ؟

ج ـ با فرض شك، لازم نيست، هرچند احتياط مطلوب است.

س ـ كسى كه به ديگران تلقين نيت و تلبيه مى كند و خودش فراموش كرده است كه نيت نمايد، وظيفه اش چيست ؟

ج ـ اگر به قصد انجام عمره يا حج تلبيه نگفته، محرم نشده است و بايد در صورت امكان به ميقات برگردد و اگر ممكن نيست به خارج حرم برود و مجدداً محرم شود.

س ـ آيا لباس احرام منحصر در دو جامه است و بيشتر نبايد باشد ؟

ج ـ مقدار واجب آن دو جامه است و زيادتر مانع ندارد.

/ 130