آداب و مستحبات طواف - مناسک حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناسک حج - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج ـ حكم مسلوس را دارد.

* س ـ كسى نيت طواف را در دل گذرانده و به قصد طواف حركت مى كند، مقدارى كه مى آيد گمان مى كند نيت طواف را بايد به زبان بگويد، لذا برمى گردد و نيت را با زبان مى گويد و طواف را از نو شروع مى كند، آيا طوافش صحيح است يا خير ؟

ج ـ اشكال دارد.

س ـ به خاطر اهميت زيادى كه در اعمال حج داده مى شود و به خصوص در طواف ها و نماز آن، غالباً يك عملى را به عنوان احتياط و رجاء، چندين بار بجا مى آورند ولو اينكه عمل نزد خودشان نقصى ندارد، البته به حد وسواس هم نمى رسد، آيا اين گونه تكرار در اعمال، اشكالى دارد ؟

ج ـ وسواس همين است و نبايد به وسوسه اعتنا شود، بلى انجام عمل احتياطى بدون وسوسه مانع ندارد.

س ـ كسى به جهتى، طواف يا سعيش قطع مى شود و به جلو مى رود، مى خواهد از همان جا كه قطع شده شروع كند ولى در اثر ازدحام نمى تواند خود را به آنجا برساند و در محاذى آنجا به طرف چپ يا راست قرار مى گيرد، آيا مى تواند از محاذى جايى كه قطع شده شروع كند، يا بايد همان نقطه باشد ؟

ج ـ لازم نيست همان نقطه باشد، بلكه محاذات كافى است و بايد طواف تكميل شود.

* س ـ قران، كه در طواف حرام است، آيا طواف را باطل مى كند يا خير(418) ؟

ج ـ اگر از اول يا در اثناى طواف اول، قصد قران داشته، احتياط در اعاده طواف است و اگر بعد از تمام شدن طواف اول قصد قران كرده، طواف(419) باطل نمى شود.

س ـ طواف كردن در محدوده 5/26 ذراع و نماز خواندن پشت مقام، هرچه نزديكتر به مقام، آن طور كه در مناسك بيان شده، گويى نزد آنان بدعت است، آيا بايد همان گونه كه آنان در خارج از حد طواف مى كنند و دور از مقام نماز مى خوانند انجام شود ؟

ج ـ چنين چيزى نيست و بايد به وظيفه عمل شود.

س ـ اينكه فرموده ايد در بعضى موارد بايد طواف و سعى را اتمام و اعاده كند، بفرماييد كه ترتيب هم لازم است يا نه ؟

ج ـ بلى، احتياط به اين است كه قبلاً اتمام كند طواف را و نماز بخواند و سپس اعاده نمايد.

س ـ كسى كه در سعى يا طواف عمره تمتع يا عمره مفرده، نياز به نايب پيدا كرده است، آيا نايب بايد در حالى كه محرم است، نيابت كند يا خير ؟ بر فرض عدم لزوم احرام، آيا بايد با لباس احرام طواف كند يا در لباس مَخيط هم جايز است ؟

ج ـ هيچيك از احرام يا لباس احرام در نايب لزوم ندارد.

س ـ شخصى مسلوس است، براى طواف و نماز آن، وظيفه اش چيست ؟

ج ـ اگر وقتى دارد كه بتواند طواف را با وضو و نماز را با وضو انجام دهد، بايد آن وقت را انتخاب كند و طواف و نماز را با وضو و بدن پاك بجا آورد و بقيه اعمال را بعد از آن اتيان نمايد و اگر چنين وقتى ندارد، در صورتى كه مشقت نداشته باشد، براى هر بار كه حدث از او صادر شود يك وضو بگيرد و اگر مشقت دارد براى طواف يك وضو و براى نماز هم يك وضو بگيرد.

س ـ آيا در مواردى كه طواف و نماز بايد اعاده شود، لازم است با لباس احرام باشد ؟

ج ـ لازم نيست.

س ـ هرگاه محرم لباس احرام را كنار بگذارد و با لباس دوخته، اعمال عمره را; از طواف و سعى، انجام دهد; جهلاً يا عمداً، آيا طواف و سعى او صحيح است ؟ و عمره او مجزى است يا نه ؟

ج ـ طواف و سعى مزبور صحيح و عمره مذكور مجزى است.

س ـ هرگاه محرم به احرام عمره تمتع جنب باشد وآب براى او ضرر دارد يا آب ندارد و يا وقت عمره مى گذرد، آيا طواف و نماز، با تيمم كافى و مجزى است ؟ يا بايد نايب هم بگيرد؟

ج ـ نايب گرفتن لازم نيست.

س ـ آيا حجاب زن در طواف مثل حجاب او در نماز است يا فرق مى كند ؟

ج ـ فرق مى كند(429) و فقط وجه و كفين در طواف مستثنى است على الأحوط.

س ـ اگر مقدارى از موهاى سر زن يا جاهاى ديگر بدن او، كه بايد در حال طواف بپوشاند، ظاهر باشد آيا به طواف او ضرر مى رساند يا نه ؟ و اگر با ظاهر بودن موى سر، طواف راانجام داده، طواف او باطل است يا نه(430) ؟

ج ـ اگر عمدى باشد، طواف صحيح نيست(431) على الأحوط و در غير مورد عمد، صحيح است، مگر در جاهل مقصر على الأحوط.

* س ـ شخصى در عمره تمتع طواف را تمام كرده است، ولى مى گويد دلچسب نشد لذا يك طواف ديگر بدون خواندن نمازِ طوافِ اول، بجا مى آورد و نماز و سعى بجا مى آورد و تقصير مى كند، آيا عملش صحيح است يا نه ؟

ج ـ عمل او صحيح است،(432) هرچند داخل در قِران حرام است.

س ـ اكل و شرب در حال طواف جايز است يا نه ؟

ج ـ مانع ندارد.

س ـ كسى كه در حال طواف شخصى را از روى زمين بلند مى كند و ممكن است در اين حال گامى به طرف جلو بردارد و در اين حال توجه به طواف ندارد، در نتيجه نمى داند كه آيا مقدارى از مسافت را بدون قصد طواف آمده است يا نه، تكليف او چيست ؟

ج ـ بايد آن مقدار را احتياطاً تدارك كند.

س ـ كودك نابالغى با اذن پدر محرم شد و طواف را نيمه كاره به تصور اينكه همين مقدار كافى است رها كرد و سعى را نيز از طبقه دوم انجام داده، تكليف چيست ؟

ج ـ اگر از اول قصد هفت شوط نداشته، طواف او باطل است و بايد طواف و نماز و سعى را اعاده كند و بعد تقصير نمايد.

س ـ كسى كه در شوط ششم، طواف خود را رها كرد و نتوانست ادامه دهد و ديگرى بجاى او بقيه را بجا آورد، وليكن نماز طواف را خودش خواند و بعداً متوجه شد كه استراحت در خلال طواف، به طواف ضرر نمى رساند و او با استراحت مى توانست خودش طواف خود را تمام نمايد، اكنون تكليف او چيست ؟

ج ـ بقيه طواف را تمام كند و نماز را اعاده نمايد.

* س ـ شخصى طواف خود را به هم مى زند و طواف دوم را شروع مى كند، آن را نيز به هم مى زند و طواف سوم را آغاز كرده به اتمام مى رساند، وظيفه او چيست ؟

ج ـ اشكال دارد(436) و موارد احتياط مختلف مى شود.

س ـ اگر شخصى ركن مستجار ( ركن يمانى ) را يقين كرد كه ركن حجر الأسوداست، لذا طواف را از مستجار به عنوان حجر الأسود شروع كرد و هفت شوط كامل بجا آورد، بعداً فهميد كه يقين او خطا بوده است، تكليف او چيست ؟

ج ـ طواف مزبور باطل است(437) و بايد تدارك شود.

س ـ گاهى انسان شك مى كند كه اين شوط طوافم به هم خورد يا نه، آيا مى شود بعد از طواف يك شوط هم به عنوان احتياط، اضافه بر هفت شوط آورد و بعد نماز بخواند يا خير ؟

ج ـ به وسوسه نبايد اعتنا كرد و اگر قسمتى از طواف اشكال پيدا كند، همان قسمت بايد تصحيح شود و ادامه بعد از آن به قصد طواف، بدون تصحيحِ آن قسمت، موجب اشكال در طواف مى شود و با آوردن يك شوط بعد از طواف احتياطاً، اشكال رفع نمى شود.

س ـ شخص در حالى كه مشغول طواف است، در شوط پنجم يقين كرد كه 5 متر در شوط اول و 5 متر در شوط سوم بى اختيار طواف كرده است، تكليف او چيست ؟

ج ـ اين طواف قابل تصحيح نيست(438) و بايد اعاده شود.

س ـ شرايطى كه در طواف واجب، لازم الرعايه است، آيا در طواف مستحبى نيز معتبر است يا نه ؟

ج ـ ظاهر آن است كه آنچه در مناسك استثنا نكرده معتبر است.

س ـ در طواف مستحبى، زنان مى دانند كه به بدن مردان نگاه مى كنند و احياناً هم در بين فشار مردان قرار مى گيرند، از نظر شرع اشكال ندارد ؟

ج ـ اگر اختياراً نگاه به نامحرم نكنند اشكال ندارد، ولى در ازدحام بهتر است مراعات كنند و در هر صورت طواف صحيح است.

س ـ آيا در طواف هاى مستحبى هم ختنه شرط است يا نه ؟

ج ـ بلى شرط است.

* س ـ محرم وارد مكه شد، آيا مى تواند قبل از اعمال عمره تمتع يا قبل از اعمال عمره مفرده و همچنين پس از محرم شدن به احرام حج تمتع و قبل از رفتن به عرفات، طواف مستحبى بجا آورد يا خير ؟ و اگر بجا آورد، به عمره و حجش ضرر مى زند يا نه ؟

ج ـ احوط ترك طواف(440) مستحبى است در فرض سؤال، ولى به عمره و حج ضرر نمى زند.

س ـ آيا مى شود هر شوط از طواف مستحب را به نيت يكى از مؤمنين بجا آورد، يا بايد مجموع هفت شوط را براى يك نفر بجا آورد ؟

ج ـ نيابت در يك شوط صحيح نيست، ولى مى تواند مجموع را به نيت چند نفر انجام دهد.

س ـ آيا جايز است طواف مستحبى را خارج از حد طواف واجب بجا آورديا نه ؟

ج ـ جايز نيست(442) مگر در مورد ضرورت.

س ـ اگر حاجى از منى برگشته و هنوز طواف واجب را بجا نياورده است، آيا مى تواند طواف مستحبى بجا آورد يا نه ؟

ج ـ احوط آن است كه تا اعمال واجب را انجام نداده، طواف مستحبى نكند.

آداب و مستحبات طواف

م ـ در حال طواف، مستحب است بگويد:

« أللَّهُمَّ إنِّي أسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي يُمْشى بِهِ عَلى طَلَلِ الْماءِ كَما يُمْشى بِهِ عَلى جُدَدِ الأَرْضِ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الّذِيْ يَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُكَ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي تَهْتَزُّ لَهُ اَقْدامُ مَلائِكَتِكَ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَعاكَ بِهِ مُوسى مِنْ جانِبِ الطُورِ فاسْتَجَبْتَ لَهُ وَأ لْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الّذي غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّد (صلى الله عليه وآله) ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَما تَأخَّرَ وأتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ أنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَكَذا ».

و بجاى كذا و كذا حاجت خود را بطلبد.

و نيز مستحب است در حال طواف بگويد:

« أللَّهُمَّ إنِّي إلَيْكَ فَقِيْرٌ وَإنِّي خائِفٌ مُسْتَجِيْرٌ فَلا تُغَيِّرْ جِسْمِي وَلا تُبَدِّلْ إسْمِي ».

و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد بخصوص وقتى كه به در خانه كعبه مى رسد و بخواند اين دعا را:

« سائِلُكَ، فَقِيْرُكَ، مِسْكِيْنُكَ بِبابِكَ، فَتَصَدَّقْ عَلَيْهِ بِالْجَنَّةِ، ألَّلهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَالْحَرَمُ حَرَمُكَ وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ وَهذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ الْمُسْتَجِيرِ بِكَ مِنَ النَّارِ فَأعْتِقْنِي وَوَالِدَيَّ وَأهْلِي وَوُلْدِي وَإخْوانِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ النَّارِ يا جَوادُ يا كَريمُ ».

و وقتى كه به حجر اسماعيل رسيد رو به ناودان و سر را بلند كند و بگويد:

« أللَّهُمَّ أدْخِلْنِي الْجَنَّةَ وَأجِرْنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ وَعافِنِي مِنَ السُّقْمِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الجِنِّ وَالاْنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ ».

و چون از حجر بگذرد و به پشت كعبه برسد، بگويد:

« يا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ ياذَا الْجُودِ وَالْكَرَمِ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي إنَّكَ أ نْتَ السَّمِيْعُ الْعَلِيْمُ ».

/ 130