بیشترلیست موضوعات مقدمه شرايط وجوب حَجّة الاسلام مسائل متفرقه استطاعت استفتائات استطاعت نيابت در حج استفتائات نيابت استفتائات نيابت حج استحبابى اقسام عمره صورت حج تمتّع اجمالاً استفتائات اقسام عمره و حج باب اول:
اعمال عمره تمتع فصل اول:
محل احرام عمره تمتع مسائل متفرقه ميقات استفتائات ميقات فصل دوم
واجبات احرام استفتائات احرام مستحبات احرام مكروهات احرام مُحرّمات احرام مسائل متفرقه محرّمات احرام اقسام حج مناسك حج مسائل متفرقه محرّمات احرام استفتائات محرّمات احرام مستحبات دخول حرم مستحبات دخول مكه معظمه آداب دخول مسجد الحرام فصل چهارم:
طواف واجب و بعضى از احكام آن واجبات طواف استفتائات طواف آداب و مستحبات طواف فصل پنجم:
نماز طواف استفتائات نماز طواف مستحبات نماز طواف فصل ششم:
سعى و بعض احكام آن استفتائات سعى فصل هفتم:
تقصير و بعض احكام آن مسائل و استفتائات متفرقه تقصير... استفتائات تبدّل باب دوم:
اعمال حج تمتع فصل اول:
احرام حج استفتائات احرام حج مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات مسائل متفرقه طواف مسائل متفرقه سعى تبدّل حج تمتع به افراد فصل دوم:
وقوف به عرفات فصل سوم:
وقوف به مشعرالحرام استفتائات وقوف به مشعر الحرام مستحبات وقوف به مشعر الحرام فصل چهارم:
واجبات منى اول ـ رمى جمره عقبه مستحبات رمى جمرات چند مسأله راجع به بدل ذبيحه استفتائات قربانى مستحبات هدى مسائل متفرقه حلق يا تقصير در حج مستحبات حلق فصل پنجم:
واجبات بعد از اعمال منى فصل ششم:
بيتوته به منى مسائل متفرقه بيتوته به منى استفتائات بيتوته در منى فصل هفتم:
رمى جمرات سه گانه مسائل متفرقه رمى استفتائات رمى جمرات ثلاث مستحبات منى مستحبات ديگر مكه معظمه استحباب عمره مفرده طواف وداع استفتائات مسائل متفرقه محصور و مصدود استفتائات محصور و مصدود استفتائات جديد مسائل اختصاصى بقاء بر تقليد فهرست تفصيلى مناسك حجّ توضیحاتافزودن یادداشت جدید
آية الله مكارم: يا مستلزم منّت و هتك او باشد. 83 . آية الله بهجت: واجب نيست قبول نمايد و در صورت قبول، استطاعت بذليه محقّق است و استطاعت ماليّه است در دو صورت بعد. (مناسك، مسأله 43). آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چنانچه مال كافى براى مؤونه حج باشد و يا به مقدارى است كه به ضميمه اموال خود شخص استطاعت حاصل مى شود، حج بر او واجب و كافى از حَجّة الاسلام است. (آداب و احكام حج، مسأله 47). آية الله نورى: مگر اينكه در قبول، ذلّت و مهانت براى او باشد كه در اين صورت قبول واجب نيست. 84 . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و اگر واهب (بخشنده) اختيار را به انسان بدهد و بگويد مى خواهى با اين مال حج برو و نمى خواهى به حج نرو و يا مالى را ببخشد و نامى از حج نبرد، قبولش واجب نيست. (85)85 . آية الله مكارم: بلكه قبول واجب است به شرط اين كه به هنگام بازگشت، زندگى او تأمين باشد. 86 . آية الله اراكى، آية الله صانعى: در صورتى كه داخل در احرام نشده باشد. 87 . آية الله بهجت: و بنا بر اظهر، نفقه بازگشت از محلِّ اعلام رجوع كه زايد بر نفقه وطن است، بر باذل است. (مناسك، ص22، مسأله 51). بدهد، و اگر بعد از احرام رجوع(88) كند(89) بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد. (90)88 . آية الله اراكى: بعد از احرام رجوع جايز نيست. آية الله بهجت: اظهر عدم جواز رجوع است. (مناسك، مسأله 51). آية الله تبريزى: باذل ضامن نفقه برگشتن او نيست همانطور كه در صورت رجوع بعد از احرام، نفقه اتمام حج را هم ضامن نمى باشد گر چه اتمام بر او واجب است مطلقاً. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بعد از احرام احوط ترك رجوع است و نسبت به رجوعِ به عينِ مبذوله، تفصيلى در مناسك عربى موجود است. آية الله فاضل: اگر اتمام واجب باشد بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد، امّا وجوب اتمام در اين فرض محلّ تأمّل است. آية الله مكارم: احتياط واجب آن است كه بعد از احرام رجوع نكند. 89 . آية الله صانعى: عدم جواز رجوع بعد از احرام خالى از قوت نيست. 90 . آية الله خويى: در صورتى كه اتمام آن بر مبذول له واجب باشد. و آن در جايى است كه آنچه تا كنون به او بذل شده و او صرف نموده، با ضميمه به اموال خود موجب استطاعت او باشد. آية الله سيستانى: اگر بعد از احرام باذل رجوع كند، مبذول له بايد حج را تمام كند، اگر بر او حرجى نباشد هر چند فعلا مستطيع نباشد و باذل ضامن مصرف اتمام حج او و بازگشتش مى باشد. 91 . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه هدى بر مبذول له واجب باشد پول آن بر عهده باذل است، و الاّ تبديل به صوم مى شود. ولى در كفّارات اگر محرم موجب و سبب آن را مرتكب شود پس اگر عمداً باشد كفّاره اش بر عهده خود او مى باشد و اگر از روى فراموشى يا جهل و يا اضطرار و ناچارى باشد و به اين سبب كفّاره واجب شود، پس اگر مبذول له تمكّن از ادا داشته باشد و كفاره يافت شود، پول آن به عهده باذل مى باشد و الاّ بايد مبذول له به وظيفه غير متمكّن از كفّاره عمل نمايد. (آداب و احكام حج، مسأله 56). 92 . آية الله اراكى، آية الله نورى: اگر عملِ موجبِ كفاره را از روى عمد و اختيار انجام داده باشد، و در غير اين صورت به عهده باذل است على الأحوط. آية الله صانعى: اگر موجب كفاره را از روى عمد و اختيار انجام دهد و الاّ بر عهده باذل بودن خالى از قوت نيست. آية الله مكارم: احتياط در غير عمد، آن است كه باذل بپردازد. 93 . آية الله تبريزى: مگر در صورتى كه بتواند بدون حرج بدل هدى روزه بگيرد. آية الله سيستانى: در وجوب حجِ برگيرنده، در اين صورت اشكال است، مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلى اگر پرداخت قيمت قربانى موجب حرج و مشقّت باشد قبول بر او واجب نخواهد بود. (مناسك، م 52). آية الله فاضل: واجب مى شود لكن پول قربانى بر عهده باذل است. ديگر استطاعت. (94)94 . آية الله بهجت، آية الله خويى: مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلى اگر پرداخت پول قربانى موجب ناراحتى مالى او شود، قبول بر او واجب نخواهد بود. 95 . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: لكن براى كسى كه عادت و شغلش خدمت باشد سزاوار است احتياط به قبول ترك نشود، چون عرفاً استطاعت صدق مى كند. (آداب و احكام حج، مسأله 64). (96)96 . آية الله بهجت: و همچنين اگر در اجاره براى او شرط شد تأمين زاد و راحله و نفقه عيال، قبول واجب نيست، ولى اگر قبول كرد مستطيع مى شود به استطاعت ماليه در هر دو صورت، نه بذليّه، پس دَيْن مانع از آن است مگر آنكه على اىّ تقدير متمكّن از اداى دين نباشد و فقط به اين اجاره مشروطه، مالك گذراندن امور خود در مصاحبت اهل حج باشد كه در حكم استطاعت بذليّه است ولى باز قبول استيجار واجب نيست (كتاب حج، ص14). 97 . آية الله بهجت: امّا اگر حج نيابتى مقيّد به همان سال نباشد، حجّ خود را مقدّم بدارد. (مناسك، ص14، مسأله 29). آية الله تبريزى: اما اگر مقيّد به همان سال نباشد و براى او محرز است كه مى تواند حج نيابى را در سال هاى بعد به جا آورد، حج خودش را مقدّم كند و الاّ بايد حج نيابى را مقدّم بدارد. آية الله سيستانى: و امّا اگر حج نيابى مقيد به همان سال نباشد، بايد حج خود را مقدّم بدارد، مگر اين كه براى او وثوق حاصل شود كه در سال هاى آينده حج را انجام خواهد داد، كه در اين صورت واجب نيست حج خود را مقدّم بدارد. (98)98 . آية الله بهجت: در عيال غير واجب النفقه و مصارف لازمه براى حفظ شأن، احوط رعايت عسر و حرج است; يعنى نه اقتصار بر فقط مقدارى كه بر او واجب شرعى است مى كند و نه انتظار تمكّن از هر چه عرفيت دارد مى كشد. پس تحقق استطاعت منوط به دارا بودن مقدارى است كه اگر نباشد لازمه اش عسر و حرج است (كتاب حج، ص15). آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: داشتن مخارج عائله غير واجب النفقه شرعى، شرط نيست مگر اين كه با ترك انفاق بر آن ها خودش به حرج مى افتد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و عرفاً ملتزم به پرداخت نفقه آنها شده باشد; مثل خواهر و برادر، بايد نفقه آنها را هم داشته باشد. (آداب و احكام حج، مسأله 66). 99 . آية الله بهجت: اظهر اعتبار رجوع به كفايت است; به اين معنا كه به سبب حج، از غنا به فقر يا از فقر به اوسع از آن، واقع نشود. (كتاب حج، ص26). 100 . آية الله فاضل: و همچنين اگر از طريق زكات يا خمس و يا استعطا، امور خود را اداره كند، كافى است و همچنين كسى كه آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگى او قبل و بعد از حج تفاوتى نكند، حج بر او واجب مى شود و نيز بر طلاب كه با شهريه اداره مى شوند; چنانچه هزينه حج و مخارج خانواده خود را داشته باشند يا به عنوان روحانى مشرّف شوند حج واجب است و از حجّة الاسلام كفايت مى كند. 101 . آية الله بهجت: عيناً موافق حاشيه بعد [حاشيه آية الله تبريزى و...] بوده با اين تفاوت كه ايشان صراحت در وجوب حج دارند. (مناسك، مسأله 25). آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: كسى كه از وجوه شرعيه، مانند خمس و زكات و امثال اينها زندگى خود را اداره مى كند و بر حسب عادت مخارجش بدون مشقت، مضمون و حتمى باشد، در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه وافى به هزينه حج و مخارج عيالش باشد، بعيد نيست حج بر او واجب باشد، و همچنين است كسى كه شخص ديگر در تمام مدت زندگى او، مخارجش را متكفل باشد و همچنين كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج صرف كند زندگى بعد از حجّش با قبل از آن تفاوتى نكند. آية الله خامنه اى: اگر بعد از مراجعت، زندگى آنها با شهريه اداره مى شود، كفايت مى كند و حج واجب است. (103)102 . آية الله بهجت: اگر زندگى آن ها با وجوهات، بر حسب عادت بدون مشقّت مضمون و حتمى باشد. در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه وافى به هزينه حج و مخارج عيالش باشد حج بر او واجب است. (مناسك، مسأله 25). 103 . آية الله صافى: ولى رعايت احتياط به اين كه به نحوى خود را واجد شرط استطاعت نمايد، ترك نشود. آية الله صانعى: ظاهر وجوب حجّ است براى طلاّبى كه با مثل شهريه اداره مى شوند و در صدق عرفى استطاعت بين مثل شهريه و بين اخماس و زكوات كه به عنوان فقر و استحقاق داده مى شود و اطمينان به اداى آن هم غالباً وجود ندارد فرق است. آية الله گلپايگانى: افرادى كه از وجوه خاصّى مثل سهم سادات و وجوهات شرعيه و نذورات استفاده مى كنند; مانند طلاّب و سادات و اشخاص ديگرى كه مورد توجّه مردم هستند، در صورتى كه هزينه حج و مخارج عيالات را تا بازگشت داشته باشند، بعيد نيست كه حج بر آنان واجب باشد. (آداب و احكام حج، مسأله 68). آية الله مكارم: براى طلاب و مانند آنها حج واجب مى شود. 104 . آية الله خويى: بر مريض يا شخصى كه استطاعت مالى دارد ولى از تمكن از رفتن به حج نااميد است يا بر او حرجى است واجب است نايب بگيرد و وجوب آن فورى است. (مناسك، مسأله 63). 105 . آية الله بهجت: در صورت يأس از خوب شدن، استنابه مى كند، به نحو فورى بنابر اظهر (كتاب حج ص18 و 19). آية الله تبريزى: بنابر احتياط بايد نايب بگيرد و وجوب آن فورى است مگر اين كه اطمينان به تمكّن از مباشرت در سال هاى بعد داشته باشد. آية الله سيستانى: اگر اميد به تمكّن از حجّ بدون حرج و مشقّت بعد از آن هم نداشته باشد در اين فرض گرفتن نايب واجب است و وجوب آن فورى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحّت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد، واجب است نايب بگيرد درصورتى كه حج بر او مستقر شده، و اگر حج بر او مستقر نشده باشد، نايب گرفتن مطابق احتياط است، اگرچه اميد به زوال عذر هم وجود داشته باشد. (آداب و احكام حج، مسأله 90). 106 . آية الله سيستانى: مگر اين كه جاهل به حصول استطاعت يا غافل از آن باشد، يا جاهل به وجوب حج يا غافل از آن باشد، و در اين جهل و غفلت معذور باشد. آية الله فاضل: چنانچه تا پايان اعمالِ حج، شرايط استطاعت باقى باشد، در اين صورت بايد حج را انجام دهد مگر اين كه انجام حج حرجى باشد، كه در اين فرض از خودش ساقط است، و در اين صورت بايد از تركه او ـ ولو از ميقات ـ نايب بگيرد، يا شخصى تبرعاً حج او را انجام دهد. (107)107 . آية الله بهجت: هر وقت قدرت پيدا نمود، فوراً بايد به جا آورد ولو استطاعت شرعيه زايل شده باشد (كتاب حج، ص27). آية الله تبريزى: مگر جاهل قاصر بوده باشد و در صورت استقرار هم اگر رفتن به حج حرجى شود واجب نيست. آية الله خويى: مگر غافل از وجوب حج بوده و در غفلت خود معذور باشد كه در اين صورت حج بر او مستقر نيست و در صورت استقرار بايد به هر نحو كه ممكن باشد حج برود مگر اين كه حرجى باشد. (108)108 . آية الله اراكى: صحت آن محل اشكال است. آية الله بهجت: حجّ نايب، صحيح و ذمّه منوب عنه برئ مى شود. آية الله تبريزى: اگر حج نيابى به جا آورد، حجش صحيح است و ذمّه منوب عنه برىء مى شود ولى در فرضى كه واقعاً بر او حج واجب بوده ولو نسبت به آن جاهل باشد، اجاره باطل است و نايب استحقاق اجرة المثل را دارد مگر بيشتر از اجرة المسمّى باشد و اگر حج استحبابى براى خودش انجام دهد، در صورت علم به استطاعتِ خود و عدم صحت حج استحبابى، حج او باطل است و در غير اين صورت حجش صحيح و مجزى از حجة الاسلام مى باشد. آية الله خويى: در صورت تنجّزِ وجوب حج بر نايب اجاره باطل است، مگر اين كه اجاره مطلق باشد كه بتواند اوّل براى خودش حج بجاآورد وبعد ازآن حج منوب عنه راودرفرض بطلان اجاره، اجير مستحق اجرة المثل است مگر اين كه اجرة المثل بيشتر از اجرة المسمّى باشد و اگر مستطيع، حجّ استحبابى براى خودش انجام دهد، با اين كه مى داند مستطيع است، گرچه حجش صحيح است ولى مجزى از حجة الاسلام نمى باشد. (مستفاد از تعليقه عروه، ج2، ص241 و 375 و مناسك، مسأله 104). آية الله سيستانى: كسى كه ذمّه اش مشغول به حجّ واجب است و متوجّه است، جايز نيست در همان سال نيابت بپذيرد ولى اگر حجّ نيابى انجام داد صحيح است و ذمّه منوب عنه فارغ مى شود، امّا اجاره باطل است و مستحقّ اجرت المثل است و قصد حج استحبابى براى خودش اثرى ندارد و حجة الاسلام محسوب مى شود مگر قصدش به نحوى باشد كه به قصد قربت خلل ايجاد كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود، عالم باشد و يا جاهل. (آداب و احكام حج، مسأله 115). آية الله فاضل: حج او صحيح است هر چند معصيت كرده است. آية الله مكارم: حج نيابتى او صحيح است، هرچند گناه كرده است و حج استحبابى او حج وجوبى محسوب مى شود. (109)109 . آية الله بهجت: ورثه پيش از استيجار براى حج، مى توانند در تركه تصرف كنند در صورتى كه قصد استيجار داشته باشند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه مرده و حجة الاسلام بر او بوده، ورثه پيش از استيجار براى حج نمى توانند در تركه تصرف كنند، خواه هزينه حج برابر تركه باشد يا كمتر از آن، بنابر احتياط، بلى اگر تركه خيلى زياد باشد و ورثه ملتزم به اداى حج شوند، مى توانند تصرف كنند.آية الله خامنه اى: در خصوص اختيار ورثه نسبت به تصرف در تركه و عدم آن، نظر ايشان يافت نشد. آية الله سيستانى: براى ورثه جايز نيست تا زمانى كه ذمّه او به حج مشغول است; به طورى در ميراث تصرّف نمايند كه منافى با قضاى حج ميّت از ميراث باشد. (مناسك، مسأله 76). آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حتى در صورتى كه تركه بيش از مخارج حج باشد، بنابر احتياط واجب تصرّف در اموال ميّت جايز نيست. (آداب و احكام حج، مسأله 104).آية الله فاضل: بلى اگر تركه بيشتر از مخارج حج باشد بهتر است تصرّف نكنند. آية الله مكارم: مگر اين كه بناى قطعى بر اداى حج داشته باشد، در اين صورت تصرف جايز است. 110 . آية الله بهجت: تأخير در اداى دَيْن بدون عذر جايز نيست. 111 . آية الله سيستانى: احوط اين است كه فوراً براى فارغ شدن ذمّه او اقدام نمايند، هرچند باؤاستيجار از تركه، و اگر در همان سال استيجار از ميقات ميسّر نشد، به احتياط واجب بايد از بلد استيجار كنند و تأخير نيندازند هر چند بدانند در سال بعد، از ميقات ميسّر مى شود، ولى در اين صورت مازاد بر اجرت حج از ميقات را، از سهم صغار ورثه به حساب نياورند. (مناسك، مسأله 79). 112 . آية الله خامنه اى: مگر اين كه وصيّت كرده باشد مخارج حج از ثلث پرداخت شود كه در اين صورت بر وصاياى مستحبّه مقدم است و اگر ثلث وافى نبود كمبود آن از اصل تركه ميّت اخراج مى شود. آية الله سيستانى: مگر اين كه وصيّت كند از ثلث خارج شود و ثلث كافى باشد و اگر كافى نباشد از ساير تركه بايد تكميل شود. آية الله مكارم: مگر اين كه وصيّت كند از ثلث خارج شود. 113 . آية الله بهجت: دين مقدم است حتى بر وصيت ولى در زايد بايد با اجازه ورثه باشد و بنابر احتياط زايد را بين غير صغار تقسيم نمايند. آية الله سيستانى: بنابر احتياط واجب، ولى مازاد بر اجرتِ متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نياورند. 114 . نظريات آيات عظام در اين مسأله، در ذيل مسأله 41 گذشت. (115)115 . حكم رجوع به كفايت، در مسأله 40 گذشت. 116 . آية الله بهجت: در صورتى كه مطالبه مهر از شوهر ناراحتى و يا مشكلاتى در زندگى ايجاد نكند وى مستطيع است و مطالبه مهر منعى ندارد بلكه لازم است، ولى اگر موجب دردسر و ناراحتى براى وى شود و يا مراجعه به حاكم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نيست. (پرسشهاى جديد حج، س3). (و نيز مراجعه به حاشيه مسأله 19 مفيد است). 117 . آية الله تبريزى: اگرمطالبه مهريّه موجب ناراحتى هايى شود كه زن در زندگى اش به حرج و مشقّت بيفتد، حج بر او واجب نيست. آية الله خويى: يعنى مطالبه بر او حرجى يا در آن خوف ضرر باشد. حج بر او واجب نيست.