مناسک حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناسک حج - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

م ـ از گلها يا سبزى هايى كه بوى خوش مى دهد بايد(613) اجتناب كند، مگر بعضى انواع كه صحرايى است; مثل « بومادران » و « درمنه » و « خزامى » كه مى گويند از خوشبوترينگلها است.

م ـ احتياط آن است كه از « دارچينى » و « زنجبيل » و « هل » و امثال آن ها اجتناب كند، اگرچه اقوى حرام نبودن آن ها است.

م ـ از ميوه هاى خوشبو; از قبيل سيب و بِه، اجتناب لازم نيست و خوردن آن ها و بوييدن آن ها مانع ندارد، ليكن احتياط(615) آن است كه بوييدن را ترك كند.

م ـ اقوى(616) حرمت گرفتن دماغ است از بوى بد، لكن فرار كردن از بوى بد به تند رفتن عيب ندارد.

م ـ خريد و فروش عطريات اشكال ندارد ليكن نبايد آن ها را براى امتحان بو كند يا استعمال كند.

م ـ كفاره استعمال بوى خوش يك گوسفند است بنابر احتياط واجب.

كفايت كند، ليكن احتياط در تعدد است، و اگر در اوقات متعدده استعمال كرد احتياط(623) تركنشود، و اگر بعد از استعمال كفاره داد و باز استعمال كرد واجب است كه باز كفاره بدهد.

ششم ـ پوشيدن چيز دوخته;(625) مثل پيراهن و زير جامه و قبا و امثال آن ها.

م ـ چيزهايى كه شبيه به دوخته است; مثل پيراهن هايى كه با چرخ يا با دست مى بافند يا چيزهايى را كه با نمد به شكل بالاپوش مى مالند; مثل كليجه و پستك و كلاه و غير آن، جايز نيست(626) پوشيدن آنها.

م ـ احوط(628) اجتناب از مطلق دوخته است، هرچند كم باشد; مثلكمربند(629) دوخته و شب كلاه.

م ـ اگر به لباس دوخته احتياج پيدا كرد جايز است بپوشد، ولى كفاره بايد بدهد.

م ـ جايز است گره زدن لباس احرام را، ولى احتياط در گره نزدن است و احتياط واجب آن است كه لنگ را به گردن گره نزنند.

م ـ جايز است كه لباس احرام را با سوزن يا چيز ديگر، بعضى را به بعضى وصل كند، گرچه احتياط در ترك است.

م ـ از براى زن ها جايز است لباس دوخته، هرقدر مى خواهند بپوشند و كفاره ندارد، بلى جايز نيست(635) از براى آنها پوشيدن « قفازين » و آن چيزى بوده كه زنهاى عرب در آن پنبه مى گذاشتند و دست مى كردند براى حفظ از سرما.

م ـ كفاره پوشيدن لباس دوخته، يك گوسفند است.

م ـ اگر يك قسم لباس بپوشد، مثل پيراهن، و كفاره بدهد و باز پيراهن ديگر بپوشد يا آن را كه پوشيده بكند و باز بپوشد بايد براى دفعه ديگر نيز كفاره بدهد.

م ـ احتياط واجب آن است كه اگر چند لباس از يك نوع بپوشد مثل چند قبا يا چند پيراهن، چه در مجلس واحد يا در مجالس عديده،(641) براى هر يك كفاره بدهد.

و احتياط واجب اجتناب از مطلق سرمه است كه در آن زينت باشد، بلكه اگر بوى خوش(645) داشتهباشد بنابر اقوى حرام است.

م ـ حرام بودن سرمه كشيدن، به زن اختصاص ندارد و براى مرد نيز حرام است.

م ـ در اين حكم فرقى بين زن و مرد نيست.

م ـ نگاه كردن به اجسام صاف صيقل داده شده كه عكس در آن پيداست و نگاه كردن در آب صاف اشكال(649) ندارد.

م ـ در نظر كردن به آينه كفاره(653) نيست، ليكن مستحب است كه بعد از نگاه كردن لبيك بگويد.

م ـ اگر در اطاقى كه ساكن است(654) آينه باشد و بداند كه گاهى چشم او سهواً به آينه مى افتد اشكال ندارد، ليكن احتياط آن است كه آن را بردارد يا چيزى روى آن بيندازد.

م ـ احتياط(655) آن است كه به آينه نگاه نكند، اگرچه براى زينت نباشد.

م ـ اين حكم اختصاص به مردان دارد و براى زن مانع ندارد.

دهم ـ فسوق.

م ـ قَسَم اگر به لفظ « الله » باشد يا مرادف آن; مثل « خدا » در زبان فارسى، جدالاست، و اما قَسَم به غير خدا، به هر كس باشد، ملحق به جدال نيست.

م ـ احتياط واجب الحاق ساير اسماء الله است به لفظ جلاله، پس اگر كسى قَسَم بخوردبه«رحمان» و«رحيم» و«خالق سموات وارض»، جدال محسوب مى شودبه احتياط واجب.

م ـ در مقام ضرورت، براى اثبات حقى يا ابطال باطلى جايز است قَسَم بخورد به جلاله و غير آن.

م ـ اگر در جدال راستگو باشد، در كمتر از سه مرتبه چيزى بر او نيست مگر استغفار،و در سه مرتبه كفاره بايد بدهد و كفاره آن يك گوسفند است.

* م ـ اگر در جدال دروغگو باشد احتياط واجب آن است كه در يك مرتبه يك گوسفندكفاره بدهد ودر دو مرتبه يك گاو و در سه مرتبه يك شتر بلكه خالى از قوت نيست.

* م ـ اگر در جدال به دروغ، در دفعه اول يك گوسفند كفاره ذبح كرد، بعيد نيست(673) كه اگر بعد از آن جدال كند به دروغ، كفاره آن يك گوسفند باشد نه گاو.

* م ـ اگر در جدال به دروغ، دو مرتبه جدال كرد و يك گاو ذبح كرد براى كفاره و بعد يك مرتبه ديگر جدال كرد به دروغ، ظاهراً يك گوسفند(674) كفاره است و اگر بعد از ذبح گاو دو مرتبه دروغ گفت و جدال كرد ظاهراً يك گاو(675) كفاره آن است.

* م ـ اگر به راست جدال كرد بيشتر از سه(676) مرتبه، هرچند باشد يك گوسفند كفاره است مگر آن كه بعد از سه مرتبه كفاره بدهد، در اين صورت اگر سه مرتبه ديگر جدال كند به راست بايد يك گوسفند ذبح كند.

* م ـ اگر به دروغ ده مرتبه يا بيشتر جدال كند، كفاره يك شتر است ظاهراً، مگر آن كه پس از سه مرتبه يا زيادتر، كفاره را ذبح كند كه در اين صورت در دفعه اول گوسفند و در دفعه دوم گاو و در دفعه سوم شتر است.

* م ـ جايز نيست(683) انداختن شپش و كك را از بدن.

* م ـ جايز نيست(684) نقل كردن آن را از مكانى كه محفوظ است به جايى كه از آن ساقط شود و بيفتد و احتياط(685) آن است كه به محلى كه در معرض آن است كه بيفتد نقل ندهد.

* م ـ احتياط مستحب(686) آن است كه آن را از محلى به محل ديگر از بدن نقل ندهند اگر مكان اول محفوظ تر باشد.

* م ـ بعيد نيست كه در كشتن يا انتقال دادن، كفاره نباشد، ليكن احتياطاً(687) يك كف از طعام صدقه بدهد.

سيزدهم ـ انگشتر به دست كردن; به جهت زينت و اگر براى استحباب باشد مانع ندارد.

م ـ اگر انگشتر به دست كند، نه براى زينت و نه براى استحباب; مثل آن كه براى خاصيتى به دست كند، اشكال ندارد.

م ـ احتياط واجب(689) آن است كه محرم « حنا » براى زينت نبندد، بلكه اگر زينت باشد ولو قصد نكند احتياط در ترك است، بلكه حرمت(690) آن، در هر دو صورت، خالى از وجه نيست.

م ـ اگر قبل از احرام « حنا » ببندد، چه به قصد زينت باشد يا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام بماند يا نماند، مانع ندارد ولى احتياط خوب است.

م ـ انگشتر به دست كردن و حنا بستن كفاره ندارد.

چهاردهم ـ پوشيدن زيور است براى زن به جهت زينت.

م ـ اگر زيور زينت باشد احتياط واجب(693) آن است كه ترك كند هرچند قصد تزيين نداشته باشد بلكه حرمت آن خالى از قوت نيست.

م ـ زيورهايى را كه عادت داشته به پوشيدن آن، قبل از احرام لازم نيست براى احرام بيرون بياورد.

م ـ زيورهايى را كه عادت داشته به پوشيدن آن، نبايد(695) به مرد نشان دهد، حتى به شوهر خود.

م ـ پوشيدن زيور حرام است ولى كفاره ندارد.

پانزدهم ـ روغن ماليدن به بدن.

م ـ احوط(697) بلكه اقوى حرام بودن ماليدن روغن است، اگرچه بوى خوش در آن نباشد.

م ـ جايز نيست روغنى كه بوى خوش در آن است استعمال كند پيش از احرام، اگر اثرش باقى مى ماند تا وقت احرام.

م ـ اگر از روى اضطرار و احتياج روغن بمالد عيبى ندارد.

م ـ خوردن روغن مانع ندارد اگر در آن بوى خوش مثل زعفران نباشد.

م ـ اگر در روغن بوى خوش نباشد در ماليدن آن كفاره نيست.

م ـ اگر در روغن بوى خوش باشد كفاره آن(701) يك گوسفند است اگرچه از روى اضطرار(702) باشد.

شانزدهم ـ ازاله مو از بدنِ خود يا غير خود، چه مُحرم باشد چه مُحِلّ.

م ـ درحرمت ازاله مو، فرقى نيست ميان كم و زياد، بلكه ازاله يك مو نيز حرام است.

م ـ ازاله مو، اگر از روى ضرورت باشد عيب ندارد;(704) مثل زيادى شپش و درد سر و موى چشم كه اذيت مى كند.

م ـ اگر در وقت غسل يا وضو(705) مويى بدون قصد كنده شود اشكال ندارد.

م ـ در ازاله مو فرقى نيست بين تراشيدن يا نوره ماليدن يا كندن يا قيچى كردن و غير آن.

بايد به شش(707) مسكين بدهد، يا سه روز روزه بگيرد، يا يك گوسفند قربانى كند. و « مُد » يك چارك (ده سير) است تقريباً.

م ـ اگر تراشيدن از روى ضرورت نباشد احتياط واجب(708) آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد، بلكه تعيّن گوسفند در اين صورت بعيد نيست.

* م ـ اگر از زير هر دو بغل خود ازاله مو كند بايد يك گوسفند ذبح كند براى كفاره،بلكه احتياط(710) آن است كه اگر از زير يك بغل هم ازاله مو كند يك گوسفند كفاره بدهد.

م ـ احتياط واجب آن است كه اگر موى سر(712) را ازاله كند به غير تراشيدن، كفاره تراشيدن را بدهد.

م ـ اگر دست بكشد به سر يا ريش خود و يك مو يا بيشتر بيفتد، احتياط(713) آن است كه يك كف طعام صدقه بدهد.

هفدهم ـ پوشانيدن مرد سر خود را، به هرچه او را بپوشاند.

م ـ احتياط واجب(714) آن است كه سر را به چيزهاى غير پوششى هم نپوشاند; مثل گل و حنا و دوا و پوشال و غير اينها.

م ـ احتياط واجب آن است كه چيزى بر سر نگذارد; مثل بار براى حمل، كه سر به آن پوشيده شود.

م ـ جايز است(715) به بعض بدن خود، سر را بپوشاند; مثل آن كه دست ها را روى سر بگذارد، ليكن(716) احتياط در ترك آن است.

م ـ در حكم سر است بعض(719) سر، پس نبايد بعض سر را هم بپوشاند و نه زير آب يا مايع ديگرى كند.

م ـ گوشها ظاهراً(720) از سر محسوب است پس نبايد آن ها را پوشانيد.

م ـ پوشانيدن رو براى مردان مانع ندارد و از سر محسوب نيست، پس در وقت خواب مانعى از پوشاندن آن نيست.

م ـ گذاشتن بند خيك آب بر سر، از حكم پوشش استثنا شده و مانع ندارد.

م ـ دستمالى را كه براى سردرد به سر مى بندد عيب ندارد.

م ـ گذاشتن سر روى بالش براى خوابيدن مانع ندارد.

م ـ اگر پارچه اى را روى كمانى بيندازند; به نحوى كه بالاى سر باشد و سر را زير آن كند براى حفظ از پشه، مانع ندارد و همچنين رفتن در پشه بند اشكال ندارد.

م ـ زير دوش حمّام رفتن براى مُحرِم مانع ندارد، ليكن زير آبشارى كه سر را فرو گيرد جايز نيست.

م ـ اگر سر را شست نبايد(723) با حوله و دستمال خشك كند و بعض سر هم در حكم همه است.

م ـ در وقت خوابيدن، مرد نبايد سر خود را بپوشاند و اگر بدون التفات پوشانيد بايد فوراً آن را باز كند و همينطور اگر از روى فراموشى پوشانيد واجب است فوراً سر را باز كند و مستحب است تلبيه بگويد بلكه احوط است گفتن آن.

/ 130