مناسک حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناسک حج - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«أللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَاَمِينِكَ وَحَبِيبِكَ وَنَجِيِّكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، أللَّهُمَّ كَما بَلَّغَ رِسالاتِكَ وَجاهَدَ في سَبِيلِكَ وَصَدَعَ بِأَمْرِكَ وَاُوذِي في جَنْبِكَ وَعَبَدَكَ حَتّى أتاهُ الْيَقِينُ، أللَّهُمَّ أقْلِبْني مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً بِأفْضَلِ ما يَرْجِعُ بِهِ أحَدٌ مِنْ وَفْدِكَ مِنَ الْمَغْفِرةِ وَالْبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْعافِيَةِ».

و مستحب است وقت بيرون آمدن از باب حناطين، كه مقابل ركن شامى است، بيرون رود و از خداوند متعال توفيق مراجعت را بطلبد و وقت بيرون رفتن يكدرهم خرما خريده و آن را بر فقرا تصدّق نمايد.

مسائل متفرقه

م ـ در وقتى كه در «مسجد الحرام» يا «مسجد النبى» نماز جماعت منعقد شد،مؤمنين نبايد از آنجا خارج شوند و بايد از جماعت تخلف نكنند و با ساير مسلمين به جماعت

(1)

1 ـ نظريه آيات عظام در اين مسأله، ذيل مسأله 194 و 173 گذشت.

نماز بخوانند.

م ـ سجده نمودن بر تمام اقسام سنگها; چه مرمر باشد يا سنگهاى سياه معدنى يا سنگ گچ و آهك، قبل از آنكه پخته شود جايز است(2) و سنگهايى كه در «مسجد الحرام» از اين قبيل است سجده بر آنها اشكال ندارد و همينطور در «مسجد رسول الله(صلى الله عليه وآله)».
م ـ تخيير بين قصر و اتمام در مكه و مدينه اختصاص(5) به مسجد الحرام و مسجد النبى

(1)

1 ـ آية الله بهجت: اگر كار ضرورى ندارند خارج نشوند و خوب است شركت كنند.

آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بلى نماز مجزى است در صورتى كه قرائت حمد و سوره را براى خود آهسته قرائت كند و اگر نمى شود به نحو حديث نفس بخواند و در نماز جمعه بعد از فراغ از آن، با آنها، نماز ظهر را اعاده كند.

آية الله صافى: نماز با عامّه در حال ضرورت بى اشكال است و در غير حال ضرورت شركت در جماعات آنان اگر موجب تأليف قلوب آنها و دفع اتّهام به شيعه باشد خوب است و اعاده آن لازم نيست اگر چه موافق با احتياط است و خروج از مسجد در هنگام اقامه جماعات و يا ايستادن و شركت نكردن شايسته نيست، بلى اگر ضرورتى ايجاب كند مانع ندارد. (آداب و احكام حج).

آية الله گلپايگانى: نماز باعامّه درحال ضرورت بى اشكال است ودر غيرحال ضرورت شركت در جماعت آنان خوب است، لكن با تمكّن نماز را با شرايط كامل اعاده كند. ( آداب و احكام حج، مسأله 1025 ).

2 ـ آيات عظام بهجت، خامنه اى، فاضل: بلكه به گچ و آهك پخته و آجر و كوزه گلى و مانند آن هم مى شود سجده كرد.

آية الله سيستانى: بلكه بعد از پخته شدن نيز جايز است.

3 ـ آية الله فاضل: اگر خلاف تقيه ولو تقيّه مداراتى است نماز را به جماعت نخوانند.

4 ـ آيات عظام اراكى، صافى، گلپايگانى: در صورتى كه مفسده داشته باشد.

آية الله بهجت : برگزار نمودن نماز جماعت در هتلها و مسافر خانه ها در مكّه و مدينه مانعى ندارد اگر مستلزم مفسده نباشد.

آية الله خويى: متعرض اين مسأله نشده اند.

آية الله سيستانى : اگر خلاف تقيه نباشد اشكال ندارد ولى شركت در جماعت مسلمين بهتر است.

آية الله مكارم : نماز جماعتهاى كاروانى و بزرگ اشكال دارد ولى نماز چند نفرى اشكال ندارد.

مى توانند در جماعت ساير مسلمين در مساجد شركت كنند و نماز را به جماعت بخوانند.

5 ـ آية الله بهجت: مسافر مى تواند در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و ... نمازش را تمام بخواند و احتياط در اين است كه نماز را شكسته بخواند ولى اگر بخواهد در جايى كه اوّل جز و اين مسجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه شكسته بخواند.

آية الله تبريزى: در همه مكه و مدينه قديم مى تواند قصر و تمام بخواند. ( استفتائات، س 129 ).

آيات عظام خامنه اى، سيستانى، صافى، صانعى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى: مى تواند در تمامى دو شهر مكه و مدينه نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجد الحرام و مسجد النبى ندارد.

آية الله خويى: ظاهراً اختصاص ندارد بلكه اين حكم در شهر قديمى مكه و مدينه جارى است. ( منهاج الصالحين، مسأله 925 ). [ قيد قديمى در منهاج نيست بلكه در استفتائات و در بعض مناسك مذكور است ].

دارد و در تمام مكه و مدينه جارى نيست بلى اختصاص به مسجد اصلى ندارد و در جاهاى توسعه داده شده مسجد هم جارى است، هرچند احتياط اقتصار بر مسجد اصلى است پس در تمام مسجد فعلى مسافر مى تواند نماز را تمام بخواند همانطور كه مى تواند شكسته بخواند.

م ـ در تقصيرهايى كه در عمره تمتع كرده است، احتياط واجب(1) آن است كه گوسفند يا غير آن را در مكه سر ببرد و اگر در حج تقصير كرد در منى سر ببرد و اگر ترك كرد آن را و برگشت به محل خود، در محل خود بكشد و صدقه بدهد.

1 ـ آية الله خامنه اى: محل ذبح كفاره صيد در عمره مكه است و در حج منى است و احتياط آن است كه در ديگر كفارات نيز به همين نحو عمل كنند.

آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورت تمكّن بايد كفارات در احرام عمره را.... ( آداب و احكام حج، ص 172 ) و در صورت عدم تمكّن مالى يا پيدا نشدن فقير مؤمن در بلد خود يا جاى ديگر ذبح كند.

آية الله فاضل: احتياط اين است كه كفّاره محرمات احرام عمره در مكّه ذبح شود و كفّاره محرمات احرام حج در منى، ولى فعلا كه گوشت آن در آن دو مكان مصرف فقراى مؤمن نمى شود، ذبح در وطن جايز بلكه مطابق احتياط است، تا به مصرف فقراى مؤمن برسد.

آية الله مكارم: احتياط مستحب آن است....

(2)

2 ـ آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: جاى كشتن كفاره شكار در احرام عمره، مكه مكرمه است و جاى كشتن كفاره شكار در احرام حج، منى است. كفاره اى كه بر محرم براى غير از شكار واجب شده است، اظهر اين است كه مى تواند كشتنش را تا بازگشت از حج تأخير انداخته و هرجا بخواهد بكشد. و بهتر اين است كه كفاره را در حج، خود بكشد.

آية الله سيستانى: و جاى كُشتن كفاره واجب شده به علت شكار در عمره مفرده، مكّه مكرّمه مى باشد و جاى كفاره واجب شده به علّت شكار در احرام حج يا عمره تمتع، منى مى باشد، و همچنين است بنابر احتياط، كفاره واجب شده به علت ساير محرمات احرام غير شكار. ( مناسك، مسأله 283 ). و اگر آن را از روى عذر و يا بدون عذر در منى نكشت تا آنكه برگشت، بنابر اظهر جايز است آن را در هرجا خواست بكُشد. ( مناسك، مسأله 284 ).

آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورت امكان نايب بگيرد تا از طرف او در مكه يا منى ذبح شود.

آية الله نورى: در صورت نداشتن قدرت مالى يا پيدا نكردن فقير مؤمن مى تواند در شهر خود يا جاى ديگر ذبح كند.

م ـ كسى كه در ميقات يا محاذى آن يا جاى ديگرى كه تكليف اقتضا مى كرد محرم شد نمى تواند احرام خود را به هم بزند و مُحل شود براى رفتن به مدينه منوّره يا براى مقصد ديگرى، و اگر لباس احرام را هم بكند و قصد بيرون آمدن از احرام را بكند، احرامش به هم نمى خورد و آنچه بواسطه احرام بر او حرام شده حلال نمى شود و اگر كارى كه موجب كفاره است بجا آورد بايد كفاره بدهد.

م ـ اگر بواسطه عذرى; مثل مرض، نتواند لباس دوخته خود را بكند و لباس احرام بپوشد، بايد در ميقات يا محاذات آن نيت عمره و يا حج كند و لبّيك بگويد و كافى است، و هر وقت عذرش برطرف شد جامه دوخته را بكند، و اگر لباس احرام نپوشيده بپوشد، و لازم نيست به ميقات برگردد، ولى براى پوشيدن لباس دوخته بايد يك گوسفند قربانى(1) كند.

م ـ كسى كه از روى ندانستن مسأله يا نسيان از حكم يا موضوع يا غفلت، بعضى از محرمات احرام را ارتكاب نمود كفاره ندارد مگر صيد كه در هر صورت كفاره دارد، پس در غير صيد ارتكاب از روى عمد و علم موجب كفاره است.

1 ـ نظريه آيات عظام در ذيل مسأله 350 گذشت.

(2)

2 ـ آية الله بهجت: نسبت به موارد فوق، در مورد اوّل بعد از اينكه مقدارى از سعى را در عمره تمتع فراموش نموده اين اضافه را دارند: يا ناخن هاى خود را بگيرد به خيال اينكه احرامش تمام شده. ( مناسك، مسأله 225 ).

آية الله تبريزى، آية الله خويى: هرعملى غيراز صيد،كه ازمحرم ازروى جهل ونسيان سر بزند كفاره ندارد، مگر موارد ذيل:

آن كه طواف فريضه حج يا عمره را فراموش نموده و با عيال خود نزديكى نمايد يا مقدارى از سعى را در عمره تمتع فراموش نموده و از احرام درآمد به اعتقاد اين كه فارغ شده است از سعى و يا آن كه بعد از سعى و قبل از تقصير به جهت ندانستن حكم با زن خود نزديكى كند.

كسى كه دست خود را بيخود بر سر يا ريش خود بكشد و يك يا بيشتر مو از آن بيفتد.

آن كه بدن خود را روغن مالى كند از روى نادانى.

آية الله سيستانى: با حاشيه مذكور موافق اند با اين فرق كه ايشان مورد نزديكى بين سعى و تقصير را ذكر نفرموده اند و در مورد آخر، روغن مالى به روغن خوشبو را موجب دانسته اند. (حكم تمام اينها در جاى خود ذكر خواهد شد ان شاء الله تعالى).

آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و بعض موارد ديگر كه در چاپ اخير مناسك مذكور است.

م ـ عمره تمتع و حج تمتع بايد در يكسال واقع شوند، پس اگر در يك سال عمره تمتع بجا آورد و در سال ديگر حج تمتع صحيح نمى باشد.

* م ـ كسى كه وظيفه اش حج تمتع است، بايد در حالى كه مى خواهد احرام عمره ببندد نيت آن داشته باشد كه عمره تمتع كند و بعد از آن حج تمتع، اگرچه به نيت ارتكازى اجمالى، پس اگر نيت عمره مفرده بكند و بعد بخواهد آن را عمره تمتع قرار دهد حج او اشكال پيدا مى كند.

م ـ اگر بعد از مشغول شدن به حج تمتع، شك كند كه عمره تمتع را بجا آورده يا نه يا شك كند كه صحيح بجا آورده يا نه، اعتنا نكند و عملش صحيح است.

(1)

1 ـ آية الله بهجت: جواز عدول از عمره مفرده در ماههاى حج، به عمره تمتّع، محل تأمّل و احتياط است، و اگر در اشهر حج به عمره مفرده محرم شد و داخل مكّه شد و وقت ضيق باشد از حج تمتّع، مى تواند با قصد، عدول به عمره تمتع نمايد در صورتى كه به سببى واجب نشده باشد بقا بر عمره مفرده بر او، با احتياط در اراقه دم (كتاب حج افراد، ص4 و مناسك شيخ، ص90).

آية الله تبريزى: اگر در ماه هاى حج عمره مفرده انجام دهدمى تواند آن را بجاى عمره تمتع حساب كند.

آية الله خويى، آية الله فاضل: اگر در ماههاى حج، عمره مفرده انجام دهد و تا وقت حج اتفاقاً در مكه بماند، مى تواند آن را عمره تمتع قرار داده و حج تمتع بجا آورد، و در اين حكم بين حج واجب و مستحب فرقى نيست. ( مناسك، مسأله 142 ).

آية الله سيستانى: اگر در ماههاى حج عمره مفرده انجام دهد و تا روز هشتم ذى حجه در مكه بماند و قصد حج كند عمره اش تمتع به حساب مى آيد و بايد حج تمتّع انجام دهد و فرقى بين حج واجب و مستحب نيست. (مسأله 142)

آية الله مكارم: ولى از عمره مفرده ( اگر در ماههاى حج واقع شده باشد ) به عمره تمتّع جايز است ولى اين در مورد حج مستحبىّ است.

م ـ در هر يك از اعمال عمره و حج، اگر شك كند بعد از آنكه وارد عملى شده باشد كه مترتب بر اوست، اعتنا نكند; چه شك كند كه آورده يا نه، يا شك كند كه صحيح آورده يا فاسد.

م ـ بايد عمره تمتع و حج تمتّع، هر دو در ماههاى حج واقع شود و ماههاى حج ; شوال و ذى قعده و ذى حجه است. پس اگر كسى در شوال يا ذى قعده عمره تمتع بجا آورد و در موقع حج، حج تمتع بجا آورد صحيح است، و اگر قبل از شوال بخواهد عمره تمتع بجا آورد صحيح نيست، اگرچه بعض اعمال عمره قبل از شوال واقع شود و بقيه در شوال يا ساير ماههاى حج.

م ـ كسى كه به احرام عمره تمتع وارد مكه، شد در صورتى كه حج او فوت شده قصد عمره مفرده كند و به همان احرامى كه بسته، عمره مفرده بجا آورد و از احرام خارج شود، و اگر حج بر او مستقر بوده يا سال ديگر شرايط استطاعت را دارا باشد بايد به حج برود.

م ـ شرايطى كه براى هدى است كه در حج تمتع بايد ذبح كند هيچيك در حيوانى كه براى كفاره تقصير بايد قربانى كند معتبر نيست پس مى تواند گوسفند خصى و معيوب را براى كفاره قربانى كند.

* م ـ غير از هدى تمتع، از هدى هايى كه براى كفاره يا چيز ديگر بر انسان واجب مى شود، نمى تواند شخص كفاره دهنده از گوشت آنها بخورد(2) و اما از قربانى استحبابى جايز است بخورد.

م ـ مصرف كفارات: فقرا و مساكين هستند.

/ 130