سخن حكيم بن جبله شهيد جنگ جمل - ترجمه الغدیر جلد 17

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 17

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخن حكيم بن جبله شهيد جنگ جمل

ابو عمر در وصف وى ميگويد: مردى بزرگ و صالح و ديندار بود و افراد قبيله اش به او احترام گذاشته از وى پيروى ميكردند. و مسعودى او را سرورى زاهدو پارسا شمرده و ستوده است.

وى يكى از سران مخالفين عثمان در بصره بوده است. مسعودى مينويسد:

وقتى مردم ازكارهاى عثمان آن انتقادات را كردند از جمله كسانى كه راهى مدينه شد حكيم بن جبله بود. ذهبى ميگويد: از كسانى بوده است كه عليه عثمان رضى الله عنه تبليغ و تحريك ميكردند.

خفاف طائى در شرح قضيه عثمان ميگويد: مكشوح او را محاصره كرد، و حكيم عليه او حكم داد، و محمد "بن ابى بكر" و عمار عهده دار اجرايش شدند. و سه تن به كار "سرنگونى و خلع و قتلش" همت گماشتند:

عدى بن حاتم، مالك اشتر، و عمرو بن حمق. و دو تن در اين راه خيلى تلاش نمودند و آنها عبارتند از طلحه و زبير...

ابو عمر ميگويد: او از جمله كسانى بود كه عثمان را بخاطر عبد الله بن عامر و ساير استانداران و كارمندان عاليرتبه دولت او، مورد انتقاد قراردادند.
ابو عبيد ميگويد: در جنگ جمل پاى حكيم قطع شد. پاى خويش را گرفته بطرف كسى كه آنرا قطع كرده بود پيش رفت، و او را چندان باهمان پا زد تا به قتل رسانيد، و در همان حال اين شعر رزمى را ميخواند:

اى جان! ميارام! چون بهترين دعوت كننده ترا فرا خوانده است

پايم اگر بريده گشت چه باك! زيرا دست هنوز دارم!

مى بينيم اين قهرمان سترگ و زاهد ديندار از پيشتازان راه مبارزه با عثمان است و چندان پيش رفته كه ريختن خون او و تشكيل اجتماعات عليه او را جايز دانسته است، و با وجود همه اين كارها در نظر آن جماعت " صالح " و " پارسا " است و زبان به ستايش و سپاسش ميگشايند، و اينكارها صفحه تاريخ زندگيش را سياه نكرده و در صلاح و پاكى و دينداريش خللى وارد نساخته است. اينها ثابت مينمايد كه عثمان نميتواند زمامدارى عادل و راسترو و بر صراط اسلام شمرده شود!

/ 177