نظريه طلحه
عضو شوراى شش نفره، و يكى از ده نفرى كه- ميگويند- مژده بهشت يافته اند1- مولاى متقيان وضع طلحه را در برابر عثمان با طرح سه فرض ممكن، مشخص كرده است: " بخدا فقط باين سبب شتابان به خونخواهى عثمان برخاسته كه ترسيده او را بجرم قتل عثمان مورد تعقيب قرار دهند، زيرا او در مظان اتهام به آن است. بعلاوه از جماعت مخالفان عثمان هيچكس بشدت او در شوراندن مردم نكوشيده است. بنابراين با تظاهر به خونخواهى عثمان خواسته مغلطه نمايد و وضع خود را بپوشاند و ديگران را درباره خويش به شك و ترديد دچار سازد. بخدا در مورد عثمان يكى از اين سه وضع "شرعى" را داشته و وضعش نميتوانسته از اين سه صورت خارج باشد:
الف- در صورتيكه عثمان ظالم بوده است- چنانكه او مدعى است- بايستى قاتلينش را كمك ميكرد يا به طرفدارانش جمله مينمود. ب- در صورتيكه مظلوم بوده است بايستى از اودر برابر مخالفانش دفاع كرده بانها ميفهماند كه از قتلش صرفنظر نمايند. ج- در صورتيكه در وضع عثمان شك ميداشت و نميدانست ظالم است يا مظلوم، بايستى كناره جسته هيچ طرف را نميگرفت و مردم را با عثمان وا ميگذاشت. اما طلحه هيچيك از اين سه كار را نكرده و موضعى گرفته است كه با هيچ وجه فقهى تطبيق نمينمايد و دلائلش در توجيه اتخاذ آن پذيرفتنى نيست "
ابن ابى الحديد در شرح اين فرمايش ميگويد: " اگر گفته شود طلحه نخست معتقد بود خون عثمان را ميتوان ريخت ولى بعدها و پس از قتل عثمان
از اين عقيده بگشت و معتقد شد قتلش حرام بوده و قاتلينش بايد مجازات شوند.