تقريظى از استاد توانا سلمان دواح زبيدى - ترجمه الغدیر جلد 17

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 17

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تقريظى از استاد توانا سلمان دواح زبيدى

هشت جلد كتاب " غدير " را بررسى كردم و آن را كتابى عظيم يافتم حاوى دلائل قاطع و روشن و براهين درخشان، و داستانگوى عشقى كه به خاندان پيامبر "ص" داريد و اخلاصى كه ميورزيد و فداكاريها كه در راه آشكار كردن حق ونابودى باطل كرده ايد.

سرور من بى مبالغه ميگويم اثرى بوجود آورده ايد كه گذشتگان هرگز نتوانسته و نمى توانسته اند بوجود آورند و نه آيندگان از عهده اش برخواهند آمد. سعى يى را كه در طول سالهاى متمادى مبذول داشته و موانع دشوارى را كه از سر راه تتبع و بررسى و كاوش در اسناد تاريخى و احاديث برداشته ايد تا آنچه را خواسته ايد براى افكار عمومى ثابت كنيد و روشن داريد با اتمام اين كتاب ارزنده به هدف نائل آورده ايد.

" غدير " اى سرور من كتابى سرشار از گوهر درخشنده است كه در پرتوش حقائق پوشيده و در پرده را ميتوان ديد و شناخت و با آشكاريش هر باطلى را كه جلوه ميفروخت ره زوال سپرد. بسا گمگشته كه در روشنائى آن مشعل فروزان، راه حقيقت گرفت و درك درست، به خردش راه يافت.

بسا كه افراشتگى پرچم حق را آرزو ميبردند و در اين آرزو شوق و هيجان مى نمودند با ظهور اين اثر بزرگ بمقصود ديرين رسيده سرفراز گشتند.

سلمان عباس دواح زبيدى

10 رمضان 1370 ه

15 ژوئن 1951 م

جلد هفدهم

مشتمل است بر:

1- شرح حال جمعى از اصحاب پيامبر "ص"

2- بررسى پاره اى مطالب تاريخى كه جنايتكاران جعل كرده اند، و كتابها كه دلالان جهل و غرض نوشته اند.

3- ارزيابى آنچه در ماجراى كشته شدن " عثمان " آمده است:
بنام خداوند بخشاينده مهربان

منزهى تو حق نداريم جز تو مراد و دوستدارى بگيريم. براستى و بدرستى ميگويم كه حتما و بايست كه در حق خدا جز راست نگويم. بعضى از مردم هستند كه درباره خدا بدون اينكه علمى داشته باشند يا مايه هدايتى يا كتابى روشنگر، بمجادله مى پردازند. و ما كتابى در اختيار داريم كه سخن براستى ميراند، كتابى كه حقيقت را تصديق مينمايد و بزبان رسا و روشن "يا عربى" است. اين كتابم را ببر و به ايشان برسان و آنگاه روى از آنان برتاب، و بگو: حق آمد و باطل نابود گشت، زيرا باطل نابود شدنى است. و مسلم است كه سخن را چندان پياپى گفتيم تا مگر پند گيرند. و بايد كسانى كه به دانش دسترسى پافته اند بدانند كه آن حقيقتى است كه از جانب پروردگارت رسيده بنابراين بايد به آن ايمان بياورند و دلهايشان در برابرش فروتن و پذيرا شود. گفتار مومنان بهنگامى كه بسوى خدا و پيامبرش خوانده ميشوند تا در ميانشان داورى كند جز اين نخواهد بود كه بگويند: شنيدم و بفرمانيم، آنان كه سخن "يا عقيده"را گوش ميدارند و آنگاه بهترينش را پيروى ميكنند، اينهايند كه خدا هدايتشان كرده و اينها خردمندند.

هموطنان در ازاى اين كار از شما پولى نميخواهم، مزدم فقط
بر عهده خداست، در برابر اينكار از شما مزدى جز اين نميخواهم كه خاندانم را دوست بداريد. و ما وظيفه اى جز اين نداريم كه "دين خدا را" بروشنى برسانيم ولى "مراد و رهبر و دوستدار" شما فقط خداست و پيامبرش و كسانى را كه كه ايمان آوردند همانان كه نماز ميگزارند و در حال ركوع زكات مى پردازند. خدا را سپاس مى برم و بر پيامرانش درود مى فرستم.

امينى

/ 177