سخن هشام بن وليد برادر خالد بن وليد
پيشتر ديديم وقتى عثمان، عمار ياسر را زد تا بيهوش افتاد همين هشام بن وليد مخزومى به او گفت: اى عثمان به على "ع" چون از او و قبيله اش ترسيدى هيچ نگفتى. ولى در برابر ما گستاخى بخرج داده و عضو قبيله ما را آنقدر زدى تا دم مرگ رسيد. بخدا اگر بميرديكى از افراد مقتدر بنى اميه "قبيله عثمان" را حتما خواهم كشت. عثمان گفت: اى پسر قسريه!كارت به اينجا كشيده است؟ گفت: هم مادرم از عشيره قسرى از قبيله بجيله است
و هم مادر بزرگم. آنگاه عثمان به او دشنام داده دستور داد تا بيرونش كردند.
هشام شعرى سروده درباره عثمان كه مرزبانى در معجم الشعراء و ابن حجر در " اصابه " آورده اند و اين بيت از آنجمله است:
زبانم رسا ودراز است، بنابراين از آن بر حذر باش
و شمشيرم درازتر و رساتر از زبان من است
نظر اين صحابى " عادل " و راسترو- باعتقاد آن جماعت- درباره عثمان پوشيده و مبهم نيست، و با ديگر اصحاب در كوبيدن و پرخاش و تخطئه وى همداستان است. عثمان را تهديد ميكند كه برايش هجويه خواهد سرود و با شمشير تهديد ميكند يعنى كشتنش را روا ميشمارد و هيچ احترام وحرمتى برايش قائل نميشود. با وجود اين مگر ميتوان گفت كه هشام بن وليد مخزومى، عثمان را زمامدارى عادل و راسترو ميدانسته است؟