قدامة بن مظعون، شراب نوشيد.خليفه دوم تصميم گرفت بر او حدّ جارى كند.قدامه به خليفه دوم گفت:حدّ بر من روا نيست، زيرا خداوند در قرآن مجيد مى فرمايد:«ليس على الذين آمنوا و عملوا الصالحات جناح فيما طعموا»«بر آنان كه ايمان آورده اند و كردار شايسته انجام داده اند، گناهى نيست در آنچه خورده اند، هرگاه بپرهيزند و ايمان بياورند و كارهاى شايسته بكنند».پس خليفه دوم از او صرف نظر كرد.اميرالمؤمنين عليه السلام اين را شنيد و نزد خليفه دوم رفت و به وى فرمود:چرا به قدامه حد نزدى؟خليفه دوم گفت:قدامه اين آيه را برايم خواند و خود را از مصاديق آن دانست.حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:قدامه از مصاديق اين آيه نيست، زيرا كسانى كه ايمان آورده و كردار نيك انجام مى دهند، هرگز حرامى را حلال نمى شمرند، اينك قدامه را برگردان و او را از آن گفتارش توبه بده و بر او حد جارى كن.و اگر توبه نكرد او را به قتل برسان؛ زيرا از اسلام خارج شده است.خليفه دوم به خود آمد و قدامه را طلبيد، و چون قدامه از جريان با خبر شد، نزد خليفه دوم اظهار ندامت و توبه كرد و خليفه از حكم قتلش درگذشت.و آنگاه كه خواست به او تازيانه بزند، مقدارش را نمى دانست، باز از آن حضرت راهنمايى خواست.امام على عليه السلام به او فرمود:حدّش هشتاد تازيانه است، زيرا كسى كه شراب نوشد، مست مى شود، و در آن هنگام هذيان مى گويد و به مردم تهمت مى زند و حدّ تهمت هشتاد تازيانه است.پس خليفه دوم طبق دستور آن حضرت عمل كرد. (310)