ابن ابى الحديد مى گويد:على عليه السلام پيشواى فصحاى عالم و سر سلسله خطباى جهان است، مردم فنّ خطابه و اصول كتابت را از او ياد گرفته اند.ابن نباته مى گويد:تعدادى از خطابه هاى اميرالمؤمنين عليه السلام را به عنوان گنجينه حفظ نموده ام، هر چه از آن انفاق ميكنم، به جاى كمتر شدن، بيشتر مى شود و از مواعظ على بن ابيطالب عليه السلام صد فصل را حفظ كرده ام.محقن بن ابى محقن (از مخالفان كينه توز امام) در شام بر معاويه وارد شد، گفت:از پيش كسى مى آيم كه در سخن گفتن عاجزترين مردم است. (منظورش على عليه السلام بود).معاويه در پاسخ وى گفت:واى بر تو، على چگونه در سخن گفتن عاجز است؟به خدا سوگند! على است كه علم فصاحت را ميان قريش پياده نمود و آنرا بسط داد. (366)شهيد مطهّرى مى گويد:اساسا زيبائى، درك كردنى است نه وصف كردنى، «نهج البلاغه» پس از نزديك به چهارده قرن براى شنونده امروز همان لطف و حلاوت و گيرندگى و جذّابيّت را دارد كه براى مردم آن روز داشته است. (367)حضرت على عليه السلام در مورد سخن پردازى مى گويد:وَ اِنّا لاَُمَراءَ الْكَلامِ وَ في نا تَنْشَبَّتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ«ما خداوندان سخن مى باشيم كه سخن در ما ريشه دوانده و شاخه هاى درخت سخن بر ماسايه گسترانده است». (368)