كلام چند تن ديگر از بزرگان - الگوهای رفتاری امام علی (علیه السلام) و علم و هنر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

الگوهای رفتاری امام علی (علیه السلام) و علم و هنر - نسخه متنی

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كلام چند تن ديگر از بزرگان

جاحظ، اديب سخندان و سخن شناس معروف كه از نوابغ ادب است، در اوائل قرن سوّم هجرى مى زيسته و كتاب «البيان و التّبيين» وى يكى از اركان چهارده گانه ادب به شمار مى رود، مكرّر در كتاب خويش، ستايش فوق العادّه خود را نسبت به سخنان حضرت على عليه السلام اظهار مى دارد و از گفته هاى او بر مى آيد كه در همان وقت سخنان فراوانى از اميرالمؤمنين على عليه السلام در ميان مردم پخش بوده است. (382)

محمّد بن يوسف گنجى شافعى در مناقب و ديگران با اسناد خود از ابى صالح روايت مى كنند كه:

عدّه اى از ياران پيامبر به مذاكره نشسته بودند تا سخن به حروف تهجّى كشيده شد به اتّفاق آراء گفتند كه حرف «الف» در اكثر كلمات داخل شده و كمتر كلامى گفته مى شود كه از «الف» خالى باشد.

ناگاه اميرالمؤمنين على عليه السلام برخاست و خطبه «بى الف» را فى البداهه و در همان مجلس و بدون آمادگى قبلى چنين فرمود:

حَمِدْتُ وَ عَظِمْتُ مِنَّتَهُ وَ سَبَغَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ وَ تَمِّتْ كَلِمَتُهُ وَ نَفَذَتْ وَ بَلَغَتْ قَضِيَّتُهُ، حَمِدْتُهُ حِمْدَ مُقِرٍّ لِرُبُوبِيَّتِهِ...الخ. (383)

اين خطبه حدود هفت صد كلمه است بدون اينكه در كلمات آن حرف «الف» وجود داشته باشد.

حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام خطبه ديگرى هم دارد كه در كلمات آن حرفى نقطه دار وجود ندارد.

كه اين خطبه را بدين ترتيب آغاز مى كند:

اَلْحَمْدُ لِلّهِ اَلْمَلِكِ الَْمحْمُودِ الْمالِكِ، الْوَدُودِ وَ مُصَوَّرُ كُلَّ مُولُودٍ وَ...الخ. (384)

ميكائيل نعيمه لبنانى كه يگانه اديب عصر است، مى گويد:

حضرت على عليه السلام پس از پيامبر صلّى الله عليه وآله، سرور عرب و بلاغت و حكمت و فهم اسرار دين و تعصّب براى حق و پرهيز از زشتى سرآمد آنان است، من هرچه در اخبار عرب خواندم مردى نيافتم كه مانند على بن ابيطالب عليه السلام توسن لغت در همه معانى رام او شده باشد.

على عليه السلام در مواعظ دينى و خطبه هاى رزمى و نامه هاى ترغيبى و سخنان ديگر كه به مناسبت حوادث و وقايع گفته است همه با حرارت ايمان و در كسوت جمال به حدّ اعجاز دلربائى مى كند كه گويا لُؤلُؤهاى شاهوارند كه به حدّ كمال رسيده و طبع او، دريائى است كه اين لُؤلُؤهاى آبدار را بى رنج و تكلّف بيرون مى ريزد. (385)

در كتاب زيبائى هاى نهج البلاغه، جرج جرداق مى گويد:

من مسيحى هستم و هرگاه به سخنان حضرت على عليه السلام برخورد مى كنم، به چشم انصاف مى نگرم، مشاهده مى كنم، تا روزى كه انسان باقى باشد اين كلمات دُرَرْبار جاويد خواهد بود و ما مسيحيان نسبت به حضرت على عليه السلام در شگفتيم كه آن سرور را چشمه خروشان مشاهده مى كنيم. گفتار زيبا و مواعظ پر محتواى آن حضرت بگونه اى دلنشين و اثربخش است كه هر خواننده و شنونده اى تحت تاءثير آن قرار مى گيرد و بى اختيار به آن دلباخته مى شود.

/ 248