با اثبات اين حقيقت كه:الف جهان سراسر واقعيّت هاى جاودانه است.ب و واقعيّت ها قابل شناخت مى باشند.آنگاه «راه هاى شناخت» به عنوان جدّى ترين مسئله فرهنگ بشرى مطرح خواهد شد كه در اينجا به برخى از شيوه ها و روش هاى شناخت اشاره خواهد شد.مانند:اوّل روش هاى تجربىدوم روش هاى عقلى و فلسفىسوم علم غيب و ارتباط با وحى الهىبسيارى از دانشمندان با روش هاى تجربى و آزمايش هاى فراوان و مداوم، با واقعيّت هاى جهان آفرينش آشنا مى شوند،با 60 سال مطالعه و تجربه، يك واقعيّت علمى كشف مى كنند،يك ويروس را شناسائى مى كنند،مالاريا را و درمان او را مى شناسند.ميكروب را كشف و ديدگاه انسان ها را به جهان ناديدنى ها سوق مى دهند.و بسيارى ديگر از دانشمندان با روش هاى عقلى در منطق و فلسفه، موفّق مى گردند كه بسيارى از رازهاى نهفته در نظام هستى را كشف كنند و بگويند چون در درون هسته اتم «پروتون» با بار مثبت وجود دارد، پس «الكترون» با بار منفى نيز بايد وجود داشته باشد.و اين «بايد» قضاوت منطق و فلسفه و عقل جوّال يك انسان پژوهشگر است كه با همين روش ها و شيوه ها و ملاك ها توانسته است در سفرهاى فضائى موفّق گردد،يك پاى انسان در كره ماه و زهره باشد و پاى ديگرش در قعر اقيانوس ها، در جهت دادن ناوهاى اتمى و زير دريائى هاى فوق مُدرن نقشه داشته، كه در همه جا حضور فعّال دارد و همواره به اهداف علمى خود دست رسى پيدا كرده است و اين روش ها و شيوه ها همواره قابل ارزيابى و بكارگيرى است.راه سوّمى نيز براى شناخت انسان وجود دارد كه مى تواند به انواع شناخت و علم و آگاهى مطلوب دست رسى پيدا كند و آن وحى الهى، و دست رسى به علم غيب است،كه پيامبران الهى و رسول گرامى اسلام و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از اين چشمه زلال و هميشه جارى سيراب مى شدند، انواع علوم و آگاهى را مى گرفتند و به بشريّت تشنه حقيقت مى رساندند.وحى الهى تنها كانال صحيح و مطمئن فراگيرى انواع علوم و آگاهى هاى ضرورى است كه توانسته است بشريّت را هواره از جهل و نادانى نجات بخشد، و دستورالعمل صحيح زندگى را به انسانها بياموزد، و همگان را از شناخت و آگاهى هاى لازم سرشار كند.از اين رو قرآن كريم تنها منبع علم و آگاهى است كه نظير ندارد و حكم هر ترو خشكى در قرآن است.حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه 18 فرمود:وَاللّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ: «مَا فَرَّطْنَا في الْكِتَابِ مِنْ شَىْءٍ»وَفِيهِ تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَي ءٍ.وَذَكَرَ اءَنَّ الْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضا، وَاءَنَّهُ لاَ اخْتِلاَ فَ فِيهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ: «وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَ فا كَثِيرا».وَإِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ اءَنِيقٌ وَبَاطِنُهُ عَمِيقٌ، لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ، وَلاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ، وَلاَ تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إ لا بِهِ.«در حالى كه خداى سبحان مى فرمايد: «ما در قرآن چيزى را فرو گذار نكرديم» (7)و فرمود: «در قرآن بيان هر چيزى است» (8)و يادآور شديم كه: بعضِ قرآن گواهِ بعضِ ديگر است و اختلافى در آن نيست.پس خداى سبحان فرمود: «اگر قرآن از طرف غير خدا نازل مى شد اختلافات زيادى در آن مى يافتند» (9)همانا قرآن داراى ظاهرى زيبا، و باطنى ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمى شود، و اسرار نهفته آن پايان نمى پذيرد، و تاريكى ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.» (10)حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از زبان رسول خدا و كانال وحى الهى به همه علوم و فنون و آگاهى هاى ضرورى دست مى يابد كه در كتابى به نام «كتاب على عليه السلام» و «الجامعه» و «جَفر كبير» انواع علوم و فنون و آگاهى هاى لازم را جمع آورى كرده در اختيار ديگر امامان معصوم عليهم السلام مى گذارد.و باب علم نبى مى گردد.و بر منبر و سخنرانى هاى عمومى نداى:«سَلُونى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونى» (11)سر مى دهد.چون جهان سراسر واقعيّت است.و واقعيّت ها قابل شناخت مى باشد.امام على عليه السلام از كانال وحى، انسان را، جهان پيرامون انسان را، واقعيّت هاى موجود نظام را مى شناسد و معرّفى مى كند و دانشمندان جهان نيز با عصاى تجربه توان شناخت بسيارى از واقعيّت ها را پيدا مى كنند.چون ميكروب ها وجود دارند و قابل شناخت و درمان مى باشند، امام على عليه السلام از كانال وحى الهى، به بسيارى از بيمارى ها و راه هاى درمان آن اشاره مى فرمايد و طبيبان جهان با سالها تحقيق در هزاران آزمايش به آن واقعيّت ها دست رسى پيدا مى كنند.امام على عليه السلام در چهارده قرن قبل، ارتباط بيمارى «وبا» با آب را در يك سخنرانى حكيمانه مطرح فرمود كه پاستور پس از قرن ها، با تجربه و تلاش به آن حقيقت رسيد.امام على عليه السلام در خطبه 162/5 و خطبه 175 به اين حقيقت اشاره كرده اند، كه محلّ رشد و تكثير انگل وَبا در آب است؛وَجَدَحُوا بَينى وَ بَيْنَهُمْ شِرْبا وَبي ئا(خدايا قريش سرچشمه آبِ بين من و خود را «وَبا» آلوده كردند.) (12)در تغذيه و بهداشت غذائى، امام با برخوردارى از وحى الهى، مسائل را هشدار مى دهد يا غذاهايى را سفارش مى فرمايد كه پس از 14 قرن، هم اكنون دانشمندان عصر ما، با تلاش هاى مداوم به اسرار پنهان آن رسيده و آن را به تجربه گذشته اند.