حکم ثانوی در تشریع اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکم ثانوی در تشریع اسلامی - نسخه متنی

علی اکبر کلانتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بررسى آيات

آيات متعددى در قرآن، بيان گر نحوه معاشرت فرزندان با پدر و مادر خود است، و بر حسن خلق و احترام نسبت به آن ها، تأكيد دارد. مى توان اين آيات را به چند دسته تقسيم نمود:

1 - آياتى كه سفارش به نيكى و احسان و تواضع نسبت به والدين مى كند، مانند:

و قضى ربك الّا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا اما يبلغنّ عندك الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما افّ و لا تنهرهما و قل لهما قولاً كريما و اخفض لهما جناح الذلّ من الرحمة و قل ربّ ارحمهما كما ربّيانى صغيراً؛
و پروردگارت مقرر نموده است كه جز او را نپرستى و به پدر و مادر نيكى كنى. اگر يكى از آن دو يا هر دوى آنان در نزد تو به پيرى رسيدند، پس به آن ها اف مگو و ميازارشان، و به آن ها، سخنى كريمانه بگو و از روى رحمت براى آن ها پر و بال تواضع بگستران و بگو پروردگارا! آنان را مشمول رحمتت كن؛ زيرا مرا در خردسالى پرورش دادند.

و از همين قبيل است آياتى كه فرزندان را سفارش به انفاق نمودن به والدين مى كند، مانند:

يسألونك ماذا ينفقون قل ما أنفقتم من خير فللوالدين و الأقربين و اليتامى و....
2 - برخى آيات سفارش به سپاس گزارى فرزندان از والدين خود مى كند، مانند:

و وصّينا الانسان بوالديه حملته امّه وهناً على وهن و فصاله فى عامين ان اشكر لى و لوالديك الىّ المصير؛
و به انسان، كه مادرش به او باردار شد، سستى به روى سستى و از شير گرفتنش در دو سال بود، به او درباره پدر و مادرش، سفارش نموديم و گفتيم سپاس گزار من و آن دو باش كه بازگشت امور به سوى من است.

3 - آيه اى ديگر، دستور به اطاعت نكردن فرزندان از والدين خود، در صورتى كه آنان خواهان شرك ورزيدن فرزندان خود باشند، داده است:

و ان جاهداك على أن تشرك بى ما ليس لك به علم فلا تطعهما و صاحبهما فى الدنيا معروفاً.
4 - از برخى آيات نيز، بعضى مانند شيخ انصارى (7) استفاده حرمت عقوق والدين نموده اند، مانند آيه «و برّاً بوالدتى و لم يجعلنى جبّاراً شقيّاً»،(8) كه البته اين استفاده قابل تأمل است؛ زيرا اين آيه و آياتى پيش از آن، در مدح و توصيف مريم و حضرت عيسى -عليه السلام- نازل شده است، و محتمل است مراد از آن جبار و شقى نبودن آن حضرت نسبت به خداوند باشد، نه نسبت به مادر، تا دليلى بر حرمت عقوق باشد و از همين قبيل است آيه «و برّاً بوالديه و لم يكن جبّاراً عصيّا»(9) در تمجيد از حضرت يحيى -عليه السلام-.

به هر حال همان گونه كه پيدا است، هيچ يك از آيات مزبور، دلالت بر وجوب اطاعت از والدين ندارد، تا آن جا هم كه ما مى دانيم، كسى از اين آيات، چنين حكمى را استفاده نكرده است، مگر اين كه گفته شود مقتضاى مفهوم شرط در آيه «ان جاهداك على ان تشرك بى...»، اين است كه در صورت عدم فرمان والدين به شرك، اطاعت از آنان، واجب باشد. اين مفهوم گيرى نيز مشكل به نظر مى رسد؛ زيرا لازمه آن اين است كه انسان در تمام كارهاى خرد و درشت خود مطيع دستور والدين باشد، و اگر به معصيتى غير از شرك، دستور دادند، اطاعت از آنان، واجب باشد، و اين چيزى است كه هيچ فقيهى به آن ملتزم نشده است.

در اشاره به آن چه گذشت آيةالله خوئى در مبحث نماز مسافر، گفته است:

دليلى بر حرمت سفر فرزند با نهى والدين مادامى كه به حد ايذا نرسد، نداريم؛ زيرا هيچ دليلى بر وجوب اطاعت و فرمان برى از والدين، به گونه مطلق، همانند اطاعت عبد از مولايش، در دست نيست. بله بر طبق آيات قرآنى، معاشرت و مصاحبت نيكو با آنان، واجب است و به همين سبب دشمنى ورزيدن با آنان و اذيت نمودن آنان، جايز نيست، اما وجوب و تحريم، به صرف امر و نهى، و از اين بالاتر، لزوم اذن گرفتن در تمام امور، گرچه ترك آن نيز مستلزم ايذا نباشد، همه، فاقد دليل است. به ويژه اگر آنان نسبت به كار فرزندان خود، اطلاع پيدا نكنند.

بله در برخى نصوص، خطاب به فرزندان وارد شده اگر پدر و مادر به تو دستور دادند از اهل و مال خود بيرون شو، اين كار را انجام ده، ولى كسى در اين معنا شك ندارد كه اين حكمى اخلاقى است، نه تكليفى شرعى.

/ 117