حکم ثانوی در تشریع اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکم ثانوی در تشریع اسلامی - نسخه متنی

علی اکبر کلانتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ادله

در بيان مشروعيت تقيه، به چندين آيه و شمار فراوانى از روايات، استدلال مى شود كه در زير به نمونه هايى از آن ها اشاره مى شود:

1- آيه 28 سوره آل عمران:

لا يتخذ المؤمنون الكافرين اولياء من دون المؤمنين و من يفعل ذلك فليس من الله فى شى ء الا ان تتقوا منهم تقاة؛

اهل ايمان نبايد به جاى مؤمنان، كافران را دوست خود بگيرند و هر كس چنين كند، در هيچ چيز، از خدا نيست، مگر اين كه از آنان به نوعى، تقيه كنيد.

2 - آيه 106 سوره نحل:

من كفر بالله من بعد ايمانه الا من اكره و قلبه مطمئن بالايمان...؛

هر كس پس از ايمان آوردن به خدا، كفر ورزد (كيفرى بزرگ در انتظار او است) مگر آن كس كه به اين كار اكراه شود، در حالى كه قلبش به ايمان اطمينان دارد....

3 - روايت عبدالله بن ابى يعفور:

سمعت اباعبدالله -عليه السلام- يقول: التقية تُرس المؤمن و التقية حرز المؤمن؛
شنيدم امام صادق عليه السلام- مى فرمود: تقيه، سپر مؤمن و حافظ او است.

4 - روايت ابوعمر اعجمى از امام صادق -عليه السلام-:

لا دين لمن لا تقية له؛
كسى كه اهل تقيه نيست، دين ندارد.

5 - روايتى از على -عليه السلام-:

التقية من افضل اعمال المؤمنين يصون بها نفسه و اخواته عن الفاجرين؛
تقيه، در زمره بهترين كارهاى مؤمنان است ومؤمن با آن، خود و هم مذهبى هاى خود را از آزار فاسقان حفظ مى كند.

6 - روايت مسعدة بن صدقه از امام صادق -عليه السلام-:

فكل شى ء يعمل المؤمنون بينهم لمكان التقية مما لا يؤدّى الى الفساد فى الدين فانه جائز؛
هر كارى كه اهل ايمان به منظور تقيه، در ميان خود انجام مى دهند، در صورتى كه سبب تباهى در دين نشود، جايز است.

7 - روايتى از امام باقر -عليه السلام-:

التقية فى كل شى ء يضطر اليه ابن آدم فقد احلّه الله له؛
تقيه در هر چيزى است كه آدمى به آن مضطر شود، خداوند چنين كارى را براى او حلال نموده است.

8 - روايتى ديگر از آن حضرت:

التقية فى كل ضرورة؛
تقيه در هر مورد ضرورتى است.

/ 117