تقيه در زمان ما
محقق بجنوردى مى گويد:آن چه درباره استحباب يا وجوب تقيه گفتيم، مربوط به زمان هاى پيشين و عصر سلاطين جور مى باشد، كه چه بسا ترك تقيه در آن زمان ها به قتل امام -عليه السلام- يا گروهى از مؤمنين، منجر مى شد، اما در اين زمان ها كه بحمدالله، محذور و مشكلى در عمل نمودن به عبادات و معاملات بر طبق مذهب حق نيست، موضوعى براى تقيه يافت نمى شود.ملاحظه روشنى كه بر گفتار اين محقق داريم اين است كه اولاً: هنوز هم در برخى مناطق كه شيعه در اقليت هستند، خوف جانى و مالى، وجود دارد. كشتار و ترور شيعيان به دست برخى از گروه هاى متعصب پاكستان، شاهدى است بر اين سخن؛ ثانياً: جواز برخى از اقسام تقيه، مانند تقيه مدارايى، منوط به خوف جانى و مالى نيست، بلكه مى توان يكى از اهداف تجويز آن را، ايجاد الفت و وحدت و هم آهنگى در صفوف مسلمانان دانست. مى توان در ايام برگزارى مراسم حج، ضرورت اين امر را به خوبى احساس نمود. البته هم چنان كه گفتيم، جواز چنين تقيه اى، منوط به اين است كه مصلحت اهم در ابراز و ارائه عقايد و اعمال حق نباشد، لذا بايد تعيين موارد و مواقع عمل به اين قسم تقيه را، موكول به نظر و تشخيص فقيه كرد.