روح و ریحان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
ملخّص معنى اين آيه آن كه : خداوند بلند مى كند مؤمنين از شما را و كسانى كه به ايشانعلم داده شده است .«آيا خداوند رفعت را براى مؤمنين از علماء قرار داده است يا از براى خداوندان شرفو نسب ؟ ! و فرموده است : «هَلْ يَسْتَوِى اْلَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَاْلَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ »، پس چرا منكرمى شويد رفعت اين مرد فقيه را ؟ و حال آن كه خداوند او را رفعت داده است براى آن كهفلان ناصبى را به حجت و برهانى كه خداوند به وى تعليم كرده الزام كرد » .پس مردى از بنى عبّاس حاضر بود عرض كرد : يابن رسول اللّه ! اين مرد را بر ما برگزيدىو نسب ما را پست كردى و اين شخص عامى را بر ما ترجيح دادى ، و در صدر اسلام افضلرا در شرف ، مقدّم مى داشتند بر مادون .آن بزرگوار عليه السلام فرمودند : «سبحان اللّه ! آيا عبّاس با ابى بكر بيعت نكرد و حال آنكه عبّاسبنى هاشم و ابى بكر تيمى بود ؟ ! آيا عبداللّه بن عباس خادم عمر بن الخطّاب نشد و عمرعدى بود و عبداللّه هاشمى ؟ و چرا عمر در شورى كسانى كه بسيار دور بودند از قُريشداخل كرد و عباس كه بسيار نزديك بود داخل ننمود ؟ اگر برترى و رفعت بر اشرف و افضللازم است پس چرا عبّاس اين كار را كرد و عبداللّه بن عبّاس چرا خادم عمر بن الخطّابشد و هر دو از پدر و پسر هاشمى بودند ؟ !پس اگر آن فقره جائز است اين فقره نيز جائز خواهد بود».پس از اين خبر تصدير و تقديم عالم اگر چه سيّد علوى باشد معلوم مى شود .وجمع بين آن دو خبر در كمال سُهولت است چنانكه سابقاً اشاره شد كه علماء اولادروحانى حضرت ختمى مآب هستند ، و سادات اولاد جسمانى مى باشند ، پس آنكه درمراتب ايمان و علم و عمل و ايقان كاملتر است البته بر حسب معنى به آن جناب از سائرين