« كلُّ حسبٍ وَنَسَبٍ مُنقَطع يوَم القيامة إلاّ حسبى ونَسَبى »و داعى عرض مى كند : اگر چه مرحوم علاّمه اين فقره را از خصائص نبويّه شمرده استو سوق حديث در انقطاع و اتّصال در روز قيامت است ليكن به مفاد آيه «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَاْلْكَوْثَرَ »، و به مفاد حديث« لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَردا عَلَىَّ الْحَوْضَ »اين عصبت نبويّه و نسبتحقّه فاطمهدر دار دنيا هم منفصل و منقطع نمى شود اگر چه احساب و انساب منقطعگردد ، و رشته اى كه منتمى و منتهى به آن جناب گردد خداوند مجيد او را منقطع نخواهدنمود .و در حديث است : « خداوند وَدود ، دو ريسمان محكم آويخت بين بندگانش تا چنگزنند و از مزالق نجات يابند : يكى وجود حضرت رسول صلي الله عليه و آله است ، و ديگرى استغفاراست » ، پس امام عليه السلام[فرمود :]« حضرت ختمى مآب صلي الله عليه و آله به أعلى درجه عليين شتافت ،چنگ به اين ريسمان كه استغفار است بزنيد » .پس از اين حديث شايد بعضى گمان نمايند آن جناب صلي الله عليه و آله از اين عالم رحلت فرمودانقطاع فيض بالكليه گرديد ، نه چنين است بلكه حقيقةً فيض كه نفس نفيس نبى صلي الله عليه و آله استوجود مبارك خليفة اللّه فى الأرض امام عليه السلام است ، هر وقت آن بزرگوار نباشد« لَساخَتِالأرْضُ بِأهْلِها ».ومراد از « نور » در آيه «وَأَشْرَقَتِ اْلاْءَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا »امام عليه السلام است كه اقطار زمين را